Perdic | از حالت زاویه به بالانس کشیدن | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (14 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	press up U	از حالت زاویه به بالانس کشیدن
	press-up U	از حالت زاویه به بالانس کشیدن
	press-ups U	از حالت زاویه به بالانس کشیدن

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	valdez U	پرت بالانس از حالت نشسته
	bright drawn U	کشیدن در حالت التهاب
	cold draw U	در حالت سرد کشیدن سردکشی
	board weave U	تخت بافت [در این بافت تارها نسبت به یکدیگر زاویه چندانی نداشته و حالت صاف و یکنواخت به خود می گیرند]
	the i U	[حالت من) اگاهی :این کلمه در حالت مفعولیت me ودر حالت فاعلیت I است
	mode U	قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
	modes U	قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
	graduated circle of an alidade U	دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
	longitudinal dihedral U	اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
	grivation U	زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف دستگاه
	handstands U	بالانس
	swan balance U	بالانس قو
	headstand U	بالانس سر
	handstand U	بالانس
	headstands U	بالانس سر
	swan support U	بالانس قو
	tiger balance U	بالانس ببر
	torsional ballance U	بالانس پیچشی
	frog balance U	بالانس قورباغهای
	balances U	بالانس کردن
	balance U	بالانس کردن
	peach basket U	ویمیک بالانس
	armstand dive U	بالانس برگشت
	shoulder balance U	بالانس شانه
	static balance U	بالانس ایستا
	inverted cross U	بالانس صلیب
	armstand dive U	شیرجه توام با بالانس
	hand balance U	بالانس روی دست
	set off <idiom> U	بالانس ایجاد کردن
	moore U	081 زیر بالانس
	frog head balance U	بالانس قورباغهای روی سر
	handstand U	بالانس روی دست
	handstands U	بالانس روی دست
	angle of rotation U	زاویه دوران زاویه چرخش
	angle of repose U	زاویه تعادل زاویه ارامش
	loss angle U	زاویه تلف زاویه تلفات
	angle of convergence U	زاویه تقرب زاویه پارالاکس
	declination U	زاویه انحراف زاویه میل
	entering angle U	زاویه ورودی زاویه دخول
	forearm balance U	بالانس روی ساقهای دست
	strelli U	غلت عقب بطرف بالانس
	foreground U	سیستم کامپیوتری که در حالت اجرای برنامه ممکن است : حالت پیش زمینه برای برنامههای کاربردی محاورهای . حالت پس زمینه : برای برنامههای سیستمهای ضروری
	bombing angle U	زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
	wide arm handstand U	بالانس ژاپنی با دستهای فاصله دار
	english hand balance U	بالانس ژیمناست روی چوب موازنه
	candlesticks U	بالانس بایک شانه روی چوب موازنه
	distance angle U	زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
	analogues U	ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
	analog U	سیگنالهای ذخیره سازی در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
	analogue U	ذخیره سازی سیگنال ها در حالت طبیعی بدون تبدیل به حالت دیجیتال
	vitrifying U	تغییر شکل سرامیک از حالت کریستالی به حالت شیشهای یا غیر متبلور
	square U	تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
	squaring U	تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
	squares U	تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
	squared U	تیغه پارو از حالت افقی به حالت عمودی برای دخول در اب مربع
	convertor U	وسیله یا برنامهای که داده را از یک حالت به حالت دیگر تبدیل میکند
	oblique case U	حالت مفعولی یا اضافه حالت اسمی که نه فاعل باشدنه منادی
	print U	کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
	printed U	کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
	prints U	کدهای متن که باعث می شوند چاپگر حالت خود را عوض کند یعنی از حالت bold
	bouse U	بوسیله طناب وقرقره کشیدن بزور باطناب کشیدن میگساری کردن
	alternates U	تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
	devitrify U	از حالت شیشهای در اوردن حالت بلوری دادن
	alternated U	تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
	plebeianism U	حالت عوام یا مردم پست حالت توده
	alternate U	تغییر وضعیت از یک حالت به حالت دیگر و بر عکس
	state of rest U	حالت ارام حالت سکون وضعیت ساکن
	constant angle arch dam U	بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
	weight U	بالا کشیدن لنگر نیروی لازم برای کشیدن زه
	salomon damper U	خفه کن دینامیکی برای بالانس میل لنگ و از بین بردن نیرهای نوسانی
	genitive U	حالت مالکیت حالت مضاف الیه
	plasticity U	حالت خمیری پلاستیسیته حالت نرمی
	To pamper ( solicit ) someone . To play up to someone . U	ناز کسی را کشیدن ( منت کشیدن )
	angle offset method U	روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
	superelevation U	تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
	parallactic angle U	زاویه تقارب نصف النهارات زاویه تقارب
	uart U	قطعهای که رشتههای بیت سریال آسنکردن را به حالت موازی یا داده را به حالت رشته بیت سری تبدیل میکند
	transitoriness U	حالت ناپایداری حالت بی بقایی
	spectrality U	حالت طیفی حالت شبحی
	cold forming U	حالت دهی در حالت سرد
	spectralness U	حالت طیفی حالت شبحی
	marginal case U	حالت نهائی حالت حدی
	snuffle U	باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
	snuffles U	باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
	snuffled U	باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
	snuffling U	باصدای بلند نفس کشیدن بازحمت از بینی نفس کشیدن تودماغی حرف زدن بوکشیدن
	twinges U	درد کشیدن تیر کشیدن
	twinge U	درد کشیدن تیر کشیدن
	agonise U	زحمت کشیدن درد کشیدن
	tiger press U	حرکت از بالانس ساق دست به روی کف دست
	lie U	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
	lies U	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
	lied U	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
	balance U	تراز کردن متعادل کردن بالانس
	balances U	تراز کردن متعادل کردن بالانس
	apogee U	زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
	crude U	حالت طبیعی رنگ [حالت ملایم و اصیل رنگ]
	apex angle U	زاویه راسی هدف زاویه راسی
	drags U	کشیدن بزور کشیدن
	dragged U	کشیدن بزور کشیدن
	drag U	کشیدن بزور کشیدن
	real mode U	حالت پردازش پیش فرض برای IBM PC وتنها حالتی که در DOS عمل میکند. این حالت به معنای این است که یک سیستم عملیات تک کاره است که نرم افزار میتواند هر حافظه یا وسیله ورودی و خروجی را استفاده کند
	cold strength U	استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
	grid magnatic angle U	زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
	angle of traverse U	زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
	angle of arrival U	زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
	universal U	قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
	localities U	زاویه
	angle U	زاویه
	angles U	زاویه
	locality U	زاویه
	angle t U	زاویه تی
	corner U	زاویه
	cornering U	زاویه
	isogonic line U	خط هم زاویه
	cantons U	زاویه
	canton U	زاویه
	pike U	زاویه
	corners U	زاویه
	angle of attack U	زاویه تک
	pull up U	بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
	wind angle U	زاویه باد
	angle of rotation U	زاویه چرخش
	dependum angle U	زاویه ته دنده
	angle of rotation U	زاویه دوران
	launching angle U	زاویه پرتاب
	angle of rotation U	زاویه گردش
	angle of slope U	زاویه شیب
	clinometer U	زاویه سنج
	working angle U	زاویه موثر
	clinometer U	زاویه یاب
	angle ti the normal U	زاویه نرمال
	bearing angle U	زاویه حامل
	landing angle U	زاویه فرود
	lead angle U	زاویه سبقت
	rake angle U	زاویه شیب
	inclination U	زاویه میل
	angle of shear U	زاویه برش
	diffraction angle U	زاویه پراش
	angle of sight U	زاویه دید
	target angle U	زاویه هدف
	angle of site U	زاویه تراز
	clearance angle U	زاویه ازاد
	magnetic degree U	زاویه مغناطیسی
	coign U	سنگ زاویه
	angle of sight U	زاویه رویت
	visual angle U	زاویه دید
	hour angle U	زاویه ساعتی
	viewing angle U	زاویه دید
	batter U	ضریب زاویه
	angle of safety U	زاویه امنیت
	dehedral angle U	زاویه دو وجهی
	solid angle U	زاویه فضایی
	incidence angle U	زاویه تابش
	arris U	زاویه خارجی
	in- U	:شاغلین زاویه
	in U	:شاغلین زاویه
	theodo;ite U	زاویه سنج
	slew angle U	زاویه غیرقائمه
	loss angle U	زاویه گمگشت
	tail setting angle U	زاویه نصب دم
	cutting angle U	زاویه برش
	bending angle U	زاویه خمش
	critical angle of attack U	زاویه حمله
	axial rake angle U	زاویه محوری
	blade angle U	زاویه تیغه
	insulation power factor U	زاویه ی تلفات
	critical angle U	زاویه بحرانی
	azimuth angle U	زاویه گرا
	internal angle U	زاویه ی داخلی
	dead group U	زاویه بیروح
	lip angle U	زاویه مخروطی
	back rake angle U	زاویه شیب
	bearing angle U	زاویه یاطاقان
	impedance angle U	زاویه فازی
	front rake U	زاویه شیب
	contact angle U	زاویه تماس
	loss angle U	زاویه اتلاف
	slope angle U	زاویه شیب
	center spuare U	زاویه تمرکز
	tilt angle U	زاویه انحراف
	defilade U	زاویه بیروح
	deflection angle U	زاویه خمش
	bragg angle U	زاویه براگ
	angularity U	زاویه داری
	bond angle U	زاویه پیوند
	dead area U	زاویه بیروح
	mil U	زاویه میلیم
	in defilade U	در زاویه بیروح
	dead zone U	زاویه بیروح
	sidereal angle U	زاویه نجومی
	angulator U	زاویه سنج
	miter angle U	زاویه فارسی
	declination U	زاویه انحراف
	soild angle U	زاویه فضایی
	deflection angle U	زاویه انحراف
	goniometry U	زاویه سنجی
	acute angled U	زاویه حاده
	acute angle U	زاویه حاده
	goniometer U	زاویه سنج