English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
obediently U از روی فرمان برداری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
subordination U فرمان برداری
to i. obedience intoa child U فرمان برداری را کم کم به بچه ایی فهماندن
Other Matches
xerography U عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerographic U عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
ctrl break U در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
magna charta U فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
magna carta U فرمان کبیر یا فرمان ازادی صادره از طرف جان پادشاه انگلیس در سال 5121
stencils U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencil U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling U الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
controlled stick steering U دستگاه فرمان کنترل شده اهرم فرمان خودکار
sound off U فرمان موزیک را شروع کنید فرمان مارش کوتاه
hectograph U ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
stand fast U فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان توقف درتوپخانه یا فرمان بایست به جای خود
steering U فرمان ماشین سیستم فرمان یا هدایت
forward march U فرمان قدم رو فرمان پیش
guide on me U فرمان پشت سر من پیش مرا تعقیب کنید فرمان پشت سر من
geodesy U نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
common control U کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
geodetic datum U سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
close ranks U فرمان " صفها جمع " فرمان " فاصله جمع "
close interval U فرمان " فاصله جمع " فرمان " جمع به جلو "
computer controlled machine U دستگاه با فرمان کامپیوتری دستگاه با فرمان الکترونیکی
bench mark U شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
guide left U فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
trig list U لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
cancel check firing U فرمان بازرسی اتش ملغی فرمان بازرسی اتش لغو
survey station U ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
field control U نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
vector U برداری
embodiment U در برداری
decerebration U مخ برداری
vectors U برداری
steering U فرمان
commandment U فرمان
commandments U فرمان
mark time U فرمان در جا
drives U فرمان
by order of U فرمان
bugle call U فرمان
drive U فرمان
chdir U فرمان CD
commands U فرمان
insubordinate U نا فرمان
pipes U فرمان
mkdir U فرمان D
handle bar U فرمان
hest U فرمان
controlling U فرمان
firman U فرمان
ship will adjust U فرمان
indocile U نا فرمان
MD U فرمان D
rudder bar U فرمان
controls U فرمان
ordinace U فرمان
for U فرمان FOR
precept U فرمان
precepts U فرمان
if U فرمان IF
rescript U فرمان
control U فرمان
handlebar U فرمان
commanded U فرمان
MDs U فرمان D
decreed U فرمان
edict U فرمان
decree U فرمان
instituting U فرمان
word U فرمان
worded U فرمان
institutes U فرمان
decreeing U فرمان
sanctions U فرمان
sanctioning U فرمان
ordinance U فرمان
ordinances U فرمان
commissions U فرمان
commissioning U فرمان
commission U فرمان
sanction U فرمان
sanctioned U فرمان
edicts U فرمان
decrees U فرمان
instituted U فرمان
Rd U فرمان RD
command U فرمان
institute U فرمان
charter U فرمان
chartering U فرمان
assize U فرمان
chartered U فرمان
at my command U به فرمان من
charters U فرمان
footstep U گام برداری
footsteps U گام برداری
insurability U بیمه برداری
lobectomy U قطعه برداری
land surveying U نقشه برداری
ingathering U خرمن برداری
sampling U نمونه برداری
removal of chips U براده برداری
photogeny U عکس برداری
decoding U رمز برداری
metal cutting U براده برداری
vector pair U زوج برداری
utilization U بهره برداری
mapping U نقشه برداری
ovariectomy U تخمدان برداری
operation U بهره برداری
topography U نقشه برداری
denervation U عصب برداری
stripping U قالب برداری
decerebellation U مخچه برداری
deafferentation U اوران برداری
arrow diagram U نمودار برداری
biopsy U بافت برداری
cannibalization U قطعه برداری
duplicating U نسخه برداری
duplicates U نسخه برداری
duplicated U نسخه برداری
swindle U کلاه برداری
swindled U کلاه برداری
duplicate U نسخه برداری
enervation U عصب برداری
extirpation U اندام برداری
gaud U کلاه برداری
duplication U نسخه برداری
machining U براده برداری
metal cutting work U براده برداری
fraudulence U کلاه برداری
tread U گام برداری
treading U گام برداری
treads U گام برداری
i know him by his step U از گام برداری
hemispherectomy U نیمکره برداری
gyrectomy U شکنج برداری
exploitation U بهره برداری
swindles U کلاه برداری
vector product U حاصلضرب برداری
copied U نسخه برداری
rip-off U کلاه برداری
listings U سیاهه برداری
frauds U کلاه برداری
fraud U کلاه برداری
vector quantities U اندازههای برداری
vector quantity U کمیت برداری
vectored interrupt U وقفه برداری
vectorical angle U زاویه برداری
weight lifting U وزنه برداری
listing U سیاهه برداری
copy U کپی برداری
surveyed U نقشه برداری
copying U نسخه برداری
copying U کپی برداری
copy U نسخه برداری
rip-offs U کلاه برداری
surveys U نقشه برداری
copied U کپی برداری
copies U نسخه برداری
copies U کپی برداری
survey U نقشه برداری
gain U بهره برداری
march U قدم برداری
resultant U جمع برداری
marched U قدم برداری
marches U قدم برداری
marching U قدم برداری
gained U بهره برداری
exploitation [utilization] U بهره برداری
usages U بهره برداری ها
usage U بهره برداری
using U بهره برداری
samplery U نمونه برداری
utilisations U بهره برداری ها
utilizations U بهره برداری ها
surveying U نقشه برداری
utilisation [British] U بهره برداری
surveyor's level U ترازنقشه برداری
gains U بهره برداری
vector analysis U تحلیل برداری
vector diagram U نمودار برداری
vector display U نمایش برداری
vector field U میدان برداری
vector power U توان برداری
topectomy U تکه برداری
vector processor U پردازنده برداری
postponement U فرمان بردار
at call U اماده فرمان
hypotaxis U فرمان بردار
remote control unit U فرمان از دور
remote control U فرمان از دور
clicker [coll.] U فرمان از دور
submission U فرمان بردار
teleguidance U فرمان از دور
backup U فرمان BACKUP
zapper [coll.] U فرمان از دور
battalia U فرمان جنگ
suborder U فرمان بردار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com