Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
short time test
U
ازمایش در مدت زمان کوتاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
impedance voltage test
U
ازمایش ولتاژ اتصال کوتاه
testing time
U
زمان ازمایش
check out time
U
زمان لازم برای ازمایش یک وسیله
space
U
زمان کوتاه
spaces
U
زمان کوتاه
rapid
U
وسیله یا حافظهای که زمان دستیابی آن بسیار کوتاه است
short cycle annealing
U
سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
fixes
U
استفاده از نوک خواندن و نوشتن ثابت جداگانه روی هر شیار دیسک تا زمان دستیابی کوتاه شود
fix
U
استفاده از نوک خواندن و نوشتن ثابت جداگانه روی هر شیار دیسک تا زمان دستیابی کوتاه شود
instantaneous access
U
زمان دستیابی کوتاه به رسانه با دستیابی تصادفی
use testing
U
ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
pilot method
U
عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
tryout
U
ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
assay
U
محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assays
U
محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
test element
U
دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
continous immersion test
U
ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
flight test
U
ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
insulation test
U
ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
soil examination
U
بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
service test
U
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
blasts
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
blast
U
منفجر شدن بوق کوتاه سوت کوتاه
short lunge
U
نوعی سخمه کوتاه یا ضربه کوتاه در جنگ
line haul
U
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
flight test
U
ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
creep test
U
ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
confident test
U
ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
cache memory
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
tube tester
U
دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
environmental test
U
ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
realtime
U
زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
pantywaist
U
شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه
shorthorn
U
جانور شاخ کوتاه نژاد گاو شاخ کوتاه شمال انگلیس
circuits
U
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuit
U
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time
U
یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand.
U
آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
short quard
U
سخمه گارد کوتاه در جنگ سرنیزه سخمه کوتاه
access time
U
کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM
U
فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
reference
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
references
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
arrival
U
زمان حضور زمان رسیدن
arrivals
U
زمان حضور زمان رسیدن
presented
U
زمان حاضر زمان حال
present
U
زمان حاضر زمان حال
presents
U
زمان حاضر زمان حال
presenting
U
زمان حاضر زمان حال
response time
U
زمان جواب زمان پاسخگویی
seek time
U
زمان جستجو زمان طلب
read time
U
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
tour of duty
U
زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
dive schedule
U
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
time
U
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
timed
U
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
times
U
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
imprescriptible
U
وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
unemployment compensation
U
پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
equation of time
U
خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
execution
U
1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
loom time
U
مدت زمان بافت
[از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
hurdle step
U
جهش کوتاه روی یک پا پیش از شیرجه جهش کوتاه پیش از پریدن از روی خرک
interlook dormant period
U
زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
frequency
U
زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequencies
U
زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
splits
U
زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
vetting
U
ازمایش
tests
U
ازمایش
checking
U
ازمایش
examen
U
ازمایش
experiment
U
ازمایش
experimentation
U
ازمایش
g
U
ازمایش
experiments
U
ازمایش
experimented
U
ازمایش
assays
U
ازمایش
trials
U
ازمایش
shying
U
ازمایش
trial
U
ازمایش
shyest
U
ازمایش
shyer
U
ازمایش
experimenting
U
ازمایش
shy
U
ازمایش
shies
U
ازمایش
shied
U
ازمایش
assay
U
ازمایش
screening
U
ازمایش
tested
U
ازمایش
testing
U
ازمایش
break proof
U
ازمایش شکست
doubling test
U
ازمایش تا شویی
buzzer test
U
ازمایش بیرز
absorption test
U
ازمایش جذب
burn in
U
ازمایش روشن
furnaces
U
بوته ازمایش
furnace
U
بوته ازمایش
division check
U
ازمایش تقسیم
bulging test
U
ازمایش برامدگی
buckling test
U
ازمایش خمشی
retrials
U
ازمایش مجدد
stripping test
U
ازمایش زدودگی
random test
U
ازمایش نامنظم
system testing
U
ازمایش سیستم
random test
U
ازمایش پیشامدی
beta test
U
ازمایش بتا
rattler test
U
ازمایش تورق
rattler test
U
ازمایش تردی
stripping test
U
ازمایش زدودن
beta testing
U
ازمایش بتا
automatic testing
U
ازمایش خودکار
alpha testing
U
ازمایش الفا
blank experiment
U
ازمایش مچ گیری
drop test
U
ازمایش ضربهای
drop test
U
ازمایش سقوطی
spot test
U
ازمایش فوری
retrial
U
ازمایش مجدد
cadmium test
U
ازمایش با کادمیم
chalktest
U
ازمایش اب ناپذیری با گچ
material testing
U
ازمایش مصالح
sedimentation test
U
ازمایش تهنشینی
probation
U
ازمایش امتحان
saturation testing
U
ازمایش اشباعی
test tubes
U
لوله ازمایش
cold water test pressure
U
ازمایش فشار اب
hydraulic pressure test
U
ازمایش فشار اب
comparison test
U
ازمایش مقایسهای
automatic check
U
ازمایش خودکار
experimentally
U
از راه ازمایش
consolidation test
U
ازمایش تحکیم
crippling test
U
ازمایش لهیدگی
self test
U
ازمایش خودکار
assays
U
ازمایش سنجش
regression testing
U
ازمایش رگرسیون
examining
U
ازمایش کردن
deep drawing test
U
ازمایش کاسگری
assay
U
ازمایش سنجش
check point
U
نقطه ازمایش
test case
U
قضیه در ازمایش
test cases
U
قضیه در ازمایش
test tube
U
لوله ازمایش
cup test
U
ازمایش قاشقی
cupping test
U
ازمایش فنجانی
shop test
U
ازمایش کارگاهی
shear test
U
ازمایش برشی
compressive test
U
ازمایش تحکیم
test hole
U
چاه ازمایش
testing load
U
بار ازمایش
testing of materials
U
ازمایش مصالح
trials
U
ازمایش امتحان
testing of materials
U
ازمایش مواد
trial
U
ازمایش امتحان
image test
U
ازمایش تصویر
impact test
U
ازمایش ضربه
testing stand
U
سکوی ازمایش
testing stand
U
میز ازمایش
inspection test
U
ازمایش کار
insulation voltage
U
فشار ازمایش
intelligence test
U
ازمایش هوش
two stage experiment
U
ازمایش دو مرحلهای
tester
U
دستگاه ازمایش
test piece
U
نمونه ازمایش
test plan
U
طرح ازمایش
weathring test
U
ازمایش فرسایش
test room
U
اطاق ازمایش
tests
U
ازمایش کردن
test series
U
سری ازمایش
test set
U
دستگاه ازمایش
tested
U
ازمایش کردن
test specimen
U
نمونه ازمایش
test specimen
U
نمونه ی ازمایش
test
U
ازمایش کردن
tester
U
ازمایش کننده
izod test
U
ازمایش ایزود
turing's test
U
ازمایش تورینگ
trial and erroe
U
ازمایش و خطا
triable
U
ازمایش کردنی
load test
U
ازمایش بار
gauge
U
ازمایش کردن
triers
U
ازمایش کننده
trier
U
ازمایش کننده
gauged
U
ازمایش کردن
gauges
U
ازمایش کردن
lucas test
U
ازمایش لوکاس
torsion test
U
ازمایش پیچش
line tester
U
ازمایش کننده خط
trial and error
U
ازمایش و خطا
quiz
U
ازمایش کردن
quizzes
U
ازمایش کردن
gaff
U
ازمایش سخت
examines
U
ازمایش کردن
examined
U
ازمایش کردن
examine
U
ازمایش کردن
try
U
سنجیدن ازمایش
tries
U
سنجیدن ازمایش
test model
U
نمونه ی ازمایش
triaxial test
U
ازمایش سه بعدی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com