English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
degreasing U از بین بردن یا برداشتن گریس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to take off U برداشتن بردن
to whisk away or off U تند بردن برداشتن
removal U از بین بردن برداشتن پیاده کردن
transcribed U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribes U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribe U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribing U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
lubricating oils U گریس
grease U گریس
greased U گریس
emulsifiable grease U گریس
greasing U گریس
grease cup U گریس خور
lubricants U روغن یا گریس
lubricant U روغن یا گریس
oil nipple U گریس خور
grease nipple U گریس خور
grease pot U فرف گریس
zerk fitting U گریس خور
lubrication U گریس زنی
oiler U گریس کار
lubricating nipple U گریس خور
nipples U گریس خور
nipple U گریس خور
chassis grease U روغن گریس
hand lever operated grease gun U تلمبه دستی گریس
grease injector U تزریق کننده گریس
conical head lubricating nipple U گریس خور مخروطی
degrease U پاک کردن گریس
transmission grease U گریس جعبه دنده
greased U روغن زدن روغنکاری نمودن چربی گریس
grease U روغن زدن روغنکاری نمودن چربی گریس
greasing U روغن زدن روغنکاری نمودن چربی گریس
to push out U پیش بردن جلو بردن
imbibed U تحلیل بردن فرو بردن
imbibes U تحلیل بردن فرو بردن
imbibe U تحلیل بردن فرو بردن
imbibing U تحلیل بردن فرو بردن
masochism U لذت بردن از درد لذت بردن از جور وجفای معشوق یا معشوقه
flaws U مو برداشتن
includes U در برداشتن
flaw U مو برداشتن
to pick up U برداشتن
take up U برداشتن
glom U برداشتن
countertrace U برداشتن از
ingather U برداشتن
ingether U برداشتن
to run away with U برداشتن
sublate U برداشتن
to take up U برداشتن
include U در برداشتن
deleting U برداشتن
removes U برداشتن
lifted U برداشتن
lifting U برداشتن
lifts U برداشتن
pickup U برداشتن
removing U برداشتن
pick up U برداشتن
take U برداشتن
remove U برداشتن
moistening U نم برداشتن
removes U از جا برداشتن
remove U از جا برداشتن
lift U برداشتن
takes U برداشتن
to mop up U برداشتن
deletes U برداشتن
removing U از جا برداشتن
deleted U برداشتن
delete U برداشتن
to pull off U برداشتن
decoded U برداشتن رمز
decodes U برداشتن رمز
To co away with . To remove. To eliminate . U ازمیان برداشتن
step U قدم برداشتن
run away with U برداشتن و در رفتن
flaw U ترک برداشتن
unhood U سرپوش برداشتن از
flaws U ترک برداشتن
surmounting U ازمیان برداشتن
surmounts U ازمیان برداشتن
spoon U با قاشق برداشتن
spooned U با قاشق برداشتن
stepping U گام برداشتن
spooning U با قاشق برداشتن
stepping U قدم برداشتن
off take rudder U سکان برداشتن
step U گام برداشتن
removing U برداشتن مهر
spoons U با قاشق برداشتن
surmounted U ازمیان برداشتن
decode U برداشتن رمز
make a copy of U رونوشت برداشتن
picturize U فیلم برداشتن از
warp U تاب برداشتن
unveils U حجاب برداشتن
unveiling U حجاب برداشتن
remove U برداشتن مهر
ingether U خرمن برداشتن
unveiled U حجاب برداشتن
unveil U حجاب برداشتن
warped U تاب برداشتن
surmount U ازمیان برداشتن
elide U ازاخر برداشتن
remove slag U سرباره را برداشتن
twists U تاب برداشتن
twisting U تاب برداشتن
removes U برداشتن مهر
twist U تاب برداشتن
eliding U ازاخر برداشتن
elides U ازاخر برداشتن
give up U دست برداشتن از
elided U ازاخر برداشتن
warps U تاب برداشتن
uncap U سر پوش برداشتن از
maps U نقشه برداشتن از
machined U براده برداشتن
machine U براده برداشتن
unmasked U نقاب برداشتن از
demountable U قابل برداشتن
cease U دست برداشتن
desist U دست برداشتن
resign U دست برداشتن
unmasking U نقاب برداشتن از
list U سیاهه برداشتن
polls U نمونه برداشتن
dequeue U برداشتن اقلام یک صف
polled U نمونه برداشتن
machines U براده برداشتن
unmask U نقاب برداشتن از
map U نقشه برداشتن از
clearance U برداشتن مانع
heaved U خیز برداشتن
heave U خیز برداشتن
to carry arms U سلاح برداشتن
to receive a wound U زخم برداشتن
to d. the cloth U رومیزی را برداشتن
to break step U غلط پا برداشتن
break step U غلط پا برداشتن
to fly to arms U سلاح برداشتن
to come at a bound <idiom> U خیز برداشتن
poll U نمونه برداشتن
cracks U شکاف برداشتن
to sweep away U ازمیان برداشتن
gait U گام برداشتن
uncap U کلاه از سر برداشتن
snap up U تند برداشتن
emarginate U برداشتن حاشیه از
to have one's p taken U عکس برداشتن
shuffle off U به عجله برداشتن
transcribe U رونوشت برداشتن
transcribes U رونوشت برداشتن
to take the photograph of U عکس برداشتن از
transcribed U رونوشت برداشتن
transcribing U رونوشت برداشتن
unmasks U نقاب برداشتن از
feet U پاچنگال برداشتن
crack U شکاف برداشتن
ingather U انباشتن خرمن برداشتن
to sel a person a pup U کلاه کسیرا برداشتن
fractures U مو برداشتن قطعات و وسایل
fracture U مو برداشتن قطعات و وسایل
to run away with U برداشتن ودر رفتن
fractured U مو برداشتن قطعات و وسایل
defuses U فیوز بمب را برداشتن
cracks U شکاف برداشتن ترکیدن
crack U شکاف برداشتن ترکیدن
overcrop U زیاد حاصل برداشتن از
To pluck ones eyebrows. U زیر ابرو برداشتن
to lift one's hand U دست به سوگند برداشتن
to get anything out of the way U کاری را ازمیان برداشتن
fracturing U مو برداشتن قطعات و وسایل
defusing U فیوز بمب را برداشتن
multiplicate U چندین نسخه برداشتن از
to have two strings to one bow U با یک دست دو هندوانه برداشتن
defused U فیوز بمب را برداشتن
defuse U فیوز بمب را برداشتن
work in U مشکلات را از میان برداشتن
yerk U هل دادن شکاف برداشتن
to take notes of U یاد داشت برداشتن از
to lift up one's hand U دست بدعا برداشتن
decontrol U دست از کنترل برداشتن
remove the seal from U مهر چیزی را برداشتن
pace U شیوه گام برداشتن
paced U شیوه گام برداشتن
paces U شیوه گام برداشتن
curl U تاب برداشتن فردادن
untread U بعقب گام برداشتن
disburden U بار از دوش برداشتن
leave alone <idiom> U دست از سر کسی برداشتن
racing of generator U دور برداشتن مولد
racing of motor U دور برداشتن موتور
curls U تاب برداشتن فردادن
withdraw U عقب کشیدن برداشتن
withdraws U عقب کشیدن برداشتن
curled U تاب برداشتن فردادن
opened U برداشتن پوشش یا باز کردن در
opens U برداشتن پوشش یا باز کردن در
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com