Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 52 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
from the dead
U
ازمیان مردگان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the departed
U
مردگان
the deceased
U
مردگان
lemures
U
مردگان
columbarium
U
دخمه مردگان
ye living and the dead
U
زندگان و مردگان
the lower regions
U
جهان مردگان
as hush as death
U
خاموش چون مردگان
charnel house
U
مردگان راتوده می کنند
charnel-house
U
[انبار استخوان مردگان]
the lower world
U
جهان مردگان عالم اسوات
columbarium
U
جای نگهداری خاکستر مردگان
from among
U
ازمیان
parentalia
U
جشن سالیانه بافتخار نیاکان و مردگان
necrological
U
وابسته به صورت یا شرح حال مردگان
bone-house
U
[جایی برای نگهداری استخوان مردگان]
to sweep away
U
ازمیان برداشتن
abrogate
U
ازمیان بردن
abolish
ازمیان بردن
to pass off
U
ازمیان رفتن
To co away with . To remove. To eliminate .
U
ازمیان برداشتن
To be lost . To disappear .
U
ازمیان بر افتادن
surmount
U
ازمیان برداشتن
surmounted
U
ازمیان برداشتن
surmounts
U
ازمیان برداشتن
wipes
U
ازمیان بردن
wiped
U
ازمیان بردن
wipe
U
ازمیان بردن
across
U
ازمیان ازوسط
surmounting
U
ازمیان برداشتن
wiping
U
ازمیان بردن
necromantic
U
وابسته به پیشگویی یا جادوگری بوسیله مردگان سحری
chantry
U
پولی که وقف کشیشان میشودتابرای مردگان بخوانند
the dead lie in state
U
مردگان د رانظار مردم واقع شده اند
to get anything out of the way
U
کاری را ازمیان برداشتن
chiasma
U
امیزش ازمیان یا از پهنا
abrogates
U
ملغی ازمیان بردن
trench burial
U
دفن مردگان در خندق استفاده از قبر خندقی عمومی
abolishing
U
ازمیان بردن منسوخ کردن
abolishes
U
ازمیان بردن منسوخ کردن
embryoctony
U
ازمیان بردن یافاسدکردن جنین درزهدان
to wriggle one's way
U
بزحمت ازمیان گروهی بیرون امدن
cinerarium
U
[گلدان یا ظرف زیبا شبیه جعبه برای نگهداری خاکستر مردگان]
slewing rate
U
نرخ عبور یک کاغذ سفید ازمیان چاپگر
demoratize
U
بی جرات کردن ازمیان بردن حس شهامت وانتظامات ارتش
hard up
U
جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
hard-up
U
جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
e f t a (european free trade association
U
فنلاند که تعرفه گمرکی و سود بازرگانی را درمعاملات فیمابین خود ازمیان برداشته اند
to walk the chalk
U
بوسیله درست راه رفتن ازمیان خطهای گچ کشیده هوشیاری خود را ثابت کردن
necrologist
U
متصدی فهرست مردگان متصدی تهیه اگهی در باره مرگهای تازه
animism
U
اعتقاد باینکه ارواح مجرد وجود دارند اعتقاد بعالم روح و تجسم ارواح مردگان
logogriph
U
نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com