English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to know what's what U ازچیزهاوکارهای جهان اگاه بودن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
knows U اگاه بودن
know U اگاه بودن
to be a U اگاه بودن
to know the time of d U اگاه بودن
on be on to a person U از قصد کسی اگاه بودن
to keep in touch with any one U از حال کسی اگاه بودن
second world U جهان دوم . کشورهای پیشرفته اقتصادی سوسیالیستی را جهان دوم نامند
atlas U فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
atlases U فرهنگ جهان نما نقشه جهان نما
conscious U اگاه
aware U اگاه
wares U اگاه
ware U اگاه
apprised U اگاه
cognizant U اگاه
hep U اگاه
conversant U اگاه
incognizant U نا اگاه
subconscious U ناخود اگاه
warned U اگاه کردن
wide-awake U هشیار اگاه
wide awake U هشیار اگاه
prescient U قبلا اگاه
wist U اگاه کردن
admonished U اگاه کردن
warn U اگاه کردن
inconscient U ناخود اگاه
i have no a with him U اگاه شدم
warns U اگاه کردن
informed circles U محافل اگاه
monitors U اگاه ساز
subconscious U نیمه اگاه
monitored U اگاه ساز
monitor U اگاه ساز
notification U اگاه سازی
subconsciously U ناخود اگاه
sensible of a peril U اگاه از خطر
subconsciously U نیمه اگاه
to put in possession U اگاه کردن
to let know U اگاه کردن
admonishing U اگاه کردن
semiconscious U نیمه اگاه
acquainting U اگاه کردن
acquaints U اگاه کردن
notified U اگاه ساختن
notifies U اگاه ساختن
notify U اگاه ساختن
notifying U اگاه ساختن
admonishes U اگاه کردن
preconsclous U نیم اگاه
he was privy to my secrets U او از رازهای من اگاه بود
keep me informed of that U مرا از ان اگاه سازید
disabuse U از حقیقت اگاه کردن
disabuses U از حقیقت اگاه کردن
be on to it U اگاه یا موافب باش
information program U برنامه اگاه سازی
disabusing U از حقیقت اگاه کردن
disabused U از حقیقت اگاه کردن
troop information U برنامه اگاه سازی
information program U اگاه سازی برنامه اطلاعات
intuited U تعلیم دادن اگاه کردن
debunking U کسی را اگاه و هدایت کردن
debunked U کسی را اگاه و هدایت کردن
coscious U هوشیار- بهوش- ملتفت-اگاه
intuiting U تعلیم دادن اگاه کردن
intuits U تعلیم دادن اگاه کردن
debunks U کسی را اگاه و هدایت کردن
intuit U تعلیم دادن اگاه کردن
informs U مستحضر داشتن اگاه کردن
inform U مستحضر داشتن اگاه کردن
informing U مستحضر داشتن اگاه کردن
debunk U کسی را اگاه و هدایت کردن
well informed U بصیر بخوبی اگاه با اطلاع مطلع
Madrklmh that every human being is conscious knowledge U مادرکلمه است که هر انسان اگاه به آن آشنایی کامل دارد
philologer U لغت شناس کسیکه ازاصول و قواعدکلی زبانها اگاه است
letters patent U نامهای است که به وسایل مختلفه به مردم عرضه میشود تا ازمضمون ان همگان اگاه شوند
macrocosms U جهان
worlds U جهان
vales U جهان
vale U جهان
world U جهان
macrocosm U جهان
universe U جهان
closed universe U جهان متناهی
closed universe U جهان بسته
finite universe U جهان بسته
creator of the world U جهان آفرین
microcosm U جهان کهین
finite universe U جهان متناهی
here below U دراین جهان
cosmography U شرح جهان
christenings U جهان مسیحیت
Christendom U جهان مسیحیت
all over the world U در سراسر جهان
animals kingdom U جهان جانوران
animal kingdom U جهان جانوران
earthling U ساکن جهان
all the world over U در سراسر جهان
faerie U جهان پریان
filmdom U جهان سینما
microcosm U جهان کوچک
cosmorama U جهان نما
creator the world U جهان افرین
first world U جهان اول
world creating U جهان افرین
demiurge U جهان افرین
worldwide U در سرتاسر جهان
free world U جهان ازاد
expansion of universe U انبساط جهان
open universe U جهان باز
the old world U جهان کهنه
underworld U زیرین جهان
the next world U جهان اینده
universe of system U جهان سیستم
the lower world U جهان پایین
the lower regions U جهان مردگان
the invisible world U جهان ناپدید
weltanschauung U جهان بینی
the invisible U جهان ناپدید
world power U جهان نیرو
the vanity of the world U پوچی جهان
the whole world U سراسر جهان
worldview U جهان بینی
orrery U جهان نما
nether world U جهان اینده
nether world U جهان پایین
outworld U جهان بیرونی
nether world U این جهان
peregrinator U جهان گرد
this world of ours U این جهان ما
mineral kingdom U جهان جمادات
panoramas U جهان نما
panorama U جهان نما
world test U ازمون جهان
worldly-wise U جهان دیده
internationalist U جهان گرا
infinite universe U جهان نامتناهی
infinite universe U جهان باز
screenland U جهان سینما
inanimate nature U جهان جمادات
worldly wise U جهان دیده
universe U جهان کیهان
microcosms U جهان کوچک
Third World U جهان سوم
world view U جهان بینی
the future U جهان اینده
microcosms U جهان کهین
extramundane U بیرون از جهان یادنیا
planisphere U جهان نمای مسطح
aboral U دورترین نقطه از جهان
all over the world U در همه جای جهان
outward things U جهان برونی یا فاهر
superempirical U خارج از جهان مادی
demimonde U جهان زنان هرجایی
the church militant U قاطبه مسیحیان جهان
supramundane U مافوق این جهان
superlunary U بیرون از این جهان
superlunar U بیرون ازاین جهان
to be born U چشم به جهان گشودن
the world and its fullness U جهان وهرچه دراوهست
the world is transitory U جهان ناپایدار است
theseven wonders of the world U عجایب هفتگانه جهان
third world countries U کشورهای جهان سوم
the art of the Ancient world U هنر جهان باستان
industrial workers of the world U کارگران صنعتی جهان
georama U جهان نمای پوک
peregrination U جهان گردی دربدری
peregrinations U جهان گردی دربدری
ultramundane U ماورا جهان ماوراگیتی
under the sun U در جهان در زیر افتاب
atlas U کتاب نقشهء جهان
atlases U کتاب نقشهء جهان
vale U زمین جهان خاکی
intermundane U واقع در میان دو جهان
oscillating universe U جهان نوسان کننده
vales U زمین جهان خاکی
mundane affairs U کارهای این جهان
the Classical World [the Ancient World] U جهان باستانی [تاریخ]
Antiquity U جهان باستانی [تاریخ]
the back of beyond U دورترین گوشه جهان
in ancient times U در اوقات جهان باستانی
antemundane U مربوط به پیش از افرینش جهان
he passed hence U ازاین جهان رخت بربست
demiurgeous U وابسته به جهان افرین یااهریمن
in a battle for world domination U مبارزه برای سلطه جهان
third world economies U اقتصاد کشورهای جهان سوم
world wide U مشهور جهان متداول درهمه جا
oecumenical U وابسته به قاطبه مسیحیان جهان
oecumenical U جامع مشهوردر سراسر جهان
vegetable kingdom U جهان گیاهان مولود نباتی
the lower world U جهان مردگان عالم اسوات
premundane U پیش ازافرینش جهان بوده
transcendentalism U فلسفه خارج جهان مادی
sinusoidal projection U نقشه جهان نمای مسطح
the developed world U جهان توسعه یافته [پیشرفته]
demiurgic U وابسته به جهان افرین یااهریمن
the whole world U همه دنیا تمامی جهان
ecumenic U وابسته به قاطبه مسیحیان جهان
planisphere U جهان نمای سطح نما
he passed hence U این جهان را بدرود گفت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com