Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 214 (38 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pettifog
U
از مرحله پرت کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
phasing
U
مرحله بندی کردن عملیات
leapfrog
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogs
U
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
debut
U
نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
debuts
U
نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
tree
U
روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
assault
U
مرحله هجوم درعملیات اب خاکی هجوم کردن
assaulted
U
مرحله هجوم درعملیات اب خاکی هجوم کردن
assaults
U
مرحله هجوم درعملیات اب خاکی هجوم کردن
to nip or crush in the bud
U
در نخستین مرحله رشد کشتن یا پایمال کردن
walkthrough
U
جلسه بررسی که در ان یک مرحله از توسعه سیستم یابرنامه برای معرفی کردن خطاها مرور میشود
Other Matches
phased array
U
ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
sequenced ejection
U
سیستم پرتاب مرحله به مرحله
creep
U
مرحله به مرحله جلو رفتن
creeps
U
مرحله به مرحله جلو رفتن
sophistication
U
نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
boost phase
U
مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
assembler
U
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
inflight phase
U
مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
combat phase
U
مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phasing
U
مرحله بندی مرحله بندی عملیات
phased attack
U
تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
scene
U
مرحله
creeping attack
U
تک مرحله به مرحله
strokes
U
مرحله
stroked
U
مرحله
stroke
U
مرحله
process
U
مرحله
phased attack
U
تک مرحله به مرحله
stroking
U
مرحله
grades
U
مرحله
stage
U
مرحله
grade
U
مرحله
scenes
U
مرحله
processes
U
مرحله
stages
U
مرحله
phases
U
مرحله
step
U
مرحله
stepping
U
مرحله
phase
U
مرحله
instar
U
مرحله
phased
U
مرحله
rung
U
مرحله
assault phase
U
مرحله هجوم
developmental stage
U
مرحله تکوینی
developmental stage
U
مرحله پیشرفت
anal stage
U
مرحله مقعدی
differential stage
U
مرحله تفاضلی
phased
U
مرحله عملیات
period
U
نوبت مرحله
an anxious time
U
مرحله پر اضطراب
induction stroke
U
مرحله تنفس
driver
U
مرحله تحریک
phases
U
مرحله عملیات
speed level
U
مرحله سرعت
speed stage
U
مرحله سرعت
drivers
U
مرحله تحریک
phase
U
مرحله عملیات
training cycle
U
مرحله اموزش
oedipal stage
U
مرحله ادیپی
grade
U
مرحله گراد
nth
U
در مرحله چند
grades
U
مرحله گراد
buffer stage
U
مرحله میانگیر
step
U
مرحله رتبه
point
U
مرحله قله
initiation sequence
U
مرحله اغازی
power stroke
U
مرحله قدرت
inextremis
U
در اخرین مرحله
intake stroke
U
مرحله مکش
intake stroke
U
مرحله تنفس
induction stroke
U
مرحله مکش
primordium
U
مرحله نخست
propagation sequence
U
مرحله انتشار
in the first instance
U
در مرحله اول
in the egg
U
در مرحله نخستین
phallic stage
U
مرحله التی
home stretch
U
مرحله نهایی
larval stage
U
مرحله کرمی
stepping
U
مرحله پایه
stepping
U
مرحله رتبه
latency
U
مرحله پنهانی
macro stage
U
مرحله کلان
milestones
U
مرحله برجسته
modulator
U
مرحله تحمیل گر
job step
U
مرحله برنامه
milestone
U
مرحله برجسته
one step operation
U
عمل تک مرحله
oral stage
U
مرحله دهانی
output stage
U
مرحله خروجی
point
U
جهت مرحله
imprimis
U
در مرحله نخست
processes
U
مرحله جریان
fetch phase
U
مرحله واکشی
termination phase
U
مرحله پایانی
stages
U
درجه مرحله
fission process
U
مرحله انشقاق
staping
U
مرحله بندی
termination stage
U
مرحله پایانی
exhaust stroke
U
مرحله تخلیه
stage
U
درجه مرحله
exhaust stroke
U
مرحله اگزوز
solidifying process
U
مرحله انجماد
recovery phase
U
مرحله شکوفائی
recovery phase
U
مرحله رونق
periods
U
نوبت مرحله
execute phase
U
مرحله اجرا
genital phase
U
مرحله تناسلی
process
U
مرحله جریان
step
U
مرحله پایه
noviciate
U
مرحله تازه کاری
creeping barrage
U
سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
ticked
U
سخت ترین مرحله
ticks
U
سخت ترین مرحله
process
U
جریان عمل مرحله
diastolic phase
U
مرحله انبساطی قلب
entelechy
U
مرحله تشکیل وتحقق
novitiate
U
مرحله تازه کاری
tick
U
سخت ترین مرحله
in leading
U
در مرحله شاگردی یا نوچگی
qualifying
U
رسیدن به مرحله بعد
incipient
U
اولیه مرحله ابتدایی
stage
U
پرده گاه مرحله
cladding process
U
مرحله روکش کاری
stages
U
پرده گاه مرحله
preverbal phase
U
مرحله پیش کلامی
first audio stage
U
مرحله صوتی نخست
fire for effect
U
مرحله تیر موثر
karyokinesis
U
مرحله تقسیم سلولی
stadium
U
میدان ورزش مرحله
anal retentive stage
U
مرحله مقعدی ضبطی
milestone
U
مرحله مهمی اززندگی
stadiums
U
میدان ورزش مرحله
ossification
U
مرحله تشکیل استخوان
milestones
U
مرحله مهمی اززندگی
processes
U
جریان عمل مرحله
anal expulsive stage
U
مرحله مقعدی دفعی
stadia
U
میدان ورزش مرحله
monestrous
U
دارای یک مرحله فحلیت درسال
modulated amplifier
U
مرحله فزون ساز تحمیلی
decline
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declined
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
single stepping
U
در یک مرحله انجام دادن یا شدن
rate determining step
U
مرحله تعیین کننده سرعت
gastrula
U
مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
embryos
U
گیاهک تخم مرحله بدوی
phased conversion
U
تبدیل مرحله بندی شده
power amplifier stage
U
مرحله فزون ساز توان
walk through
U
بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
subcritical
U
زیر مرحله خطرناک وبحرانی
metoestrus
U
مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
declines
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
Not to know what one is talking about.
U
از موضوع ( مرحله )پرت بودن
declining
U
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
stages
U
مرحله دار شدن اشکوب
stage
U
مرحله دار شدن اشکوب
turning points
U
مرحله قاطع نقطه تحول
metestrus
U
مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
turning point
U
مرحله قاطع نقطه تحول
embryo
U
گیاهک تخم مرحله بدوی
prophase
U
مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
systole
U
مرحله انقباضی یک دوره کار قلب
tabula rasa
U
مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
finallist
U
کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
reentry phase
U
مرحله دخول مجدد موشک درجو
prisere
U
مرحله سیر تکاملی ایجادنباتات در زمین
the next process is weaving
U
عمل یا مرحله بعداز بافتن است
stretch runner
U
تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
job lots
U
مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
showdowns
U
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
job lot
U
مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
terminal phase
U
مرحله اخر مسیر حرکت موشک
showdown
U
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
idiolect
U
طرزبیان و لحن سخن شخص در یک مرحله زندگی
cim
U
استفاده هماهنگ از کامپیوتر در هر مرحله از طراحی و ساخت
driven
U
که هر مرحله اجرا مربوط به عمل خارجی است
telophase
U
اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
generations
U
مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
dual
U
صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
quick stage
U
ان مرحله ازابستنی که زن جنبش بچه رادرزهدان خودحس میکند
discs
U
حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
generation
U
مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
disc
U
حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
phylesis
U
مرحله سیرتکامل وپیدایش نژادهای مختلف جانور وگیاه
interrupting
U
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupts
U
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
in love - engaged - married
U
عاشق . نامزد . متاهل
[مرحله هایی که تا ازدواج طی میشوند]
interrupt
U
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interlace
U
روش ساخت تصویر روی صفحه تلویزیونی در دو مرحله
brake mean effective pressure
U
مقدار محاسبه شده متوسط فشار در سیلندر در مرحله قدرت
germ layer
U
یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
teliospore
U
جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
drive to maturity
U
جهش بسوی کمال چهارمین مرحله رشد در نظریه روستو
puerperium
U
مرحله بین زایمان واعاده زهدان بحال اولیه خود
to turn the corner
<idiom>
U
بهبود یافتن پس از گذشت مرحله دشواری یا بحرانی
[اصطلاح روزمره]
decentralized data processing
U
پردازش داده و ذخیره سازی در چند مرحله ونه در یک محل مرکزی
random access
U
رسانه ذخیره سازی که امکان دستیابی به هر مرحله با هر ترتیبی را فراهم میکند
processes
U
نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
event driven
U
برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است
process
U
نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
critical path analysis
U
استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
irrationlism
U
اصول عقایدکسانی که رسیدن به مرحله یقین را از طریق اشراق والهام ممکن می دانستند
blisk
U
هر مرحله از روتورتوربینهای خطی که در ان دیسک و تیغه ها بصورت یکپارچه ساخته شده اند
invitation
U
قابل دیدن رو صفحه DTP یا طرح گرافیکی در مرحله طراحی ولی چاپ نشده
roving
U
نخ نیم تاب
[نخی که از حالت فتیله درآمده و در مرحله قبل از تبدیل شدن به نخ باشد.]
invitations
U
قابل دیدن رو صفحه DTP یا طرح گرافیکی در مرحله طراحی ولی چاپ نشده
single yarn
U
نخ یک لا
[این نخ از تابیده شدن الیاف در یک جهت بوجود می آید و قبل از مرحله چندلا تابی است.]
esturm
U
مرحله تحریکات جنسی زنان که دران زن میل به نزدیکی بامرد وقابلیت ابستن شدن رادارد
estrus
U
مرحله تحریکات جنسی زنان که دران زن میل به نزدیکی بامرد وقابلیت ابستن شدن رادارد
page
U
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
pages
U
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com