Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
needle test of vicat
U
ازمایش با سوزن ویکا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
acupunctuate
U
با سوزن سوراخ کردن سوزن فروکردن
use testing
U
ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
pilot method
U
عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
tryout
U
ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
assays
U
محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assay
U
محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
needle point
U
سر سوزن سوزن دوزی
flight test
U
ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
continous immersion test
U
ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
test element
U
دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
erasable
U
قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
soil examination
U
بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
insulation test
U
ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
service test
U
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
flight test
U
ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
creep test
U
ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
confident test
U
ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
environmental test
U
ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
tube tester
U
دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
needled
U
سوزن
needling
U
سوزن
stilus
U
سوزن
needles
U
سوزن
needleful
U
یک سوزن نخ
needle
U
سوزن
bard
U
سوزن
styluses
U
سوزن
switch point
U
سوزن
bards
U
سوزن
styli
U
سوزن
stylus
U
سوزن
pinned
U
ورودی با سه سوزن
core nail
U
سوزن هسته
needle point
U
نوک سوزن
test point
U
سوزن ازمایشی
pinning
U
ورودی با سه سوزن
needled
U
سوزن پیکاپ
acicular
U
سوزن وار
injects
U
سوزن زدن
firing pin
U
سوزن ماشه
aciform
U
بشکل سوزن
packing needle
U
سوزن جوالدوزی
pricking
U
خراش سوزن
touch needle
U
سوزن محک
catwhisker
U
سوزن بلور
needling
U
سوزن پیکاپ
pricks
U
خراش سوزن
inject
U
سوزن زدن
prick
U
خراش سوزن
needles
U
سوزن پیکاپ
pricked
U
خراش سوزن
firing pin
U
سوزن اتش
aciculate
U
سوزن وار
pin
U
ورودی با سه سوزن
belonephebia
U
سوزن هراسی
needle
U
سوزن پیکاپ
work basket
U
سبد سوزن و نخ
work baskets
U
سبد سوزن و نخ
staple
U
سوزن منگنه
sailmaker's needle
U
سوزن چادردوزی
injected
U
سوزن زدن
darning neddle
U
سوزن رفوگری
injecting
U
سوزن زدن
the eye of the needle
U
سوراخ سوزن
sew
U
سوزن کاری
switch
U
سوزن دوراهی
switches
U
سوزن دوراهی
drilling pipe
U
سوزن حفاری
vga
U
- سوزن یا پورت
switched
U
سوزن دوراهی
darning needle
U
سوزن رفوگری
pointsman
U
سوزن بان
whisker
U
سوزن بلور
housewives
U
سوزن دان
housewife
U
سوزن دان
needle book
U
سوزن دان کتابی
eyeing
U
دهانه سوراخ سوزن
eye
U
دهانه سوراخ سوزن
eyeing
U
گوشوارهای سوراخ سوزن
eyes
U
دهانه سوراخ سوزن
gas inlet valve needle
U
سوزن شیرورودی بنزین
gate
U
سوزن اتصال به یک FET
eyes
U
گوشوارهای سوراخ سوزن
eying
U
دهانه سوراخ سوزن
needle lace
U
کار سوزن دوزی
dog spike
U
سوزن نوک گیر
firing pin
U
سوزن قفل اتش
eying
U
گوشوارهای سوراخ سوزن
eye
U
گوشوارهای سوراخ سوزن
needling
U
سوزن دوزی کردن
vaccine point
U
سوزن ابله کوبی
needles
U
با سوزن تزریق کردن
needles
U
سوزن دوزی کردن
drop on
U
سوزن دوراهی خط اهن
needled
U
با سوزن تزریق کردن
needled
U
سوزن دوزی کردن
needle
U
سوزن دوزی کردن
needling
U
با سوزن تزریق کردن
needle
U
با سوزن تزریق کردن
A sharp knife (pin , needle)
U
چاقو (سوزن ) تیر
needlework
U
کار سوزن دوزی
gates
U
سوزن اتصال به یک FET
hypo
U
سوزن تزریق زیر جلدی
palm and needle
U
کفه چرمی ملوانی و سوزن
There is no room to throw a needle .
<proverb>
U
جاى سوزن انداختن نیست .
switchman
U
سوزن بان راه اهن
needled
U
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
needles
U
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
needle
U
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
tone arm
U
الت سوزن نگهدار گرامافون
needling
U
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
firing pin
U
سوزن گلنگدن اسلحه اتشی
prickling
U
احساس سوزن سوزنی یا تیغ تیغی
hypodermic
U
سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
jacks
U
ورودی ای که از یک سوزن تشکیل شده باشد
hypodermics
U
سوزن مخصوص تزریق زیر جلد
needleful
U
نخی که یکبار درته سوزن میکنند
hyodermic needle
U
سوزن امپول یا تزریق زیر جلدی
etui
U
جعبهء کوچک زینتی سوزن نخ و دکمه
jack
U
ورودی ای که از یک سوزن تشکیل شده باشد
needle work
U
سوزن دوزی
[برای تزئین حاشیه و یا طرح فرش]
center fire
U
اتش درنتیجه ضربه سوزن یاچخماق به مرکز فشنگ
reeve
U
ازتنگنا یا جای باریکی گذشتن نخ را از سوراخ سوزن گذراندن
acupuncture
U
روش چینی بی حس سازی بوسیلهء فروکردن سوزن در بدن
staple
U
سوزن
[حرف ]
یو شکل
[برای محکم کردن سیمی به دیوار]
to prick at something
U
بچیزی سوزن یا تیغ زدن چیزیرا کمی سوراخ کردن
socket
[سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند]
embriodery
U
[آراستن و زینت دادن زمینه فرش به کمک سوزن کاری و گلدوزی]
pinout
U
شرح محل سوزن ها در مدار مجتمع به همراه کار و سیگنال آنها
sockets
U
سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند
isoclinal line
U
خطی که در روی نقشه بوسیله ان جاهایی که تمایل سوزن مغناطیسی یکسان است
needles
U
سوزن نازک آهنی روی چاپگر matrix-dot که یکی از نقاط را چاپ می گیرد
needling
U
سوزن نازک آهنی روی چاپگر matrix-dot که یکی از نقاط را چاپ می گیرد
needle
U
سوزن نازک آهنی روی چاپگر matrix-dot که یکی از نقاط را چاپ می گیرد
needled
U
سوزن نازک آهنی روی چاپگر matrix-dot که یکی از نقاط را چاپ می گیرد
isoclinic line
U
خطی بر روی نقشه که بوسیله ان نقاطی که درانجاها تمایل سوزن مغناطیسی یکسان است نشان داده میشود
trial
U
ازمایش
vetting
U
ازمایش
tests
U
ازمایش
checking
U
ازمایش
shying
U
ازمایش
shyest
U
ازمایش
experimentation
U
ازمایش
tested
U
ازمایش
trials
U
ازمایش
shyer
U
ازمایش
shy
U
ازمایش
shies
U
ازمایش
experimenting
U
ازمایش
experiments
U
ازمایش
experimented
U
ازمایش
shied
U
ازمایش
assay
U
ازمایش
assays
U
ازمایش
examen
U
ازمایش
g
U
ازمایش
screening
U
ازمایش
testing
U
ازمایش
experiment
U
ازمایش
pin
U
قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
pinning
U
قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
pinned
U
قطعه الکترونیکی که مستقیما جایگین دیگری میشود چون ترکیب سوزن ها یکسان است و سیگنالهای یکسانی را حمل می کنند
testing of materials
U
ازمایش مصالح
testing of materials
U
ازمایش مواد
flattening test
U
ازمایش توزیعی
testing stand
U
سکوی ازمایش
inspection test
U
ازمایش کار
explosion proof
U
ازمایش- انفجار
testing stand
U
میز ازمایش
testing time
U
زمان ازمایش
testing load
U
بار ازمایش
gage
U
ازمایش کردن
tester
U
دستگاه ازمایش
impact test
U
ازمایش ضربه
image test
U
ازمایش تصویر
test specimen
U
نمونه ازمایش
tester
U
ازمایش کننده
hardness test
U
ازمایش سختی
tension test
U
ازمایش کشش
probational
U
ازمایش امتحان
hanging test
U
ازمایش کشش
hammer test
U
ازمایش سقوطی
to bring to the proof
U
ازمایش کردن
final test
U
ازمایش نهائی
triaxial shear test
U
ازمایش سه محوری
triaxial test
U
ازمایش سه بعدی
turing's test
U
ازمایش تورینگ
drop test
U
ازمایش ضربهای
drop test
U
ازمایش سقوطی
two stage experiment
U
ازمایش دو مرحلهای
weathring test
U
ازمایش فرسایش
drift test
U
ازمایش رانش
rattler test
U
ازمایش تردی
evaluation score
U
نمره ازمایش
trial and error
U
ازمایش ولغزش
fatigue test
U
ازمایش خستگی
factorial design
U
ازمایش فاکتوریل
torsion test
U
ازمایش پیچش
triable
U
ازمایش کردنی
trial and erroe
U
ازمایش و خطا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com