Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (40 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
refomulate
U
از نو فرمول بندی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
formulate
U
فرمول بندی کردن
formulated
U
فرمول بندی کردن
formulates
U
فرمول بندی کردن
formulating
U
فرمول بندی کردن
formulation
U
تهیه جمع اوری فرمول بندی کردن
Other Matches
formulization
U
فرمول بندی فرمول سازی
quantize
U
با تئوری و فرمول صفات وکیفیت چیزی را تعیین کردن نیرو را با فرمول اندازه گیری کردن
reformulation
U
فرمول بندی تازه
formulism
U
رعایت کامل فرمول یا قاعده فرمول دوستی
formulae
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulas
U
الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
curve fitting
U
روش ریاضی برای پیدا کردن یک فرمول که نمایشگرمجموعهای از نقاط داده میباشد
ratings
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
rating
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
grades
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades
U
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
groups
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade
U
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
group
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade
U
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
laggin
U
اب بندی کردن اب بندی ناوها
downgrade
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
gift wrap
U
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
declassification
U
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
formulae
U
فرمول
formulas
U
فرمول
frame
U
فرمول
formula
U
فرمول
equation
U
فرمول
isomer
U
هم فرمول
isomerous
U
هم فرمول
equations
U
فرمول
formulism
U
قاعده فرمول)
electronic formula
U
فرمول الکترونی
empirical formula
U
فرمول ساده
empirical formula
U
فرمول خام
formularization
U
فرمول سازی
structural formula
U
فرمول گسترده
emprical formula
U
فرمول تجربی
molecular formula
U
فرمول مولکولی
taylor formula
U
فرمول تیلور
structural formula
U
فرمول ساختاری
mil formula
U
فرمول میلیم
perspective formula
U
فرمول تجسمی
string formula
U
فرمول رشتهای
projection formula
U
فرمول تصویری
constitutional formula
U
فرمول ساختاری
dispersion formula
U
فرمول پاشندگی
wedge formula
U
فرمول گوهای
formulaic
U
مثل یا وابسته به فرمول
formularize
U
بصورت فرمول دراوردن
formulize
U
بصورت فرمول دراوردن
expressions
U
فرمول یا رابط ه ریاضی
expression
U
فرمول یا رابط ه ریاضی
condensed structural formula
U
فرمول ساختاری فشرده
spearman brown prophecy formula
U
فرمول پیشگویی اسپیرمن-براون
DDT
U
حشرهکش نیرومندی به فرمول 3CHCCl
cipher
U
فرمول تبدیل متن به حالت رمزی
ciphers
U
فرمول تبدیل متن به حالت رمزی
cyphers
U
فرمول تبدیل متن به حالت رمزی
evaluation rating
U
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
times
U
تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
time
U
تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
timed
U
تعیین کردن تنظیم کردن زمان بندی کردن
compact
U
فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن
compacted
U
فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن
compacts
U
فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن
scaling law
U
فرمول محاسله بازده بمب اتمی در هر فاصله
compacting
U
فرمول کاهش حجم لازم برای یک متن
revamping
U
دوباره وصله یا سرهم بندی کردن نو نما کردن
revamp
U
دوباره وصله یا سرهم بندی کردن نو نما کردن
revamped
U
دوباره وصله یا سرهم بندی کردن نو نما کردن
revamps
U
دوباره وصله یا سرهم بندی کردن نو نما کردن
rig
U
نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rigs
U
نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
rigged
U
نصب قطعات باربندی کردن بسته بندی کردن
function
U
فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد
functions
U
فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد
hidden
U
فرمول ریاضی که خط وط پنهان را از تصویر دو بعدی شی D پاک میکند
functioned
U
فرمول ریاضی که یک نتیجه در آن بستگی به اعداد دیگری دارد
bollix
U
سرهم بندی کردن قاطی پاتی کردن
overpacking
U
دوباره لفاف کردن یا بسته بندی کردن
bumbles
U
اشتباه کاری کردن سرهم بندی کردن
bumbled
U
اشتباه کاری کردن سرهم بندی کردن
bumble
U
اشتباه کاری کردن سرهم بندی کردن
To do something slapdash.
U
کاری را سرهم بندی کردن ( سمبل کردن )
Gothick
U
[استفاده مجدد از فرمول های گوتیک در قرن هجدهم]
[معماری]
classifications
U
طبقه بندی کردن طبقه بندی
classification
U
طبقه بندی کردن طبقه بندی
word warp
U
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
carpet classification
U
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
to mull a mull of
U
سر هم بندی کردن
sealing
U
اب بندی کردن
underpin
U
پی بندی کردن
to pin up
U
بی بندی کردن
to take a snack
U
ته بندی کردن
to make a muddle of
U
سر هم بندی کردن
to make a mess of
U
سر هم بندی کردن
caulk
U
اب بندی کردن
batten down
U
اب بندی کردن
seal
U
اب بندی کردن
underpinned
U
پی بندی کردن
to nails up
U
سر هم بندی کردن
lacevi
U
بندی کردن
seals
U
اب بندی کردن
underpins
U
پی بندی کردن
type
U
ماشین کردن طبقه بندی کردن
segregation
U
جدا کردن درجه بندی کردن
typed
U
ماشین کردن طبقه بندی کردن
break down
U
تجزیه کردن طبقه بندی کردن
types
U
ماشین کردن طبقه بندی کردن
to put on
U
شرط بندی کردن تحمیل کردن
portion
U
تسهیم کردن سهم بندی کردن
portions
U
تسهیم کردن سهم بندی کردن
vamp
U
وصله کردن سرهم بندی کردن
gradate
U
درجه بندی کردن مخلوط کردن
gaduate
U
درجه بندی کردن تغلیظ کردن
partitions
U
جدا کردن جزء بندی کردن
resorts
U
جدا کردن طبقه بندی کردن
sorts
U
دسته کردن طبقه بندی کردن
resorted
U
جدا کردن طبقه بندی کردن
grade
U
طبقه بندی کردن کلاسه کردن
sort
U
دسته کردن طبقه بندی کردن
sorted
U
دسته کردن طبقه بندی کردن
partition
U
جدا کردن جزء بندی کردن
grades
U
طبقه بندی کردن کلاسه کردن
resort
U
جدا کردن طبقه بندی کردن
compartmentalising
U
فصل بندی کردن
tabulates
U
جدول بندی کردن
grade
U
درجه بندی کردن
graduate
U
تقسیم بندی کردن
put-up
U
بسته بندی کردن
graduates
U
طبقه بندی کردن
put up
U
بسته بندی کردن
paginate
U
صفحه بندی کردن
tabulated
U
جدول بندی کردن
graduates
U
درجه بندی کردن
tabulate
U
جدول بندی کردن
graduate
U
درجه بندی کردن
graduates
U
تقسیم بندی کردن
graduating
U
طبقه بندی کردن
graduating
U
درجه بندی کردن
impost
U
تعرفه بندی کردن
impone
U
شرط بندی کردن
systematization
U
رده بندی کردن
rank
U
رتبه بندی کردن
compartmentation
U
تقسیم بندی کردن
partitions
U
جزء بندی کردن
ranked
U
رتبه بندی کردن
partition
U
جزء بندی کردن
to categorize
U
طبقه بندی کردن
subsume
U
رده بندی کردن
subsumed
U
رده بندی کردن
compartmentalises
U
بخش بندی کردن
compartmentalises
U
فصل بندی کردن
systemize
U
طبقه بندی کردن
compartmentalised
U
بخش بندی کردن
compartmentalised
U
فصل بندی کردن
graduating
U
تقسیم بندی کردن
subsuming
U
رده بندی کردن
to pay court
U
عرض بندی کردن
subsumes
U
رده بندی کردن
to provide against
U
پیش بندی کردن
to categorize
U
دسته بندی کردن
to form into groups
U
گروه بندی کردن
to lay out
U
باغچه بندی کردن
hoodwinking
U
چشم بندی کردن
degrees
U
رتبه بندی کردن
degree
U
رتبه بندی کردن
to form into groups
U
دسته بندی کردن
break down
U
تقسیم بندی کردن
hoodwinked
U
چشم بندی کردن
bunlge
U
سرهم بندی کردن
hoodwink
U
چشم بندی کردن
compartmentalizing
U
بخش بندی کردن
compartmentalizing
U
فصل بندی کردن
grades
U
دسته بندی کردن
flimflam
U
سرهم بندی کردن
hoodwinks
U
چشم بندی کردن
rating
U
دسته بندی کردن
slub
U
سرهم بندی کردن
stripping
U
بسته بندی کردن
rationing
U
جیره بندی کردن
triangulation
U
مثلث بندی کردن
aggroup
U
طبقه بندی کردن
to knock together
U
سرهم بندی کردن
lot
U
تقسیم بندی کردن
ratings
U
دسته بندی کردن
lot
U
سهم بندی کردن
to lay out
U
خیابان بندی کردن
rally
U
دسته بندی کردن
sort
U
دسته بندی کردن
to erect into
U
دسته بندی کردن به
rate
U
درجه بندی کردن
rates
U
درجه بندی کردن
pack
U
بسته بندی کردن
pigeonhole
U
طبقه بندی کردن
packets
U
بسته بندی کردن
compartmentalized
U
بخش بندی کردن
compartmentalized
U
فصل بندی کردن
packet
U
بسته بندی کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com