English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
international master U استاد بین المللی شطرنج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chess master U استاد شطرنج
masters U استاد شطرنج
master U استاد شطرنج
mastered U استاد شطرنج
grandmasters U استاد بزرگ شطرنج
grandmaster U استاد بزرگ شطرنج
sicilian attack U حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
international practice U عرف بین المللی روش جاری بین المللی
international loans U استقراض بین المللی بدهیهای بین المللی
instructors U استاد
professor U استاد
professors U استاد
instructor U استاد
skilful U استاد
maestros U استاد
maestro U استاد
craftsmaster U استاد
adept U استاد
wright U استاد
handy U استاد در کارخود
mastered U ارباب استاد
elaborated U ساخت استاد
elaborates U ساخت استاد
elaborating U ساخت استاد
tutors U استاد راهنما
tutored U استاد راهنما
masters U ارباب استاد
tutor U استاد راهنما
handier U استاد در کارخود
handiest U استاد در کارخود
master U ارباب استاد
past master U استاد پیشین
past master U استاد قدیمی
past masters U استاد پیشین
past masters U استاد قدیمی
elaborate U ساخت استاد
master workman U استاد کار
master off U استاد شمشیربازی
adjoint U معاون استاد
practice makes perfect U کارکن تا استاد شوی
philologist U استاد زبان شناسی
analysts U استاد تجزیه روانکاو
analyst U استاد تجزیه روانکاو
he is a past master in U او در استاد یا کهنه کار است
As a university professor , his performance stank. U طرف گند زد به هر چه استاد دانشگاه !
To be a master of ones craft. U درفن خود استاد بودن
donnish U وابسته به یا همانند استاد دانشگاه
black belts U کمربند سیاه استاد جودو
regius professor U استاد منصوب ازطرف پادشاه
black belt U کمربند سیاه استاد جودو
donning U رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
dons U رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
donned U رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
don U رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
The professor knows what he is talking about. U استاد ازروی اطلاع صحبت می کند
The professor stepped into the classroom. U استاد بداخل کلاس قدم گذاشت
to live in U پیش استاد یا کارفرمای خودغذا خوردن
Freemason U [استاد کار بنای آزاد در اتحادیه معماران]
school doctor U استاد دانشگاه یا اموزشگاه الهیات در قرنهای میانه
following my lead U یک جور بازی که هر بازیکن را وادار میکنند هرکاری که استاد کرد او نیز بکند
international U بین المللی
internationals U بین المللی
international line U خط بین المللی
international dualism U دوگانگی بین المللی
internationality U بین المللی بودن
internationalize U بین المللی کردن
international call U مکالمه بین المللی
lingua francas U زبان بین المللی
lingua franca U زبان بین المللی
Esperanto U زبان بین المللی
international acts U مستندات بین المللی
internationalization U بین المللی کردن
internationals U بازیگر بین المللی
high seas U ابهای بین المللی
international telephone circuit U خط تلفنی بین المللی
internationally U از لحاظ بین المللی
international union U اتحادیه بین المللی
international union U اتحادیههای بین المللی
international treaties U عهود بین المللی
international date line U خط موافقتنامه بین المللی
international equilibrium U تعادل بین المللی
international etiquette U نزاکت بین المللی
international custom U عرف بین المللی
international meeting U مجمع بین المللی
international migration U مهاجرت بین المللی
international practice U رویه بین المللی
international court U دادگاه بین المللی
international comity U نزاکت بین المللی
international reserves U ذخائر بین المللی
international reserves U اندوختههای بین المللی
international trade U تجارت بین المللی
international U بازیگر بین المللی
internationalism U احساسات بین المللی
[as] compared to international standards U در معیارهای بین المللی
world war U جنگ بین المللی
by international standards U در معیارهای بین المللی
cosmopolitanism U بین المللی بودن
international liquidity U نقدینگی بین المللی
system international U سیستم بین المللی
standard time U وقت بین المللی
world wars U جنگ بین المللی
international acts U اسناد بین المللی
law of international institutions U حقوق سازمانهای بین المللی
international standards organization U سازمان استانداردهای بین المللی
systeme international d'units U دستگاه بین المللی واحدها
commodore international, ltd. U شرکت بین المللی کمودور
international practice U طریقه معمول به بین المللی
international refugee organization U سازمان بین المللی اوارگان
international standard atmosphere U اتمسفر استاندارد بین المللی
international switching center U مرکز سوئیچینگ بین المللی
international system of units U دستگاه بین المللی احاد
international organisation for standard U موسسه بین المللی استاندارد
international monetary reserves U ذخائر پولی بین المللی
international demonstration effect U اثر نمایشی بین المللی
international division of labor U تقسیم کار بین المللی
bank for international settlements U بانک پرداختهای بین المللی
international balance of payments U تراز پرداختهای بین المللی
balance of international payments U تراز پرداختهای بین المللی
international economic relations U روابط اقتصادی بین المللی
balance of international payment U موازنه پرداختهای بین المللی
international exchange U مرکز تلفن بین المللی
international gold standard U پایه طلای بین المللی
international investment U سرمایه گذاری بین المللی
international date line U خط تقسیم نیروهای بین المللی
international monetary fund U صندوق بین المللی پول
international date line U خط بین المللی تغییر تاریخ
Test match U مسابقه بین المللی کریکت
Test matches U مسابقه بین المللی کریکت
rugby test match U مسابقه بین المللی رگبی
post union U اتحاد پستی بین المللی
accorded U پیمان غیررسمی بین المللی
accords U پیمان غیررسمی بین المللی
internationals U وابسته به روابط بین المللی
iec U کمیسیون بین المللی الکترونیک
international match U مسابقه بین المللی [ورزش]
overseas trade fair U نمایشگاه بین المللی بازرگانی
international U وابسته به روابط بین المللی
International Space Station [ISS] U ایستگاه فضایی بین المللی
international road transport U ترابری بین المللی جاده ای
International System of Units U دستگاه بین المللی یکاها
curtis cup U جام بین المللی گلف
accord U پیمان غیررسمی بین المللی
devis cup U جام بین المللی دویس
public law U حقوق بین المللی عمومی
international chamber of commerce U اتاق بازرگانی بین المللی
international federation U فدراسیون بین المللی پردازش اطلاعات
Corporate Modernism U سبک معماری بین المللی مدرن
ifip U فدراسیون بین المللی پردازش اطلاعات
berne list U کتاب علایم شناسایی بین المللی
berne list U کتاب معرفهای بین المللی مرس
leiter international performance test U ازمون عملی بین المللی لایتر
wimbledon U جام بین المللی تنیس ویمبلدون
world conference of computer in educatio U کنفرانس بین المللی اموزش کامپیوتر
permanent court of international arbitra U دیوان دایمی داوری بین المللی
CIAM U همایش بین المللی معماری مدرن
international classification of U طبقه بندی بین المللی بیماریها
international council U شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
Bank for International Settlements [BIS] U بانک تسویه پرداخت بین المللی
cosmopolitan U وابسته به همه جهان بین المللی
international atomic energy agency U اژانس بین المللی انرژی اتمی
ordinary foul U خطای بازی بین المللی واترپولو
international call U سیستم واحدهای الکتریکی بین المللی
ccitt U کمیته مشاوره بین المللی تلگراف وتلفن
convention merchandies per route U قرارداد بین المللی جهت حمل کالا
coulomb U سیستم بین المللی واحد بار الکتریکی
iso U Organization InternationalStandards سازمان بین المللی استانداردها
ifips U اتحادیه بین المللی انجمنهای پردازش اطلاعات
olympic review U نشریه رسمی کمیته بین المللی المپیک
international air transport association U اتحادیه بین المللی حمل و نقل هوایی
rules of road U قوانین بین المللی عبور ومرور دریایی
roentgen U واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
Mohtasham design U طرح محتشمی [اینگونه طرح ها منسوب به استاد محتشم کاشانی بافنده مشهور کاشان می باشد.]
cosmopolis U شهر بین المللی مرکز تجمع نژادهای مختلف
convention international de merchandies U عهدنامه بین المللی جهت حمل کالا با قطار
Participation rates are low compared to international standards. U میزان مشارکت در مقایسه با استانداردهای بین المللی کم است .
The SI unit of force is the newton. U یکای سیستم بین المللی نیرو نیوتن است.
SI U Dunites SystemeInternational استاندارد سیستم بین المللی متری
By international standards Germany maintains a leading role. U در معیارهای بین المللی آلمان نقش پیشرو دارد.
transponder india U رادار مراقبتی یدکی یا رادارهوانوردی شخصی بین المللی
symbolic form U علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
international road haulage U حمل نقل بار بین المللی بوسیله جاده
battle clasp U نشان و علامت شرکت در جنگ بین المللی اول
ccitt U انجمن بین المللی که پروتکلهای ارتباطی و استانداردها را معرفی می کنند
ifac U Automatic of InternationalFederation Control فدراسیون بین المللی کنترل خودکار
chequer U شطرنج
rooks U رخ شطرنج
rook U رخ شطرنج
al fil U شطرنج
chess U شطرنج
big blue U ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
guides U EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
guide U EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
guided U EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
chessophrenetic U متعصب شطرنج
chess problem U مسئله شطرنج
chessomania U شیفتگی شطرنج
traditional chess U شطرنج استاندارد
chess oscar U اسکار شطرنج
chessist U شطرنج دوست
chessist U شطرنج باز
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com