English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
response threshold U استانه پاسخ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
reply [answer] U پاسخ نامه ای [پاسخ به پیام پست الکترونیکی ] [پاسخ زبانی دفاعیه]
answering U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answered U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answers U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
answer U پاسخ دادن یا یافتن پاسخ یک سوال
voice answer back U یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
originated U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originates U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originate U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
originating U با مودم دیگر که منتظر تماس است تماس برقرار می گیرد. مودم اصلی به پاسخ مودم راه دور پاسخ می فرستد
threshold U استانه در
sills U استانه
threshold U استانه
thershold U استانه
threhold U استانه
sill U استانه
threshholds U استانه
doorstep U استانه در
thresholds U استانه در
thresholds U استانه
threshholds U استانه در
doorsteps U استانه در
sill=threshold U استانه
limen U استانه
threshold value U مقدار استانه
threshold voltage U ولتاژ استانه
arousal threshold U استانه انگیختگی
threshold of luminescence U استانه لومینسانس
two point threshold U استانه دو نقطهای
limen U استانه احساس
threshold U استانه چارچوب
spatial threshold U استانه فضایی
lower threshold U استانه پایین
luminescence threshold U استانه لومینسانس
sill beam U تیرک استانه
threshold frequency U بسامد استانه
hearing threshold U استانه شنوایی
nuisance threshold U استانه زیانبخشی
reaction threshold U استانه واکنش
non thershold pollutant U الاینده بی استانه
threshholds U استانه چارچوب
differential threshold U استانه افتراقی
terminal threshold U استانه پایانی
thershold frequency U بسامد استانه
thresholds U استانه چارچوب
thershold temperature U استانه دمای ذرات
threshholds U استانه مانند استانهای
landing threshold U استانه فرود اب خاکی
sills U تیر پایه استانه در
thresholds U استانه مانند استانهای
static friction U اصطکاک در استانه حرکت
sill U تیر پایه استانه در
threshold limit values U استانه مقدارهای حدی
embaded sill beam U تیرک توکار استانه
threshold wavelength U طول موج استانه
threshold U استانه مانند استانهای
trapezoidal end sill U استانه پایاب ذوذنقهای
sills U گسله بستری دارای استانه یاپایه نمودن
sill U گسله بستری دارای استانه یاپایه نمودن
it is inexpedient to reply U پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
serenades U ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenaded U ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenade U ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenading U ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
bending fatigue strength U مقاومت تناوبی خمش استحکام استانه خمش
replied U پاسخ
responsions U پاسخ
reply U پاسخ
replying U پاسخ
replication U پاسخ
respond U پاسخ
replies U پاسخ
no U : پاسخ نه
responds U پاسخ
responded U پاسخ
response U پاسخ
responses U پاسخ
answerback U در پاسخ
in answer to U در پاسخ به
answered U پاسخ
representation [statement] U پاسخ
reaction [answer, commentary] U پاسخ
in reply to U در پاسخ
answering U پاسخ
rebutter U پاسخ رد
answers U پاسخ
negative reply U پاسخ رد
counterplea U پاسخ رد
statement U پاسخ
answer U پاسخ
response [commentary] U پاسخ
item of written comment U پاسخ
frequency respone U پاسخ فرکانس
responded U پاسخ دادن
image response U پاسخ تصویر
preparatory response U پاسخ مقدماتی
popular response U پاسخ رایج
position response U پاسخ مکانی
impluse response U پاسخ ایمپولز
irresponsive U پاسخ ندهنده
original response U پاسخ ابتکاری
calculation U پاسخ تقریبی
respond U پاسخ دادن
operandum U ابزار پاسخ
movement response U پاسخ حرکت
response time U زمان پاسخ
manipulandum U ابزار پاسخ
moro response U پاسخ مورو
response latency U نهفتگی پاسخ
response intensity U شدت پاسخ
response generalization U تعمیم پاسخ
response equivalence U هم ارزی پاسخ
response duration U مدت پاسخ
response differentiation U تفکیک پاسخ
response amplitude U دامنه پاسخ
color response U پاسخ رنگ
replier U پاسخ دهنده
anticipatory response U پاسخ انتظاری
answerback U پاسخ برگشتی
answer mode U حالت پاسخ
anatomy response U پاسخ کالبدی
response rate U سرعت پاسخ
response set U امایه پاسخ
conditioned response U پاسخ شرطی
emitted response U پاسخ صدوری
responds U پاسخ دادن
come up with <idiom> U یافتن پاسخ
distal response U پاسخ دوربرد
discriminatory response U پاسخ افتراقی
response strength U نیرومندی پاسخ
delayed response U پاسخ درنگیده
right answer U پاسخ درست
correct response U پاسخ درست
reflection response U پاسخ قرینه
content response U پاسخ محتوایی
consummatory response U پاسخ پایانی
an a answer U پاسخ مثبت
early answer U پاسخ زود
to make a response U پاسخ دادن
to definitive answer U پاسخ قطعی
plea U پاسخ دعوی
pleas U پاسخ دعوی
rejoinder U پاسخ دفاعی
answers U پاسخ به یک سوال
rejoin U در پاسخ گفتن
solutions U پاسخ یک مشکل
oracles U پاسخ مبهم
whole response U پاسخ کلی
w response U پاسخ کلی
voice answer back U پاسخ سمعی
answerable U پاسخ دار
vaccum response U پاسخ غیابی
vab U پاسخ سمعی
solution U پاسخ یک مشکل
rejoin U پاسخ دادن
answers U : جواب پاسخ
responsorial U پاسخ دهنده
oracle U پاسخ مبهم
answering U پاسخ به یک سوال
answering U : جواب پاسخ
answering U : پاسخ دادن
answer U : پاسخ دادن
answered U پاسخ به یک سوال
answered U : جواب پاسخ
answered U : پاسخ دادن
answer U پاسخ به یک سوال
answer U : جواب پاسخ
running rate U اهنگ پاسخ
answers U : پاسخ دادن
rejoinders U پاسخ دفاعی
rejoins U در پاسخ گفتن
rejoining U در پاسخ گفتن
rejoined U پاسخ دادن
rejoining U پاسخ دادن
rejoined U در پاسخ گفتن
rejoins U پاسخ دادن
modulation frequency response U پاسخ فرکانس مدولاسیون
electrodermal response U پاسخ برقی پوست
phoning U پاسخ به تماس در تلفن
phone U پاسخ به تماس در تلفن
phones U پاسخ به تماس در تلفن
affirmative U پاسخ "بله " بود
he returned a negative U پاسخ منفی داد
pilomotor response U پاسخ سیخ شدن مو
interrogator responsor U دستگاه پرسش- پاسخ
i pause for a reply U منتظر پاسخ هستم
inquiry system U سیستم پرسش- پاسخ
open ended question U پرسش باز پاسخ
psychogalvanic response U پاسخ گالوانیکی- روانی
high frequency responce U پاسخ فرکانس بالا
no reply necessary [NRN] U نیازی به پاسخ نیست.
pure color response U پاسخ خالص رنگ
galvanic skin response U پاسخ برقی پوست
answer [to something] U پاسخ [به چیزی] [راه حل]
to fail to provide an answer U درماندن در دادن پاسخ
conditioned escape response U پاسخ گریز شرطی
return a negative U پاسخ منفی دادن
rejoin U پاسخ دفاعی دادن
the answer is in the negative U پاسخ ان منفی است
rejoinders U پاسخ دفاعی دادن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com