English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
dichroscope U اسبابی برای ازمایش بلورهای دورنگ نما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tryout U ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
metronome U اسبابی که برای تعیین زمان دقیق
metronomes U اسبابی که برای تعیین زمان دقیق
hemacytometer U اسبابی برای شمارش گویچههای خون
swing bar U اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
skiascope U اسبابی برای اندازه گیری قدرت انکسار نور در شبکیه
swing bell U اسبابی مانند دنبل برای تقویت عضلههای بازو و شانه
humidistat U اسبابی برای تنظیم ونگاهداری درجه رطوبت درحد معینی
gimbals U اسبابی که برای ترازنگاهداشتن قطب نماوچیزهای دیگر در دریا بکارمیرود
gimbal ring U اسبابی که برای ترازنگاهداشتن قطب نما وچیزهای دیگر در دریا بکارمیرود
flight test U ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
gas fittings U اسبابی که برای گرم کردن یاروشن کردن جایی باگازبکا
bichrome U دورنگ
bicolor U دورنگ
ice crystals U بلورهای یخ
bicolour U دورنگ
dichromatic U دورنگ
bicoloured U دورنگ
piebald U دورنگ
check out time U زمان لازم برای ازمایش یک وسیله
paris doll U مجسمه برای ازمایش جامه زنانه
transcrystalline U درون بلورهای
dichroscope U دورنگ سنج
holohedral U دارای بلورهای متقارن
check flight U پروازی برای اشناشدن خدمه و یا ازمایش صلاحیت انها
racemize U بصورت بلورهای خوشهای در اوردن
wassermann reaction U ازمایش سرم خون برای تشخیص وجودمیکروب سیفیلیس در بدن
xylotomy U برش دادن چوب بصورت ورقه نازکی برای ازمایش میکروسکپی
zoisite U دارای بلورهای هرمی شکل مرکب از سلیکات قلیایی وا لومینیومی
use testing U ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
pilot method U عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
assay U محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assays U محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
carburetor icing U کاهش ناگهانی دما و احتمالاایجاد بلورهای یخ در اثرکاهش فشار در لوله ونتوری
flight test U ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
test element U دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
continous immersion test U ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
insulation test U ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
soil examination U بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
continuity light U وسیله سادهای برای ازمایش پیوستگی یک مدار که پیوسته بودن مغئر الکتریکی را باروشن شدن یک لامپ نشان میدهد
harmotome U سیلیکات ابدار الومینیوم وباریم که بلورهای ان بصورت جفت وصلیبی برنگهای مختلف یافت میشود
service test U ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
drencher U اسبابی که با ان دوابجانوران میخوارانند
aeroscope U اسبابی که غباروذرات هواراجمع میکنند
phonendoscope U اسبابی که بوسیله ان صداهای کوچک
myocardiograph U اسبابی که حرکات قلب راترسیم میکند
trigonometer U اسبابی که با ان سه گوشهای راست گوشه رامیسنجند
inhalator U اسبابی که با ان بخاری رادرشش فرو برند
pulper U اسبابی که دانههای قهوه رابان مغز می کنند
corer U اسبابی که سیب یامیوه دیگر راازتخمدان ان جدامیکند
turnspit U اسبابی که سیخ کباب را روی اتش میچرخاند
confident test U ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
creep test U ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
eidograph U اسبابی که بوسیله ان نقشه ایرابهرمقیاسی بخواهندبزرگ وکوچک میک
dioptometer U اسبابی که قدرت تطابق وانکسار چشم را اندازه می گیرد
durometer U اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
fanner U غربال یا اسبابی که اشغال وکاه را بوجاری میکند بادبزن
eudiometer U اسبابی که جهت اندازه گیری حجمی و تجزیه گازها بکارمیرود
transmissions U سرایت اسبابی که بوسیله ان نیروی موتور اتومبیل بچرخهامنتقل میشود
phonopore U اسبابی که بوسیله ان مخابرات تلفنی را ازتوی سیم تلگراف می گذراند
transmission U سرایت اسبابی که بوسیله ان نیروی موتور اتومبیل بچرخهامنتقل میشود
gimmick U اسبابی که در قمار بازی وسیله تقلب و بردن پول ازدیگران شود
respirator U اسبابی که به دهان و بینی می گذارند تا از استنشاق موادزیان اور جلوگیری کند
panopticon U نمایشگاه کالای گوناگون اسبابی که دوربین و ریزبین هردودران جمع میشود
light trap U اسبابی که حائل نور بوده ولوازم عکاسی دران حرکت کند
gimmicks U اسبابی که در قمار بازی وسیله تقلب و بردن پول ازدیگران شود
respirators U اسبابی که به دهان و بینی می گذارند تا از استنشاق موادزیان اور جلوگیری کند
environmental test U ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
tube tester U دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
dress guard U اسبابی که دردوچرخه جامه را ازاسیب چرخ نگه میدارد جامه پناه
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
tested U ازمایش
experimented U ازمایش
shied U ازمایش
shies U ازمایش
shy U ازمایش
shyer U ازمایش
shyest U ازمایش
shying U ازمایش
testing U ازمایش
experiment U ازمایش
assay U ازمایش
trials U ازمایش
assays U ازمایش
g U ازمایش
trial U ازمایش
experimentation U ازمایش
tests U ازمایش
checking U ازمایش
vetting U ازمایش
experimenting U ازمایش
experiments U ازمایش
screening U ازمایش
examen U ازمایش
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
buzzer test U ازمایش بیرز
test specimen U نمونه ازمایش
blank experiment U ازمایش مچ گیری
gage U ازمایش کردن
tester U ازمایش کننده
cadmium test U ازمایش با کادمیم
explosion proof U ازمایش- انفجار
furnace U بوته ازمایش
turing's test U ازمایش تورینگ
experiencing U تجربه ازمایش
tester U دستگاه ازمایش
testing time U زمان ازمایش
chalktest U ازمایش اب ناپذیری با گچ
experiences U تجربه ازمایش
testing stand U میز ازمایش
testing stand U سکوی ازمایش
testing of materials U ازمایش مواد
preliminary test U ازمایش مقدماتی
experience U تجربه ازمایش
testing of materials U ازمایش مصالح
probational U ازمایش امتحان
furnaces U بوته ازمایش
probationership U ازمایش کاری
drop test U ازمایش ضربهای
assay U ازمایش سنجش
triaxial shear test U ازمایش سه محوری
material testing U ازمایش مصالح
test model U نمونه ی ازمایش
cupping test U ازمایش فنجانی
temptations U ازمایش امتحان
psychometry U ازمایش هوش
drop test U ازمایش سقوطی
temptation U ازمایش امتحان
test piece U نمونه ازمایش
trial and error U ازمایش ولغزش
triers U ازمایش کننده
trier U ازمایش کننده
burn in U ازمایش روشن
test set U دستگاه ازمایش
test series U سری ازمایش
test room U اطاق ازمایش
bulging test U ازمایش برامدگی
assays U ازمایش سنجش
test plan U طرح ازمایش
absorption test U ازمایش جذب
program testing U ازمایش برنامه
hydraulic pressure test U ازمایش فشار اب
retrial U ازمایش مجدد
inspection test U ازمایش کار
beta test U ازمایش بتا
to bring to the proof U ازمایش کردن
stripping test U ازمایش زدودن
approves U ازمایش کردن
stripping test U ازمایش زدودگی
trials U ازمایش امتحان
beta testing U ازمایش بتا
gauge U ازمایش کردن
insulation voltage U فشار ازمایش
automatic check U ازمایش خودکار
cold water test pressure U ازمایش فشار اب
comparison test U ازمایش مقایسهای
compressive test U ازمایش تحکیم
two stage experiment U ازمایش دو مرحلهای
test U ازمایش کردن
consolidation test U ازمایش تحکیم
intelligence test U ازمایش هوش
automatic testing U ازمایش خودکار
spot test U ازمایش فوری
retrials U ازمایش مجدد
trial U ازمایش امتحان
gauged U ازمایش کردن
gaff U ازمایش سخت
approving U ازمایش کردن
alpha testing U ازمایش الفا
approve U ازمایش کردن
triaxial test U ازمایش سه بعدی
experimental design U طرح ازمایش
shop test U ازمایش کارگاهی
crippling test U ازمایش لهیدگی
check point U نقطه ازمایش
shear test U ازمایش برشی
tests U ازمایش کردن
examination of the soil U ازمایش خاک
tested U ازمایش کردن
izod test U ازمایش ایزود
hardness test U ازمایش سختی
tension test U ازمایش کشش
hanging test U ازمایش کشش
hammer test U ازمایش سقوطی
gauges U ازمایش کردن
evaluation score U نمره ازمایش
experimentalist U اهل ازمایش
lucas test U ازمایش لوکاس
triable U ازمایش کردنی
quiz U ازمایش کردن
quizzes U ازمایش کردن
tries U سنجیدن ازمایش
try U سنجیدن ازمایش
test bar U میله ازمایش
examining U ازمایش کردن
test announcement U نتیجه ازمایش
test bay U حوزه ازمایش
test bed U میز ازمایش
trial and erroe U ازمایش و خطا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com