English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 137 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
torsional strength U استحکام پیچشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
torsional fatigue strength U استحکام فرسودگی پیچشی
Other Matches
insulation strength U استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
reserve factor U نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
curved design U پیچشی
torsional strain U فشار پیچشی
coriolis U اثر پیچشی
torisonal strain U فشار پیچشی
torsional vibration U ارتعاش پیچشی
torsional vibration U نوسان پیچشی
torsional stress U تنش پیچشی
coil spring U فنر پیچشی
twistor U حافظه پیچشی
torsional resistance U مقاومت پیچشی
torsional load U بار پیچشی
torsional instability U ناپایداری پیچشی
torsional ballance U بالانس پیچشی
torsional angle U زاویه پیچشی
torsion spring U فنر پیچشی
kick serve U سرویس پیچشی
torque U گشتاور پیچشی
chopped U ضربه پیچشی
torsional moment U گشتاور پیچشی
torsional force U نیروی پیچشی
torque U لنگر پیچشی
torsional modulus U مدول پیچشی
modulus of torsion U مدول پیچشی
front strain U کرنش پیچشی
chop U ضربه پیچشی
torsion balance U ترازوی پیچشی
drop worm shaft U محور پیچشی سقوطی
torque U نیروی پیچشی گشتاوری
driving torque U گشتاور پیچشی گرداننده
torque converter U مبدل گشتاور پیچشی
no load torque U گشتاور پیچشی بی باری
stalling torque U گشتاور پیچشی ناتوان
torsion dynamometer U توان سنج پیچشی
running torque U گشتاور پیچشی حرکت
synchronizing torque U گشتاور پیچشی همزمان
torque regulator U تنظیم کننده گشتاور پیچشی
starting torque U گشتاور پیچشی راه انداز
torsion bar U بار پیچشی اهرم تعلیق
instable U بی استحکام
rigidification U استحکام
ridge bone U استحکام
strenght U استحکام
consistence U استحکام
formidableness U استحکام
solidification U استحکام
rigidity U استحکام
strengths U استحکام
strength U استحکام
staying power U استحکام
resistance U استحکام
backbones U استحکام
backbone U استحکام
solidity U استحکام
consistency U استحکام
substance U استحکام
consistent U استحکام
substances U استحکام
fortifications U استحکام
reinforcement U استحکام
fortification U استحکام
strength properties U خصوصیات استحکام
knot strength U استحکام گره
tensile strength U استحکام کششی
solidification U انجماد استحکام
stableness U استواری استحکام
strength ratio U نسبت استحکام
structrual stability U استحکام ساختمانی
grit U استحکام نخاله
dielectric strength U استحکام دی الکتریک
dielectric strength U استحکام شکست
cube commpression strenght U استحکام ریشهای
crimping groove U شیار استحکام
high temperature strength U استحکام حرارتی
consistence U ثبات استحکام
compression strength U استحکام فشاری
coefficient of consolidation U ضریب استحکام
transverse bending strength U استحکام خمشی
buckling strength U استحکام خمشی
stability U استواری استحکام
stability U استحکام مقاومت
consolidation U استحکام تحکیم
gritting U استحکام نخاله
gritted U استحکام نخاله
disruptive strength U استحکام انقطاع
impact strength U استحکام برخورد
initial strength U استحکام اولیه
impact strength U استحکام ضربهای
consistency U ثبات استحکام
hot strength U استحکام گرمایی
fillers U میله استحکام
filler U میله استحکام
fortifiable U قابل استحکام
fatigue strength U استحکام خستگی
granite U سختی استحکام
formidability U استحکام بزرگی
torsional rigidity U استحکام در مقابل پیچش
intrinsic fatigue strength U استحکام فرسودگی ذاتی
artificial aging U افزایش استحکام الومینیوم
izod impact strength U استحکام ضربه ایزوتوپ
gusset U بست استحکام خرپاها
high strength cast iron U چدن با استحکام عالی
ultimate strength U مقاومت یا استحکام نهایی
tracking resistance U استحکام جریان خزشی
gussets U بست استحکام خرپاها
high strength steel U فولاد با استحکام عالی
compound bending U خمشی که دران لنگر پیچشی صفر بوده وتنشهای عمودی کششی وفشاری فاهر میشوند
serigraphy U ازمایش استحکام تار ابریشم
epaulement U استحکام موقتی جناحی مترس
thermostability U قابلیت استحکام در مقابل حرارت
serigraph U استحکام سنج تار ابریشم
ultimate tensile strength U حد نهایی کشش و استحکام نخ [قبل از پاره شدن]
contra rotating U دو یا چند ملخ یا شفت که درخلاف جهت هم روی محورمشترکی میچرخند و بدین ترتیب مانع اثر نیروهای پیچشی میشوند
stringers U قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
stringer U قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
breastwork U استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
beef up U افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
overcasting U شیرازه بافی [جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
rosette border U حاشیه گل و بوته [اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
edge finish U شیرازه بافی [جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
counter fert U دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
box beam wing U نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
frangible bullet U گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
bending fatigue strength U مقاومت تناوبی خمش استحکام استانه خمش
over stretched wrap U نخ چله بیش از حد کشیده شده [این حالت باعث کاهش استحکام نخ چله و همچنین کج بافی در فرش می گردد.]
whisker U کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
Afshan [all-over pattern] U طرح افشان [با حالت های پیچشی و یا زوایای هندسی و ترکیبی از گل ها و شکوفه ها که نشان دهنده و عدم محدودیت در طرح است. گاه با طرح های دیگر مثل میناخانی، بوته، هراتی، بندی و گل و بته ترکیب می شود]
Mercerization U مرسیزاسیون [این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
sizing U آهارزنی [گاه جهت استحکام و یکنواختی نخ های تار، قبل از چله کشی آنها را با نشاسته و چسب شستشو می دهند. اینکار در پارچه بافی مرسوم است ولی در بافت فرش نیز استفاد می شود.]
Herati border U طرح حاشیه هراتی [این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
Nomatic rugs U قالی های عشایری و قشقایی [این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.]
retardation U [افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین] [در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
cold strength U استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
impluse level U سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com