Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
transverse bending test
U
ازمایش خمش عرضی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
cross folding test
U
ازمایش چین خوردگی عرضی
transverse fatigue test
U
ازمایش خستگی عرضی
transverse test specimen
U
نمونه ازمایش عرضی
Other Matches
crossbars
U
خط عرضی صلیب میله عرضی
crossbar
U
خط عرضی صلیب میله عرضی
use testing
U
ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
pilot method
U
عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
tryout
U
ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
assay
U
محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assays
U
محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
test element
U
دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
flight test
U
ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
continous immersion test
U
ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
soil examination
U
بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
insulation test
U
ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
service test
U
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
confident test
U
ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
flight test
U
ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
creep test
U
ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
environmental test
U
ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
tube tester
U
دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
transect
U
بطور عرضی برش کردن برش عرضی کردن
cross
U
عرضی
crossbars
U
خط عرضی
crosser
U
عرضی
crosses
U
عرضی
crossest
U
عرضی
traverse
U
عرضی
traversed
U
عرضی
traverses
U
عرضی
traversing
U
عرضی
lateral
U
عرضی
crossbar
U
خط عرضی
transverse
U
عرضی
cross roll
U
نورد عرضی
transversal wave
U
موج عرضی
transversal section
U
برش عرضی
baselinesman
U
خط نگهدار خط عرضی
crossed belt
U
تسمه عرضی
transection
U
برش عرضی
athwart
U
به طور عرضی
sag rod
U
مهار عرضی
transverse acceleration
U
شتاب عرضی
transverse axis
U
محور عرضی
cross section
U
برش عرضی
transverse bracing
U
تقویت عرضی
transverse bulkhead
U
تیغه عرضی
radial play
U
بازی عرضی
radial load
U
بار عرضی
transverse crack
U
ترک عرضی
cross section
U
مقطع عرضی
transverse fault
U
گسل عرضی
accidentalism
U
فلسفهء عرضی
accidentalism
U
فلسفه عرضی
sagrod
U
مهار عرضی
frame
U
دنده عرضی
cross traverse
U
تراورس عرضی
cross trail
U
جاده عرضی
leak coil
U
بوبین عرضی
square ball
U
پاس عرضی
timber
U
دنده عرضی
sides way
U
نوسان عرضی
shape of cross section
U
نیمرخ عرضی
phenomenal
U
عارضی عرضی
phenomenally
U
عارضی عرضی
profiled
U
مقطع عرضی
profiles
U
مقطع عرضی
profiling
U
مقطع عرضی
cross section
U
نیمرخ عرضی
axis
U
خط طولی یا عرضی
abeam
U
جهت عرضی
deflection sweep
U
درو عرضی
cross compartment
U
دهلیز عرضی
lateral tell
U
سبقت عرضی
cross feed
U
تغذیه عرضی
transverse valley
U
دره عرضی
lateral stability
U
پایداری عرضی
lateral shifts
U
تغییرات عرضی
lateral route
U
جاده عرضی
transverse wave
U
موج عرضی
collateral ganglia
U
عقدههای عرضی
trimmed joist
U
تیر عرضی
lateral forces
U
نیروهای عرضی
cross fall
U
شیب عرضی
transverse plane
U
صفحه عرضی
cross cut
U
برش عرضی
profile
U
مقطع عرضی
horizontal plane
U
صفحه عرضی
cross hole
U
سوراخ عرضی
cross beam
U
تیر عرضی
accidents
U
صفت عرضی
accident
U
صفت عرضی
transverse joint
U
درز عرضی
northing
U
مختصات عرضی
cross piece
U
تیر عرضی
cross linking
U
اتصال عرضی
traversing fire
U
اتش عرضی
latitude band
U
نوار عرضی
transverse stress
U
تنش عرضی
cross brace
U
مهار عرضی
cross head
U
تیر عرضی
cross brace
U
گیره عرضی
transverse section
U
مقطع عرضی
transverse scale
U
مقیاس عرضی
latitude band
U
کمربند عرضی
transverse reinforcement
U
ارماتور عرضی
cross level buble
U
حباب تراز عرضی
traverses
U
حرکت عرضی یا مورب
cross barred
U
دارای میلههای عرضی
traversed
U
حرکت عرضی یا مورب
traversing
U
حرکت عرضی یا مورب
cross tree
U
رابط عرضی دکلها
traverse
U
حرکت عرضی یا مورب
crossrial carriage
U
پاگیر تیر عرضی
cross wall
U
دیوار پلهای عرضی
swinging of flow
U
نوسانات عرضی جریان
crossing target
U
هدفهای متحرک عرضی
enfilade
U
درو عرضی کردن
cross slide
U
کشوی لغزنده عرضی
latitude band
U
نوار عرضی زمینی
backward pass
U
پاس عرضی یا به عقب
northing
U
محور عرضی نقشه
cross hole nut
U
مهره با سوراخ عرضی
cross-tree
U
[رابط عرضی دکلها]
section of valley
U
نیمرخ عرضی دره
valley cross section
U
نیمرخ عرضی دره
career courses
U
دورههای عرضی نظامی
cross section
U
سطح مقطع عرضی
thwarted
U
نشیمنگاه عرضی قایق
thwart
U
نشیمنگاه عرضی قایق
cross sectional area
U
سطح مقطع عرضی
rafters
U
تیر عرضی طاق
rafter
U
تیر عرضی طاق
cross sectional data
U
دادههای برش عرضی
broadside aerial
U
تشعشع کننده عرضی
accidental
U
غیر مترقبه عرضی
y axis
U
محور عرضی مختصات
transverse conductance
U
مقدار هدایت عرضی
transection
U
برش یا مقطع عرضی
shrouds
U
بکسلهای عرضی ناو
counter-brace
U
تیر تقویت عرضی
cross-aisle
U
[گوشواره عرضی کلیسا]
braced
U
تیر تقویت عرضی
brace
U
تیر تقویت عرضی
transverse cardan shaft
U
محور کاردان عرضی
broad beam headlamp
U
نور افکن با تشعشع عرضی
keel
U
ستون عرضی مرکزی ناو
tumple
U
گردش حول محور عرضی
keels
U
ستون عرضی مرکزی ناو
balkline
U
خط عرضی روی میز بیلیارد
terete
U
استوانهای شکل در برش عرضی
cross-gable
U
[سه گوشی کنار شیروانی عرضی]
lateral tell
U
پیشگیری هواپیما در حرکت عرضی
head string
U
خط عرضی فرضی وسط میزبیلیارد
I have nothing more to say .
U
دیگر عرضی نیست ( ندارم )
cross trail
U
جاده سرتاسری عرضی در منطقه
balks
U
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balk
U
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
balked
U
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
stocked
U
ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
stock
U
ازادکردن ماهی پرورشی در اب میله عرضی لنگر
balking
U
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
baulked
U
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
Could I have a word with you ?
U
عرضی داشتم (چند کلمه صحبت دارم )
balkline spot
U
نقطه مرکزی خط عرضی روی میز بیلیارد
frame
U
قاب زهوار دور دنده عرضی نرده
toggles
U
میله عرضی انتهای زنجیریابندبرای پیچاندن وکنترل ان
baulks
U
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
baulking
U
قسمت پشت خط عرضی روی میز بیلیارد
toggle
U
میله عرضی انتهای زنجیریابندبرای پیچاندن وکنترل ان
phugoid oscillation
U
نوسانهای با پریود طولانی هواپیما حول محور عرضی
ante-chapel
U
[قسمتی از نیایشگاه خصوصی شبیه گوشواره عرضی کلیسا با فضار ورودی مجزا]
fishbone mine
U
سیستم کانال کشی یاحفاری که به صورت شاخههای موازی عرضی کنده میشود
warping
U
پیچاندن بالها بصورت متقارن برای بدست اوردن پایداری عرضی و قابل کنترل
trials
U
ازمایش
testing
U
ازمایش
experiment
U
ازمایش
experimented
U
ازمایش
g
U
ازمایش
examen
U
ازمایش
trial
U
ازمایش
assay
U
ازمایش
assays
U
ازمایش
tests
U
ازمایش
tested
U
ازمایش
screening
U
ازمایش
vetting
U
ازمایش
experimentation
U
ازمایش
shyest
U
ازمایش
shied
U
ازمایش
shies
U
ازمایش
experiments
U
ازمایش
experimenting
U
ازمایش
shying
U
ازمایش
shy
U
ازمایش
checking
U
ازمایش
shyer
U
ازمایش
pitch control
U
کنترل دوران هواپیما حول محور عرضی در هواپیماهای عمود پروازو در سرعت نسبی کم یا صفر
byes
U
صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
bye
U
صعود به دور بعدبه سبب نداشتن حریف گذشتن توپ از خط عرضی دروازه امتیاز بدون توپزن
test bed
U
میز ازمایش
test bed
U
صفحه ازمایش
hardness test
U
ازمایش سختی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com