Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (38 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
play footsie
<idiom>
U
از زیرمیز با پا عضوی از بدن شخص مقابل را لمس کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
organic
U
عضوی
memberless
U
بی عضوی
to backtrack
<idiom>
<verb>
U
نقض کردن
[موضوعی در مقابل حریف]
to row back
<idiom>
<verb>
U
نقض کردن
[موضوعی در مقابل حریف]
sheet down
U
ثابت کردن بادبان در مقابل باد
to resist an attack
U
در مقابل حملهای مقاومت یاایستادگی کردن
fin de non recevoir
U
رد کردن شکایت یا اعتراض طرف مقابل
dyad
U
گروه دو عضوی
diad
U
گروه دو عضوی
six membered ring
U
حلقه شش عضوی
octamerous
U
هشت عضوی
organic deafness
U
کری عضوی
dysarthria
U
نارساگویی عضوی
inorganic
U
غیر عضوی
organicism
U
عضوی نگری
organic sensations
U
احساسهای عضوی
organic disorder
U
اختلال عضوی
dyadic unit
U
واحد دو عضوی
organic set
U
امایه عضوی
monoplegia
U
فلج یک عضوی
slide
U
سواری کردن مقابل موج بازاویه شکسته
to make a goal
U
توپ راازدروازه طرف مقابل بیرون کردن
slides
U
سواری کردن مقابل موج بازاویه شکسته
ablation
U
قطع عضوی از بدن
maiming
U
اختلال یا از کارافتادگی عضوی
maim
U
اختلال یا از کارافتادگی عضوی
struma
U
اتساع و گشادشدن هر عضوی
amputation
U
قطع عضوی از بدن
organic mental disorder
U
اختلال روانی عضوی
maims
U
اختلال یا از کارافتادگی عضوی
maimed
U
اختلال یا از کارافتادگی عضوی
organic psychosis
U
روان پریشی عضوی
psychalgia
U
درد غیر عضوی
brachium
U
هر عضوی شبیه بازو
trap
U
سد کردن حرکت دادن هدفها در مقابل تیرانداز دام
sense
U
روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
senses
U
روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
sensed
U
روشن کردن تابلوی مقابل کامپیوتر قابل بررسی است
barff's precess
U
حفافت اهن در مقابل زنگ زدن بوسیله اکسیده کردن
viscus
U
عضوی که دراحشاء واقع شده است
hypertrophy
U
بزرگ شدن عضوی بیش از حد لزوم
tranillumination
U
انقال نور از خلال عضوی بعضو دیگری
shave down
U
کوتاه کردن موی سر پیش ازمسابقه شنا جهت کاستن مقاومت در مقابل اب
emphysema
U
اتساع و بزرگی عضوی در اثر گاز یا هوا باد
shadowmask
U
صفحهای با سوراخهایی در مقابل صفحه تصویر رنگی برای جدا کردن اشعههای سه رنگ
prolotherapy
U
اصلاح وتر یا عضوی بوسیله کاهش رویش وتکثیر سلولی
Internet
U
انجمنی که عضوی از IAB است و استانداردهای اینترنت را تشخیص میدهد
write protect
U
غیر ممکن کردن نوشتن روی فلاپی دیسک یا با حرکت دادن قسمت حفافت در مقابل نوشتن
Internet
U
انجمنی که عضوی از IAB است و استانداردهای جدید اینترنت را پیش از اینکه به IETF مراجعه کنند بررسی میکند
at the front
<adv.>
U
در مقابل
fore
<adv.>
U
در مقابل
at the fore
<adv.>
U
در مقابل
in front
<adv.>
U
در مقابل
in consideration of
U
در مقابل
vis a vis
U
مقابل
as opposed to
U
در مقابل
versus
U
در مقابل
at front
<adv.>
U
در مقابل
title
U
مقابل
titles
U
مقابل
as compared to
U
در مقابل
versus prep
U
در مقابل
vis-a-vis
U
مقابل
in the front
<adv.>
U
در مقابل
opposite
U
مقابل
opposed
U
مقابل
anti
U
در مقابل
opposites
U
مقابل
qyaternary
U
چهار واحدی چهار عضوی
on payment
U
در مقابل وجه
alternative hypothesis
U
فرضیه مقابل
respondents
U
طرف مقابل
in comparison to
[compared with]
U
در قبال
[در مقابل]
respondent
U
طرف مقابل
contralateral muscles
U
عضلات مقابل
counter weight
U
وزنه مقابل
off
U
مقابل عازم
point blank
U
مقابل هدف
dead against
U
درست مقابل
water resistance
U
مقاومت در مقابل اب
opposite the house
U
مقابل خانه
opposed piston engine
U
موتورپیستون مقابل
orientated
U
هدف مقابل
counterpoint
U
نقطه مقابل
obverse
U
طرف مقابل
anti thesis
U
وضع مقابل
point-blank
U
مقابل هدف
from opposite directions
U
از دو طرف مقابل
counterweight
U
وزنه مقابل
inverse
U
برعکس مقابل
counterweights
U
وزنه مقابل
contrary
U
مقابل خلاف
counterparts
U
نقطه مقابل
counterpart
U
نقطه مقابل
radar comouflage
U
استتار کردن از دید رادار استتار در مقابل رادار
wear resistance
U
مقاومت در مقابل سایش
rivals
U
طرف مقابل دعوا
blocked
U
دفاع در مقابل ابشار
block
U
دفاع در مقابل ابشار
driveway
U
راه مقابل خانه
blocks
U
دفاع در مقابل ابشار
opposit stroke pistons
U
پیستون مقابل گرد
rival
U
طرف مقابل دعوا
release documents against
U
واگذاری اسناد در مقابل
passing on the oath to the other party
U
رد قسم به طرف مقابل
documents against payment
U
اسناد در مقابل پرداخت
antipode
U
نقطهء مقابل یا متقاطر
mouses
U
مقابل حساسیت Mouse
aboral
U
نقطه مقابل دهان
rivaled
U
طرف مقابل دعوا
rivaling
U
طرف مقابل دعوا
rivalled
U
طرف مقابل دعوا
rivalling
U
طرف مقابل دعوا
forward
U
حرکت به جلو یا مقابل
mouse
U
مقابل حساسیت Mouse
forwarded
U
حرکت به جلو یا مقابل
drip proof enclosure
U
حفافت در مقابل ریزش اب
windproof
U
مقاوم در مقابل باد
torsional rigidity
U
استحکام در مقابل پیچش
kukutsu dachi
U
ایستادن در مقابل حریف
laws versus tendencies
U
قوانین در مقابل تمایلات
front wall
U
دیوار مقابل اسکواش
capitals
U
در مقابل حالت کوچک
cash against documents
U
پول در مقابل اسناد
boring stay
U
قسمت ساکن مقابل
light resistance
U
مقاومت در مقابل نور
equity versus efficiency
U
برابری در مقابل کارائی
flood protection
U
حفافت در مقابل طغیان
sonnal deung
U
مقابل تیغه دست
shell proof
U
مقاوم در مقابل گلوله
counter
U
مقابل دستگاه شمارنده
caps
U
در مقابل حالت کوچک
hardest
U
سخت در مقابل نرم
countered
U
مقابل دستگاه شمارنده
countering
U
مقابل دستگاه شمارنده
hard
U
سخت در مقابل نرم
harder
U
سخت در مقابل نرم
impluse response
U
رفتار در مقابل فشار ضربهای
flame safety
U
ایمنی در مقابل شعله اتش
payment against a draft
U
پیش پرداخت در مقابل برات
actinautographic
U
دارای حساسیت در مقابل نور
insolation
U
در مقابل اشعه افتاب قراردادن
denial operations
U
عملیات ممانعتی در مقابل نفوذدشمن
d/p
U
تحویل اسناددر مقابل پرداخت
stenothermy
U
کم مقاومتی در مقابل تغییرات حرارت
exorable
U
قابل تحریک در مقابل التماس
fascia plate
U
تابلوی مقابل دریک وسیله
thermostability
U
قابلیت استحکام در مقابل حرارت
rebellion
U
یاغیگری تمرد در مقابل دادگاه
rebellions
U
یاغیگری تمرد در مقابل دادگاه
coefficient of drag
U
ضریب مقاومت در مقابل حرکت
notche sensitivity index
U
ضریب حساسیت در مقابل شیار
than
<conj.>
U
از
[در مقابل]
[پس از صفت عالی افضل]
abneural
U
واقع در مقابل دستگاه مرکزی عصب
bullet
U
در مقابل یک خط متن برای جلب توجه به آن خط
bullets
U
در مقابل یک خط متن برای جلب توجه به آن خط
balloon jib
U
بادبان مثلثی شکل در مقابل باد
relicta verificatione
U
تسلیم خوانده در مقابل دعوی خواهان
stances
U
طرز ایستادن شمشیرباز مقابل حریف
to backtrack
<idiom>
<verb>
U
عقب کشیدن
[از موضوعی در مقابل حریف]
thermosetting
U
قابل سفت شدن در مقابل حرارت
to row back
<idiom>
<verb>
U
عقب کشیدن
[از موضوعی در مقابل حریف]
would just as soon
<idiom>
U
توجیح انجام یک چیزدر مقابل دیگری
ballooner
U
بادبان مثلثی شکل در مقابل باد
soccage
U
سیستم اجاره زمین در مقابل خدمت
stance
U
طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
stance
U
طرز ایستادن شمشیرباز مقابل حریف
socage
U
سیستم اجاره زمین در مقابل خدمت
adjacent
U
آنچه مقابل یا نزدیک چیزی است
documents aganist acceptance
U
تحویل اسناد در مقابل قبولی نویسی
stances
U
طرزایستادن در مقابل حریف بوکس کارگاه
jump height curve
U
منحنی ارتفاع جهش در مقابل ابگذری
soil shear strength
U
قدرت مقاومت خاک در مقابل گلوله یا نفوذ ان
speed
U
نرخ حرکت نوری در مقابل نوک چرخش
thermoplasticity
U
قابلت ارتجاع یا نرمش پذیری در مقابل حرارت
vertical angles
U
گوشههای روبروی تارک زوایای مقابل به راس
speeding
U
نرخ حرکت نوری در مقابل نوک چرخش
speeds
U
نرخ حرکت نوری در مقابل نوک چرخش
troop safety
U
حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
bomb proof
U
پناهگاه یاساختمانی که در مقابل بمب مقاوم باشد
projection of a point
U
خطی که نقطه تصویرشده را بنقطه مقابل ان می پیوند د
service line
U
حد مرزی سرویس روی دیوار مقابل اسکواش
cold wet clothing
U
لباس گرم و مقاوم در مقابل رطوبت و برودت
midcourt
U
منطقه میانی بین دیوار مقابل و عقب
forecourts
U
قسمت زمین اسکواش نزدیک دیوار مقابل
forecourt
U
قسمت زمین اسکواش نزدیک دیوار مقابل
streamline
U
دارای شکلی که مقاومت هوارا در مقابل ان کم کند
audible
U
تعویض مانور حمله یا دفاعی در مقابل حریف
streamlines
U
دارای شکلی که مقاومت هوارا در مقابل ان کم کند
fastness of bleaching
U
ثبات رنگی در مقابل مواد سفید کننده
survivability
U
قابلیت مقاومت در مقابل دشمن توان زندگی
streamlining
U
دارای شکلی که مقاومت هوارا در مقابل ان کم کند
EDAC
U
سیستم تصحیح خطای مقابل برای ارتباطات دادهای
sheets
U
طناب وصل به بادبان برای تنظیم ان در مقابل باد
scans
U
حرکت اشعه تصویر افقی در مقابل صفحه CRT
color fastness
U
درجه و میزان ثبات رنگ در مقابل نور و شستشو
warned protected
U
قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
royalty
U
پولی که در مقابل استفاده از اختراع به صاحب ان پرداخت میگردد
royalties
U
پولی که در مقابل استفاده از اختراع به صاحب ان پرداخت میگردد
sheet
U
طناب وصل به بادبان برای تنظیم ان در مقابل باد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com