English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
impact test U ازمایش ضربه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bending impact test U ازمایش ضربه خمشی
Other Matches
use testing U ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
tryout U ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
pilot method U عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
assays U محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assay U محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
flight test U ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
test element U دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
continous immersion test U ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
soil examination U بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
insulation test U ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
hits U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hitting U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
hit U ضربه به توپ یا حریف ضربه بدنی به حریف برای خروج او از بازی ضربه
service test U ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
punts U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punted U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
punt U ضربه با پا باانداختن توپ بزمین و ضربه زدن پیش ازتماس ان با زمین
flight test U ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
creep test U ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
confident test U ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
impluse response U پاسخ ضربه رفتار ضربه تابع انتقال ایمپولز
environmental test U ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
tube tester U دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
crosser U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crossest U ضربه هوک پس از ضربه حریف
crosses U ضربه هوک پس از ضربه حریف
cross U ضربه هوک پس از ضربه حریف
sclaff U ضربه چوب به زمین و سپس به گوی بجای ضربه مستقیم به گوی
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
placekick U ضربه به توپ کاشته شده ضربه کاشته
shyest U ازمایش
shying U ازمایش
screening U ازمایش
checking U ازمایش
tests U ازمایش
shyer U ازمایش
shy U ازمایش
shies U ازمایش
shied U ازمایش
examen U ازمایش
experimenting U ازمایش
experimented U ازمایش
experiment U ازمایش
g U ازمایش
testing U ازمایش
assay U ازمایش
assays U ازمایش
experiments U ازمایش
trial U ازمایش
trials U ازمایش
experimentation U ازمایش
vetting U ازمایش
tested U ازمایش
gaff U ازمایش سخت
weathring test U ازمایش فرسایش
beta testing U ازمایش بتا
assays U ازمایش سنجش
gage U ازمایش کردن
hammer test U ازمایش سقوطی
hanging test U ازمایش کشش
assay U ازمایش سنجش
shop test U ازمایش کارگاهی
tension test U ازمایش کشش
examinations U امتحان ازمایش
sedimentation test U ازمایش تهنشینی
self test U ازمایش خودکار
temptation U ازمایش امتحان
examination U امتحان ازمایش
shear test U ازمایش برشی
hardness test U ازمایش سختی
temptations U ازمایش امتحان
quizzes U ازمایش کردن
blank experiment U ازمایش مچ گیری
factorial design U ازمایش فاکتوریل
stripping test U ازمایش زدودن
examination of the soil U ازمایش خاک
stripping test U ازمایش زدودگی
explosion proof U ازمایش- انفجار
system testing U ازمایش سیستم
experimentalist U اهل ازمایش
tally plate U برچسب ازمایش
teasthole U گمانه ازمایش
gauges U ازمایش کردن
break proof U ازمایش شکست
flattening test U ازمایش توزیعی
final test U ازمایش نهائی
fatigue test U ازمایش خستگی
spot test U ازمایش فوری
gauge U ازمایش کردن
gauged U ازمایش کردن
experimental design U طرح ازمایش
experience U تجربه ازمایش
test cases U قضیه در ازمایش
approve U ازمایش کردن
furnace U بوته ازمایش
furnaces U بوته ازمایش
preliminary test U ازمایش مقدماتی
probational U ازمایش امتحان
alpha testing U ازمایش الفا
probationership U ازمایش کاری
material testing U ازمایش مصالح
program testing U ازمایش برنامه
approves U ازمایش کردن
approving U ازمایش کردن
test tube U لوله ازمایش
test tubes U لوله ازمایش
experimentally U از راه ازمایش
trier U ازمایش کننده
triers U ازمایش کننده
tensile test U ازمایش کششی
psychometry U ازمایش هوش
rattler test U ازمایش تردی
inspection test U ازمایش کار
retrials U ازمایش مجدد
retrial U ازمایش مجدد
regression testing U ازمایش رگرسیون
experiencing U تجربه ازمایش
image test U ازمایش تصویر
test case U قضیه در ازمایش
saturation testing U ازمایش اشباعی
rattler test U ازمایش تورق
random test U ازمایش پیشامدی
lucas test U ازمایش لوکاس
automatic check U ازمایش خودکار
load test U ازمایش بار
line tester U ازمایش کننده خط
izod test U ازمایش ایزود
intelligence test U ازمایش هوش
insulation voltage U فشار ازمایش
automatic testing U ازمایش خودکار
random test U ازمایش نامنظم
experiences U تجربه ازمایش
crippling test U ازمایش لهیدگی
testing load U بار ازمایش
testing of materials U ازمایش مصالح
testing of materials U ازمایش مواد
testing stand U سکوی ازمایش
testing stand U میز ازمایش
testing time U زمان ازمایش
consolidation test U ازمایش تحکیم
to bring to the proof U ازمایش کردن
compressive test U ازمایش تحکیم
tester U دستگاه ازمایش
burn in U ازمایش روشن
examine U ازمایش کردن
examined U ازمایش کردن
examining U ازمایش کردن
test set U دستگاه ازمایش
test specimen U نمونه ازمایش
test specimen U نمونه ی ازمایش
trials U ازمایش امتحان
tester U ازمایش کننده
comparison test U ازمایش مقایسهای
torsion test U ازمایش پیچش
triaxial test U ازمایش سه بعدی
quiz U ازمایش کردن
test U ازمایش کردن
cadmium test U ازمایش با کادمیم
turing's test U ازمایش تورینگ
tests U ازمایش کردن
chalktest U ازمایش اب ناپذیری با گچ
beta test U ازمایش بتا
tested U ازمایش کردن
triaxial shear test U ازمایش سه محوری
buzzer test U ازمایش بیرز
hydraulic pressure test U ازمایش فشار اب
cold water test pressure U ازمایش فشار اب
check point U نقطه ازمایش
triable U ازمایش کردنی
trial and erroe U ازمایش و خطا
absorption test U ازمایش جذب
trial and error U ازمایش و خطا
trial and error U ازمایش ولغزش
examines U ازمایش کردن
try U سنجیدن ازمایش
test bed U میز ازمایش
cup test U ازمایش قاشقی
test equipment U وسایل ازمایش
drift test U ازمایش رانش
probation U ازمایش امتحان
test announcement U نتیجه ازمایش
two stage experiment U ازمایش دو مرحلهای
test bar U میله ازمایش
doubling test U ازمایش تا شویی
trial U ازمایش امتحان
deep drawing test U ازمایش کاسگری
division check U ازمایش تقسیم
test element U وسیله ازمایش
test course U مسافت ازمایش
test bay U حوزه ازمایش
test clip U گیره ازمایش
test bay U میدان ازمایش
test bed U صفحه ازمایش
cupping test U ازمایش فنجانی
bulging test U ازمایش برامدگی
test piece U نمونه ازمایش
evaluation score U نمره ازمایش
test plan U طرح ازمایش
buckling test U ازمایش خمشی
test room U اطاق ازمایش
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com