English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ornamentally U از لحاظ تزئین منباب زینت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ornamentallyr U از لحاظ تزئین میناب زینت
by way of U منباب
explanatorily U منباب توضیح
epexegetically U منباب توضیح
pro forma U منباب فاهر فاهری
zenith U زینت
ornament U زینت
adornments U زینت
adornment U زینت
grnish U زینت
decoration U زینت کاری
trims U زینت دادن
trimmest U زینت دادن
trim U زینت دادن
bedecking U زینت دادن
adorns U زینت دادن
adorn U زینت دادن
gracing U زینت بخشیدن
graces U زینت بخشیدن
graced U زینت بخشیدن
grnisher U زینت کننده
passementerie U زینت الات
bedeck U زینت دادن
decorations U زینت کاری
ornamented U زینت شده
decorating U زینت کردن
decorates U زینت کردن
decorate U زینت کردن
adorning U زینت کننده
bedecks U زینت دادن
decker U زینت دهنده
bedecked U زینت دادن
grace U زینت بخشیدن
decorated U زینت کرده
decorous U زینت دار
flourish U زینت کاری کردن
decks U : اراستن زینت کردن
deck U : اراستن زینت کردن
flourished U زینت کاری کردن
tessellate U باموزاییک زینت دادن
flourishes U زینت کاری کردن
decked U : اراستن زینت کردن
star U باستاره زینت کردن
stars U باستاره زینت کردن
starred U باستاره زینت کردن
head work U زینت مخصوص سنگ سرطاق
medallions U با مدال بزرگ زینت دادن
medallion U با مدال بزرگ زینت دادن
viewpoint U لحاظ
every way U از هر لحاظ
viewpoints U لحاظ
perspective U لحاظ
perspectives U لحاظ
point of view U لحاظ
with a view to U از لحاظ
points of view U لحاظ
with the view of U از لحاظ
for purposes of U از لحاظ
in the light of U از لحاظ
adornments U تزئین
embellishments U تزئین
embellishment U تزئین
adornment U تزئین
ornamentation U تزئین
garnishment U تزئین
overset U زینت دادن زیاد بار کردن
pailette U زینت الات بدلی مانندمنجوق وغیره
spangles U پولک وسنگهای بدلی زینت لباس
spangle U پولک وسنگهای بدلی زینت لباس
materialistically U از لحاظ مادیت
socially U از لحاظ اجتماعی
professionally U از لحاظ پیشه
in all respects U ازهر لحاظ
morbid anatomy U از لحاظ ناخوشی
from an economical standpoint U از لحاظ اقتصاد
modally U از لحاظ چگونگی
for brevity's sake U از لحاظ اختصار
in every respect U ازهر لحاظ
medically U از لحاظ طبی
exofficio U از لحاظ سمت
juridically U از لحاظ قضائی
juridically U از لحاظ حقوقی
juristically U از لحاظ حقوقی
militarily U از لحاظ نظامی
phases U لحاظ پایه
phased U لحاظ پایه
phase U لحاظ پایه
qualitatively U از لحاظ کیفیت
pro forma U از لحاظ فاهر
to all intents and purposes U ازهر لحاظ
sexually U از لحاظ جنس
sanitarily U از لحاظ بهداشت
technically speaking U از لحاظ فنی
theologically U از لحاظ الهیات
economically U از لحاظ اقتصاد
criminally U از لحاظ جنائی
municipally U از لحاظ شهرداری
nationally U از لحاظ ملی
surgically U از لحاظ جراحی
politically U از لحاظ سیاسی
of U از طرف از لحاظ
orthographically U از لحاظ املا
bedight U تزئین کردن
coquillage U تزئین صدفی
anconis U حاشیه تزئین
ancon U حاشیه تزئین
ornament U تزئین کردن
pailett U زینت الات بدلی مانند منجوق وغیره
politically involved U از لحاظ سیاسی پرتحرک
on principle U از لحاظ قیود اخلاقی
nautically U از لحاظ کشتی رانی
politically active U از لحاظ سیاسی پرتحرک
hierarchically U از لحاظ رئیسی و مرئوسی
mineralogically U از لحاظ کان شناسی
therapeutically U از لحاظ درمان شناسی
theoretically U از لحاظ فرض علمی
strategically U از لحاظ سوق الجیشی
internationally U از لحاظ بین المللی
geologically U از لحاظ زمین شناسی
knull U [تزئین محدب شکل]
astreated U تزئین شده با ستاره ها
floriated U تزئین شده باگل
emblazonment U تزئین با نشان و علائم
symmetry allowed reaction U واکنش مجاز از لحاظ تقارن
nutrients U ماده مقوی از لحاظ غذایی
nutrient U ماده مقوی از لحاظ غذایی
exofficio U از لحاظ تصدی مقام و غیره
wood craft U جنگل شناسی از لحاظ شکار
spot U باخال تزئین کردن درنظرگرفتن
redo U دوباره اتاق را تزئین کرد
prince's feather U تزئین برجسته پشت صندلی
pranks U شوخی زننده تزئین کردن
prank U شوخی زننده تزئین کردن
cul-de-lame U تزئین آویخته [به مانند اهرام]
spots U باخال تزئین کردن درنظرگرفتن
make up <idiom> U استقرار وسایل تزئین وآرایش
redoing U دوباره اتاق را تزئین کرد
redone U دوباره اتاق را تزئین کرد
redid U دوباره اتاق را تزئین کرد
redoes U دوباره اتاق را تزئین کرد
japanize U بسبک ژاپونی تزئین نمودن
marqueterie U تزئین باچوب وگوش ماهی
marquetry U تزئین باچوب وگوش ماهی
wallpapers U با کاغذ دیواری تزئین کردن
wallpaper U با کاغذ دیواری تزئین کردن
to rely on somebody for your income U از لحاظ درآمد وابسته به کسی بودن
baseball throw U مسابقه پرتاب توپ از لحاظ مسافت
popularly U از لحاظ توده مردم بزبان ساده
landscape U چشم انداز بامنظره تزئین کردن
landscaping U چشم انداز بامنظره تزئین کردن
caulcole U [ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
caulicole U [ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
cauliculus U [ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
landscaped U چشم انداز بامنظره تزئین کردن
landscapes U چشم انداز بامنظره تزئین کردن
enrichment U [هر تزئین شبیه زوار تخم مرغ]
green roof U [سقف ساختمان تزئین شده با گیاهان]
caul U [ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
confetti U کاغذ رنگی برای تزئین درجشنها
rock gardens U باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
rock garden U باغچه ایکه با سنگ تزئین شده
boulle U تزئین اطاق بصورت مرصع کاری
embriodery U [آراستن و زینت دادن زمینه فرش به کمک سوزن کاری و گلدوزی]
Mentally retarded children. U کودکان عقب افتاده ( از لحاظ رشد فکری )
white wool U [مرغوب ترین نوع پشم از لحاظ رنگ]
cellure U [قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
celure U [قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
ceilure U [قسمت تزئین شده و رنگی سقف کلیسا]
godroon U اشکال محدب حاشیه بشقاب وفروف قدیمی که برای زینت ترسیم میشود
accessory objects U لوازم اضافی جهت زینت بخشیدن به بافت مثل مروارید و پولک و غیره
cleaned U شکل مناسب اتومبیل از لحاظ مقاومت هوا دو ضرب
exegeses U تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
exegesis U تفسیرمتون مذهبی از لحاظ ادبی و فقهی و شرعی و قضایی
clean U شکل مناسب اتومبیل از لحاظ مقاومت هوا دو ضرب
cleans U شکل مناسب اتومبیل از لحاظ مقاومت هوا دو ضرب
cleanest U شکل مناسب اتومبیل از لحاظ مقاومت هوا دو ضرب
ornament U [تزئینات و اجسامی که برای تزئین به فرش دوخته می شوند.]
intarsia U منبت کاری و تزئین گل و بوته و اشکال بر روی چوب
landscape gardeners U متخصص تزئین باغ وگلکاری وزیبا سازی منافر
needle work U سوزن دوزی [برای تزئین حاشیه و یا طرح فرش]
landscape gardener U متخصص تزئین باغ وگلکاری وزیبا سازی منافر
unlimited U وسیله مسابقه بدون محدودیت از لحاظ حجم یا نوع موتور
advantaged U کسیکه در شرایط بهتری از لحاظ اجتماعی و یا مادی قرار دارد
psychological moment U موقعی که از لحاظ روان شناسی مقتضی برای کارکردن باشد
willowware U بشقاب دارای نقاشی بید وغیره برای تزئین اطاق
tulip design U طرح گل لاله [گاه اطراف ترنج مرکزی را با آن تزئین می کنند.]
filling out U [پر کردن زمینه فرش با گل ها و یا اشکال مختلف جهت تزئین بیشتر متن]
Dizlyk U [نوعی قالیچه تزئینی کوچک که برای تزئین به زانوی شتر می بندند.]
historcicism U فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود
arabesque U منبت کاری [تزئین شده با شاخه ها، برگ ها و میوه ها یا صورتک های انسان و حیوان]
overcasting U شیرازه بافی [جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
jewelled U [هر نوع تزئین تشکیل شده از نوارهای باریک و مهره های نیمه دایره و لوزی شکل]
tossle U منگوله [در این حالت دسته ای از نخ ها جهت تزئین فرش یا خورجین و زین اسب بکار می روند.]
ajaraca U [تزئین اسپانیایی دیوارهای آجری که از نقش هایی به اندازه یک نیم آجر تشکیل شده است.]
trimmer U زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
silver thread U نخ های زربفت یا نقره ای [این نوع نخ در بعضی قالیچه ها جهت تزئین در بافت فرش بکار می رود.]
S-border U حاشیه های اس [در بعضی از فرش ها، خصوصا قفقازی و آناتولی از نگاره هایی به شکل حرف اس یا زد لاتین جهت تزئین استفاده می کنند.]
Composite Order U [شیوه ی ترکیبی ستون سازی رمی با ستون های پیچکی تزئین شده]
bill of health U گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com