English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 55 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
fieldwork U استحکامات
forts U استحکامات
fortification U استحکامات
fortifications U استحکامات
work U استحکامات
worked U استحکامات
rampart U استحکامات
casemate U استحکامات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
field work U استحکامات صحرایی استحکامات
fortress U استحکامات نظامی
ensconce U استحکامات ساختن
ensconced U استحکامات ساختن
ensconces U استحکامات ساختن
ensconcing U استحکامات ساختن
jetty U استحکامات جنگی
jetties U استحکامات جنگی
vallation U استحکامات خندق
rampire U استحکامات خاکریز
counter approach U استحکامات متقابله
fortresses U استحکامات نظامی
fiedl fortifications U استحکامات صحرایی
bastions U سنگر و استحکامات
fortified U دارای استحکامات
bastion U سنگر و استحکامات
pioneers U مهندس استحکامات
pioneered U مهندس استحکامات
pioneer U مهندس استحکامات
rampart U دارای استحکامات کردن
horn-work U [استحکامات بیرونی با دو سنگر]
Cashel U [استحکامات دفاعی ایرلندی]
vallum U دارای استحکامات کردن
advanced work U استحکامات اصلی ساختمان
dug in U استحکامات سنگر اماده
castellate U دارای استحکامات کردن
defence U دفاع کردن استحکامات
defenses U دفاع کردن استحکامات
defense U دفاع کردن استحکامات
fortified U سنگربندی شده دارای استحکامات
trench U استحکامات خندقی شیار طولانی
fortified church U [کلیسایی دارای استحکامات نظامی]
sally port U درب اصلی قلعه یا استحکامات
trenches U استحکامات خندقی شیار طولانی
defilade U جان پناه استحکامات تدافعی
vallum U بارو باره استحکامات خاکریز بارودارکردن
redoubt U موضع محصور دفاعی کوچک حفاظ استحکامات
contravallation U استحکامات وسنگرخارجی که محاصره کنندگان میان اردوی خودوشهرمیس
redan U استحکامات دوپهلو که گوشه برجستهای ازان بیرون می ایستد
castellation U تهیه استحکامات تدافعی سنگربندی کردن مستحکم کردن
flanker U عده مامور تک جناحی استحکامات جناحی یکان
fortifies U دارای استحکامات کردن تقویت کردن
fortify U دارای استحکامات کردن تقویت کردن
fortifying U دارای استحکامات کردن تقویت کردن
outwork U استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
seabee U گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
pioneer tools U وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com