Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fade
U
از سیگنال رادیویی یا لکتریکی کم توان تر شدن
fades
U
از سیگنال رادیویی یا لکتریکی کم توان تر شدن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sensitivities
U
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
sensitivity
U
کمترین توان سیگنال درییافتی که برای گیرنده برای تشخیص سیگنال لازم است
r f power supply
U
منبع توان بسامد رادیویی
wireless network
U
شبکه ایکه از کابل برای ارسال داده بین دو کامپیوتر استفاده نمیکند و بجای آن از سیگنال رادیویی برای ارسال سیگنال استفاده میکند
amplified
U
افزایش توان سیگنال یا نوسان آن
amplifying
U
افزایش توان سیگنال یا نوسان آن
amplifies
U
افزایش توان سیگنال یا نوسان آن
amplify
U
افزایش توان سیگنال یا نوسان آن
physical
U
توان و رسانه ارسال سیگنال را بیان میکند
signalled
U
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signaled
U
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signal
U
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
scanned
U
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scans
U
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
scan
U
فرآیند تبدیل سیگنال ویدیویی بهم پیچیده به سیگنال صاف یا یک سیگنال مرکب به سیگنال جدای RGB
T junction
U
اتصال با زاویه درست با سیگنال اصلی یا کابل حمل توان
time
U
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
times
U
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
timed
U
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ترکیبی سریع , هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود , گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
superheterodyne
U
گیرنده رادیویی که در ان سیگنال دریافتی با فرکانس نوسانی موضعی به منظورایجاد فرکانس بینابین که سپس با مزیتهای متعددتقویت میشود ترکیب میگردد
layers
U
لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند
layer
U
لایه شبکه استاندارد ISO/OSI که قوانین نرخ بیت . توان و رسانه ارسال سیگنال را معرفی میکند
tdm
U
روش ترکیب چندین سیگنال به یک سیگنال ارسال سریع . هر سیگنال ورودی الگوبرداری میشود و نتیجه ارسال میشود. گیرنده سیگنال را مجدداگ می سازد
cone of silence
U
مخروط سکوت رادیویی فضای مخروطی خلاء رادیویی بالای برج مراقبت
composite video
U
سیگنال تصویری که سیگنال تک رنگ و رنگی را در یک سیگنال ترکیب میکند
radio interference
U
تداخل امواج رادیویی انترفرنس رادیویی
DSR
U
سیگنال از وسیلهای که آماده دریافت داده است , این سیگنال پس از دریافت سیگنال DTR رخ میدهد
power meter
U
دستگاه اندازه گیری توان توان سنج وات متر
eight bit system
U
کم توان که CPU آن می توان کلمات هشت بیتی را پردازش کند
radio button
U
شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
auctioneering device
U
وسیلهای که بیشترین یا کمترین سیگنال را از تعدادی سیگنال ورودی انتخاب میکند
modulator
U
مدار الکترونیکی که سیگنال را طبق سیگنال اعمال شده تغییر میدهد
ADPCM
U
استاندارد CCITT برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتالی
DCD
U
سیگنال RSC ازمودم به کامپیوتر برای بیان اینکه سیگنال دریافت شده است
degradation
U
کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
noise
U
سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی
noises
U
سیگنال تصادفی آماده اضافه بر هر سیگنال درخواستی
rating
U
توان نامی توان قدرت
ratings
U
توان نامی توان قدرت
adaptive channel allocation
U
استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است
sample size
U
بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
lsb
U
رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
coincidence circuit
U
یک مدارالکترونیکی که تنهادرصورت دریافت سیگنال درهمه ورودیها بصورت همزمان یا بسیار نزدیک بهم دارای سیگنال خروجی خواهدبود
watts
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watt
U
واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
quadruplex
U
چهار سیگنال ترکیب شده در یک سیگنال
A jars mouth may be stopped ,a mans cannot.
<proverb>
U
در کوزه را مى توان بست اما دهان آدمى را نمى توان بست.
carriers
U
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
carrier
U
سیگنال ارسالی توسط مودم برای آگاهی دادن به کامپیوتر محلی از اینکه یک سیگنال ازمودم راه دور تشخیص داده است
volt ampere meter
U
دستگاه اندازه گیری توان فاهری توان فاهری سنج
mini
U
کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
asynchronous
U
ارسال داده با استفاده از سیگنال hadshaking به جای سیگنال ساعت برای یکنواخت کردن باسهای داده
fm
U
فرایند تغییر مقدار نشان داده شده توسط یک سیگنال ازطریق تغییر فرکانس سیگنال مدولاسیون فرکانس odulation
bras
U
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
bra
U
سرویس ابتدایی ISDN که باعث میشود دو کانال داده داده هایی چند کیلو بایتی را با یک کانال سیگنال برای کنترل سیگنال ها ارسال کنند
modem
U
وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
codec
U
وسیلهای که سیگنال ارسال شده را کد گذاری میکند یا سیگنال دریافت شده را از کد خارج میکند
broadcasting
U
رادیویی
radioed
U
رادیویی
radioing
U
رادیویی
radios
U
رادیویی
radio
U
رادیویی
radio call sign
U
معرف رادیویی
radmail
U
پست رادیویی
receivers
U
گیرنده رادیویی
facsimile
U
عکس رادیویی
r.f.
U
بسامد رادیویی
facsimiles
U
عکاسی رادیویی
facsimiles
U
عکس رادیویی
radiophotograph
U
عکس رادیویی
hertzian wave
U
موج رادیویی
radio frequency
U
فرکانس رادیویی
radio telescope
U
تلسکوپ رادیویی
receiver
U
گیرنده رادیویی
receiving set
U
گیرنده رادیویی
radio receiver
U
گیرنده رادیویی
radio navigation
U
ناوبری رادیویی
radio match
U
رویارویی رادیویی
radio interference
U
پارازیت رادیویی
radio horizon
U
افق رادیویی
radiometeorograph
U
هوانگار رادیویی
radiographic
U
مخابرات رادیویی
radio silence
U
سکوت رادیویی
radio sextant
U
سکستانت رادیویی
radio broadcasting
U
پخش رادیویی
radio frequencies
U
فرکانسهای رادیویی
radio compass
U
قطبنمای رادیویی
radio control
U
فرمان رادیویی
radio ferquency
U
بسامد رادیویی
radio dicipline
U
انضباط رادیویی
listening silence
U
سکوت رادیویی
radio wave
U
موج رادیویی
radio waves
U
امواج رادیویی
radio link
U
پیوند رادیویی
radio telescopes
U
تلسکوپ رادیویی
play by play
U
پخش رادیویی
radiophoto
U
عکاسی رادیویی
phototelegraphy
U
عکاسی رادیویی
radio alimeter
U
فرازیاب رادیویی
radio beacon
U
بیکن رادیویی
radiographic
U
عکس رادیویی
radio detection
U
اکتشاف رادیویی
radio metal locator
U
فلزیاب رادیویی
waves
U
موج رادیویی
transmitter
U
فرستنده رادیویی
call signs
U
معرف رادیویی
telephoto
U
عکاسی رادیویی
telephotography
U
عکاسی رادیویی
wave
U
موج رادیویی
facsimile
U
عکاسی رادیویی
faxing
U
عکاسی رادیویی
faxes
U
عکاسی رادیویی
fax
U
عکاسی رادیویی
transmitters
U
فرستنده رادیویی
call sign
U
معرف رادیویی
metal locator
U
فلزیاب رادیویی
waved
U
موج رادیویی
space radiation
U
تشعشع رادیویی
electronic locator
U
فلزیاب رادیویی
wirephoto
U
عکاسی رادیویی
faxed
U
عکاسی رادیویی
compere
U
مجریبرنامهتلویزیونییا رادیویی
waving
U
موج رادیویی
radio approach
U
دستگاه تقرب رادیویی
play by play
U
پخش رادیویی مسابقه
wave front
U
جبهه امواج رادیویی
radio call sign
U
معرف ایستگاه رادیویی
radioing
U
پیام رادیویی فرستادن
radiographs
U
پوتونگار عکس رادیویی
net call sign
U
معرف رادیویی شبکه
radiograph
U
پوتونگار عکس رادیویی
broadcasting station
U
ایستگاه رادیویی فرستنده
radio astronomy
U
اختر شناسی رادیویی
spotter
U
کمک مفسر رادیویی
groundwave
U
موجهای رادیویی زمینی
radio
U
پیام رادیویی فرستادن
radios
U
پیام رادیویی فرستادن
high power radio station
U
ایستگاه رادیویی بزرگ
radioed
U
پیام رادیویی فرستادن
tactical call sign
U
معرف رادیویی تاکتیکی
telemetry
U
مسافت سنجی رادیویی
radiotelegraphic
U
تلگراف رادیویی کردن
radio frequency interference
U
تداخل فرکانس رادیویی
skip zone
U
منطقه کور رادیویی
rawinsonde
U
جهت یاب رادیویی
radio frequency transformer
U
مبدل بسامد رادیویی
direction finder
U
جهت یاب رادیویی
radiotelegraph
U
تلگراف رادیویی کردن
screenplay
U
نمایشنامه رادیویی وسینمایی یاتلویزیونی
radio frequency amplifier
U
فزون ساز بسامد رادیویی
radio range station
U
ایستگاه ناوبری رادیویی هواپیماها
rf
U
Frequency Radio فرکانس رادیویی
coastal refraction
U
انعکاس ساحلی امواج رادیویی
back scattering
U
توزیع معکوس امواج رادیویی
twin sideband
U
ارتباط رادیویی دو باندی یا دوعنصری
sweep jamming
U
امواج سیار پارازیت رادیویی
back scattering
U
پخش معکوس امواج رادیویی
radmail
U
وسیله ارسال پیام رادیویی
high frequency radio station
U
ایستگاه رادیویی فرکانس بالا
screenwriters
U
نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
screenwriter
U
نویسنده نمایشنامههای رادیویی وتلویزیونی
screenplays
U
نمایشنامه رادیویی وسینمایی یاتلویزیونی
garbage
U
واسط رادیویی از کانالهای مجاور
influence mine
U
مین حساس به تاثیر امواج رادیویی
radiographs
U
پیام رادیوتلگرافی فرستادن مخابرات رادیویی
maintain watch
U
مراقبت دایمی از پیام یک فرستنده رادیویی
high frequency radio direction finding
U
جهت یابی رادیویی فرکانس بالا
phototelegraphyt
U
مخابره تلگرافی عکس عکسبرداری رادیویی
beacons
U
امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
station break
U
وقفه برنامه فرستنده رادیویی وتلویزیونی
beacon
U
امواج رادیویی برای هدایت هواپیما
radiograph
U
پیام رادیوتلگرافی فرستادن مخابرات رادیویی
We finally succeed in making a radio contact.
U
عاقبت توانستیم یک تماس رادیویی برقرار کنیم
radiolocation
U
تعیین محل نقاط با استفاده ازامواج رادیویی
coastal refraction
U
تغییر جهت امواج رادیویی در برخورد به ساحل
radio procedures
U
روشهای مخابره با بی سیم روش مکالمات رادیویی
demodulate
U
از مخابرات رادیویی مطالب رمزی کشف کردن
loran
U
تعیین خط سیر هواپیمایاکشتی بوسیله مخابرات رادیویی
vocoder
U
وسیله کوتاه کردن عرض باندفرکانس رادیویی
radio relay
U
رله بی سیم تقویت ارسال پیام رادیویی
non return to zero
U
سیستم ارسال سیگنال که ولتاژ مثبت نشان دهنده یک عدد دودویی و ولتاژ منفی عدد دیگر باشد. نمایش عدد دودویی که سیگنال در آن وقتی وضعیت داده تغییر میکند تغییر کند و پس از هر بیت داده به ولتاژ صفر برنگردد
listening silence
U
به گوش بودن از نظر رادیویی بدون ارسال پیام
low frequency
U
امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
radio range
U
ایستگاه ناوبری رادیویی یاتعیین محل هدفها به وسیله بی سیم
high frequency
U
فرکانس رادیویی بین 3 تا 03مگاهرتز مورد استفاده درمخابرات هوا به دریا
microwave hop
U
یک کانال رادیویی ریزموج میان انتن بشقابی که متوجه یکدیگر هستند
glideslope
U
شعاع رادیویی سیستم فرود باالات دقیق برای ایجاد یک راهنمای قوی
homing device
U
رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
meaconing
U
گرفتن و رله علایم رادیویی برای گیج کردن سیستم ناوبری دشمن
homing
U
روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
capacitance
U
توان
low power
U
توان کم
potency
U
توان
isoelectric
U
هم توان
ambidextrous
U
دو سو توان
oligotrophic
U
کم توان
p
U
توان
vigour
U
توان
powering
U
توان
ambidextral
U
دو سو توان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com