Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 78 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
counter approach
U
استحکامات متقابله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
back sight method
U
روش نشانه روی متقابله روش روانه کردن متقابله
field work
U
استحکامات صحرایی استحکامات
reciprocal
U
متقابله
counter attack
U
حمله متقابله
mutual
U
متقابل یا متقابله
reciprocation
U
معامله متقابله
counter-attacks
U
حمله متقابله
counter-attack
U
حمله متقابله
counter attraction
U
جاذبه متقابله
counter charge
U
تهمت متقابله
counterenarge
U
تهمت متقابله
countercharge
U
تهمت متقابله
reciprocal treatment
U
معامله متقابله
reciprocate
U
معامله متقابله کردن
reciprocates
U
معامله متقابله کردن
reciprocated
U
معامله متقابله کردن
reciprocal
U
روانه کردن متقابله
reciprocal laying
U
نشانه روی متقابله
countered
U
ضربت متقابله معامله به مثل
reciprocal laying
U
روانه کردن متقابله توپها
counter
U
ضربت متقابله معامله به مثل
countering
U
ضربت متقابله معامله به مثل
second strike
U
اولین حمله متقابله یا ضدحمله در یک جنگ اتمی
rampart
U
استحکامات
worked
U
استحکامات
work
U
استحکامات
fieldwork
U
استحکامات
casemate
U
استحکامات
fortification
U
استحکامات
fortifications
U
استحکامات
forts
U
استحکامات
rampire
U
استحکامات خاکریز
bastion
U
سنگر و استحکامات
fortress
U
استحکامات نظامی
pioneer
U
مهندس استحکامات
fortified
U
دارای استحکامات
bastions
U
سنگر و استحکامات
jetty
U
استحکامات جنگی
jetties
U
استحکامات جنگی
fortresses
U
استحکامات نظامی
pioneers
U
مهندس استحکامات
ensconcing
U
استحکامات ساختن
ensconces
U
استحکامات ساختن
ensconced
U
استحکامات ساختن
ensconce
U
استحکامات ساختن
vallation
U
استحکامات خندق
fiedl fortifications
U
استحکامات صحرایی
pioneered
U
مهندس استحکامات
horn-work
U
[استحکامات بیرونی با دو سنگر]
Cashel
U
[استحکامات دفاعی ایرلندی]
vallum
U
دارای استحکامات کردن
advanced work
U
استحکامات اصلی ساختمان
defence
U
دفاع کردن استحکامات
defenses
U
دفاع کردن استحکامات
rampart
U
دارای استحکامات کردن
dug in
U
استحکامات سنگر اماده
castellate
U
دارای استحکامات کردن
defense
U
دفاع کردن استحکامات
fortified
U
سنگربندی شده دارای استحکامات
trenches
U
استحکامات خندقی شیار طولانی
fortified church
U
[کلیسایی دارای استحکامات نظامی]
trench
U
استحکامات خندقی شیار طولانی
sally port
U
درب اصلی قلعه یا استحکامات
defilade
U
جان پناه استحکامات تدافعی
vallum
U
بارو باره استحکامات خاکریز بارودارکردن
redoubt
U
موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
redan
U
استحکامات دوپهلو که گوشه برجستهای ازان بیرون می ایستد
contravallation
U
استحکامات وسنگرخارجی که محاصره کنندگان میان اردوی خودوشهرمیس
castellation
U
تهیه استحکامات تدافعی سنگربندی کردن مستحکم کردن
aircraft cross servicing
U
سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
flanker
U
عده مامور تک جناحی استحکامات جناحی یکان
fortify
U
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
fortifying
U
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
fortifies
U
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
outwork
U
استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
seabee
U
گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
pioneer tools
U
وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com