Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
loop test
U
ازمایش با حلقه وارلی
varley loop test
U
ازمایش با حلقه وارلی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
base ring
U
حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
loop
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped
U
بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
use testing
U
ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
pilot method
U
عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
tryout
U
ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
assay
U
محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assays
U
محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
test element
U
دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
flight test
U
ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
continous immersion test
U
ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
insulation test
U
ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
soil examination
U
بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
write enable ring
U
حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band
U
حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
nests
U
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
nest
U
حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrules
U
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
ferrule
U
حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
service test
U
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
crisper
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crispest
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisp
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisps
U
موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loop
U
حلقه درون حلقه دیگر
looped
U
حلقه درون حلقه دیگر
loops
U
حلقه درون حلقه دیگر
confident test
U
ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
creep test
U
ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
flight test
U
ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
environmental test
U
ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
tube tester
U
دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
bight
U
حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
quoit
U
حلقه پرتاب حلقه
convolute
U
حلقه حلقه کردن
eye bolt
U
حلقه حلقه اتصال
purling
U
حلقه حلقه شدن
purled
U
حلقه حلقه شدن
purl
U
حلقه حلقه شدن
wreathy
U
حلقه حلقه شده
purls
U
حلقه حلقه شدن
adjusting ring
U
حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
assay
U
ازمایش
assays
U
ازمایش
checking
U
ازمایش
vetting
U
ازمایش
experiments
U
ازمایش
experiment
U
ازمایش
testing
U
ازمایش
experimented
U
ازمایش
experimentation
U
ازمایش
experimenting
U
ازمایش
g
U
ازمایش
shyest
U
ازمایش
examen
U
ازمایش
shyer
U
ازمایش
tested
U
ازمایش
shy
U
ازمایش
trial
U
ازمایش
shied
U
ازمایش
tests
U
ازمایش
shying
U
ازمایش
trials
U
ازمایش
shies
U
ازمایش
screening
U
ازمایش
test course
U
مسافت ازمایش
test bay
U
حوزه ازمایش
rattler test
U
ازمایش تردی
try
U
سنجیدن ازمایش
test hole
U
چاه ازمایش
rattler test
U
ازمایش تورق
test bay
U
میدان ازمایش
line tester
U
ازمایش کننده خط
test bed
U
میز ازمایش
test bed
U
صفحه ازمایش
test clip
U
گیره ازمایش
test bar
U
میله ازمایش
test element
U
وسیله ازمایش
test set
U
دستگاه ازمایش
test specimen
U
نمونه ازمایش
test specimen
U
نمونه ی ازمایش
insulation voltage
U
فشار ازمایش
tester
U
ازمایش کننده
tester
U
دستگاه ازمایش
testing load
U
بار ازمایش
testing of materials
U
ازمایش مصالح
testing of materials
U
ازمایش مواد
testing stand
U
سکوی ازمایش
examines
U
ازمایش کردن
testing stand
U
میز ازمایش
test series
U
سری ازمایش
test room
U
اطاق ازمایش
test plan
U
طرح ازمایش
examining
U
ازمایش کردن
regression testing
U
ازمایش رگرسیون
test equipment
U
وسایل ازمایش
izod test
U
ازمایش ایزود
quizzes
U
ازمایش کردن
quiz
U
ازمایش کردن
examine
U
ازمایش کردن
intelligence test
U
ازمایش هوش
test model
U
نمونه ی ازمایش
test piece
U
نمونه ازمایش
examined
U
ازمایش کردن
tries
U
سنجیدن ازمایش
probational
U
ازمایش امتحان
experience
U
تجربه ازمایش
experiences
U
تجربه ازمایش
gauged
U
ازمایش کردن
gauges
U
ازمایش کردن
experiencing
U
تجربه ازمایش
gauge
U
ازمایش کردن
spot test
U
ازمایش فوری
preliminary test
U
ازمایش مقدماتی
probationership
U
ازمایش کاری
gaff
U
ازمایش سخت
examination
U
امتحان ازمایش
examinations
U
امتحان ازمایش
program testing
U
ازمایش برنامه
temptation
U
ازمایش امتحان
temptations
U
ازمایش امتحان
shop test
U
ازمایش کارگاهی
stripping test
U
ازمایش زدودن
stripping test
U
ازمایش زدودگی
lucas test
U
ازمایش لوکاس
tensile test
U
ازمایش کشش
self test
U
ازمایش خودکار
load test
U
ازمایش بار
sedimentation test
U
ازمایش تهنشینی
saturation testing
U
ازمایش اشباعی
psychometry
U
ازمایش هوش
random test
U
ازمایش نامنظم
material testing
U
ازمایش مصالح
tensile test
U
ازمایش کششی
approve
U
ازمایش کردن
system testing
U
ازمایش سیستم
tally plate
U
برچسب ازمایش
approves
U
ازمایش کردن
approving
U
ازمایش کردن
test announcement
U
نتیجه ازمایش
teasthole
U
گمانه ازمایش
shear test
U
ازمایش برشی
random test
U
ازمایش پیشامدی
trial and erroe
U
ازمایش و خطا
test tube
U
لوله ازمایش
blank experiment
U
ازمایش مچ گیری
test cases
U
قضیه در ازمایش
break proof
U
ازمایش شکست
test case
U
قضیه در ازمایش
trial and error
U
ازمایش و خطا
trial and error
U
ازمایش ولغزش
consolidation test
U
ازمایش تحکیم
tests
U
ازمایش کردن
gage
U
ازمایش کردن
experimentally
U
از راه ازمایش
explosion proof
U
ازمایش- انفجار
probation
U
ازمایش امتحان
test
U
ازمایش کردن
test tubes
U
لوله ازمایش
tested
U
ازمایش کردن
compressive test
U
ازمایش تحکیم
buckling test
U
ازمایش خمشی
comparison test
U
ازمایش مقایسهای
turing's test
U
ازمایش تورینگ
two stage experiment
U
ازمایش دو مرحلهای
flattening test
U
ازمایش توزیعی
check point
U
نقطه ازمایش
final test
U
ازمایش نهائی
factorial design
U
ازمایش فاکتوریل
fatigue test
U
ازمایش خستگی
cold water test pressure
U
ازمایش فشار اب
chalktest
U
ازمایش اب ناپذیری با گچ
cadmium test
U
ازمایش با کادمیم
bulging test
U
ازمایش برامدگی
burn in
U
ازمایش روشن
retrials
U
ازمایش مجدد
retrial
U
ازمایش مجدد
assays
U
ازمایش سنجش
assay
U
ازمایش سنجش
triaxial shear test
U
ازمایش سه محوری
triaxial test
U
ازمایش سه بعدی
buzzer test
U
ازمایش بیرز
hydraulic pressure test
U
ازمایش فشار اب
triable
U
ازمایش کردنی
torsion test
U
ازمایش پیچش
alpha testing
U
ازمایش الفا
absorption test
U
ازمایش جذب
image test
U
ازمایش تصویر
impact test
U
ازمایش ضربه
cup test
U
ازمایش قاشقی
division check
U
ازمایش تقسیم
furnaces
U
بوته ازمایش
furnace
U
بوته ازمایش
to bring to the proof
U
ازمایش کردن
doubling test
U
ازمایش تا شویی
inspection test
U
ازمایش کار
triers
U
ازمایش کننده
trier
U
ازمایش کننده
drop test
U
ازمایش ضربهای
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com