Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
tentative
U
ازمایشی موقت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
suspension of arms
U
اعلام اتش بس موقت یا تعلیق موقت حالت جنگی
protempore
U
موقت شاغل مقامی بطور موقت
holding area
U
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
holding anchorage
U
لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
thrusts
U
تک ازمایشی
thrusting
U
تک ازمایشی
tentative
U
ازمایشی
experimental
U
ازمایشی
thrust
U
تک ازمایشی
check problem
U
مسئله ازمایشی
test specimen
U
نمونه ازمایشی
test run
U
رانش ازمایشی
experimental variable
U
متغیر ازمایشی
trial balance
U
ترازنامه ازمایشی
trail run
U
رانش ازمایشی
pilots
U
راندن ازمایشی
pilot
U
راندن ازمایشی
probation
U
دوره ازمایشی
study
U
طرح ازمایشی
tentative
U
به طور ازمایشی
piloted
U
راندن ازمایشی
bore hole
U
چاه ازمایشی
experimental psychology
U
روانشناسی ازمایشی
test run
U
اجرای ازمایشی
empiric
U
ازمایشی تجربی
dry run
U
اجرای ازمایشی
studies
U
طرح ازمایشی
tentative plan
U
طرح ازمایشی
sampling offer
U
عرضه ازمایشی
prototype
U
نمونه ازمایشی
prototypes
U
نمونه ازمایشی
trial offer
U
عرضه ازمایشی
test data
U
دادههای ازمایشی
experimental control
U
کنترل ازمایشی
experimental data
U
دادههای ازمایشی
test point
U
سوزن ازمایشی
test pit
U
گودال ازمایشی
experimental probability
U
احتمال ازمایشی
studying
U
طرح ازمایشی
experimental group
U
گروه ازمایشی
test piece
U
نمونه ازمایشی
test pattern
U
طرح ازمایشی
experimental extinction
U
خاموشی ازمایشی
experimental error
U
خطای ازمایشی
dead load
U
بار ازمایشی
trial run
U
استفاده ازمایشی
pilot model
U
نمونه ازمایشی
pilot model
U
مدل ازمایشی
trial function
U
تابع ازمایشی
trial order
U
سفارش ازمایشی
trial shot
U
گلوله ازمایشی
trial shot
U
تیر ازمایشی
probative
U
ازمایشی اکتشافی
verification fire
U
تیراندازی ازمایشی
experimental method
U
روش ازمایشی
tentatively
U
بطور ازمایشی
trial hole
U
چاه ازمایشی
prep
U
مسابقه ازمایشی
probationary period
U
دوره ازمایشی
on probation
U
در دوره ازمایشی
probatory
U
ازمایشی اکتشافی
proof load
U
بار ازمایشی
Test matches
U
مسابقه ازمایشی
trial runs
U
استفاده ازمایشی
trial elevation
U
درجه ازمایشی
trial balance
U
تراز ازمایشی
Test match
U
مسابقه ازمایشی
measuring well
U
چاه ازمایشی
wind sprint
U
مسابقه ازمایشی دو سرعت
sketches
U
پیش نویس ازمایشی
sketched
U
پیش نویس ازمایشی
check sweeping
U
مین روبی ازمایشی
testable
U
امتحان پذیر ازمایشی
trials
U
ازمایش کردن ازمایشی
sketch
U
پیش نویس ازمایشی
trial
U
ازمایش کردن ازمایشی
quasi experimental designs
U
طرحهای شبه ازمایشی
prolusion
U
مقاله ازمایشی تمهید
trial trip
U
مسافرت ازمایشی یا امتحانی
search sweeping
U
مین روبی ازمایشی
experimental neurosis
U
روان رنجوری ازمایشی
trialling
U
مسابقه ازمایشی موتورسیکلت رانی
shakedown
U
دوره ازمایشی عملیات ناو
tamp
U
دوباره پرکردن حفرههای ازمایشی
downrange
U
دورتر از محل پرتاب ودرمسیر ازمایشی خود
waggle
U
چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
waggling
U
چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
damp land pit curing
U
نگهداری رطوبت بتن برای نمونههای ازمایشی درازمایشگاه
waggles
U
چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
waggled
U
چوب گلف را بطور ازمایشی جلو و عقب بردن
fog curing room
U
اطاق نمداری که نمونههای بتن ازمایشی را در ان نگهداری میکنند
check sum
U
جمع ارقام یا بیت ها که برای اهداف ازمایشی بکار می رود
experimental free handicap
U
دادن وزن اضافی ازمایشی به اسبها برای مسابقه اینده
bench check
U
کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
test driver
U
برنامهای که اجرای برنامه دیگر را در مقابل مجموعهای از دادههای ازمایشی هدایت کند
pontoon bridge
U
پل موقت
interim
U
موقت
pro tempore
U
موقت
pontoons
U
پل موقت
makeshift
U
موقت
adhoc
U
موقت
pontoon
U
پل موقت
temporary
U
موقت
provisional
U
موقت
intrim
U
موقت
temporary hardness
U
سختی موقت
suspensions
U
اخراج موقت
temporalty
U
بطور موقت
temporary structures
U
ساختمانهای موقت
temporarily
U
بطور موقت
temporary wife
U
زوجه موقت
suspension
U
اخراج موقت
dazzles
U
کوری موقت
bridging leon
U
وام موقت
temporary storage
U
حافظه موقت
temporary duty
U
شغل موقت
suspension of arms
U
اتش بس موقت
temporal life
U
زندگی موقت
temporary duty
U
ماموریت موقت
cofferdam
U
بند موقت
bridging leon
U
اعتبار موقت
temporary gauge
U
اشل موقت
temporary road
U
راه موقت
coffer dam
U
سد انحرافی موقت
buffer
U
حافظه موقت
dazzling
U
کوری موقت
temporary marriage
U
ازدواج موقت
charge d'affaires of the embassy
U
کاردار موقت
temporary storage
U
انباره موقت
stopgaps
U
چاره موقت
modulus vivendi
U
قار موقت
short time duty
U
کار موقت
kluged
U
ترسیم موقت
protem
U
موقتا موقت
term insurance
U
بیمه موقت
dazzle
U
کوری موقت
ischemia
U
کم خونی موقت
armistice
U
صلح موقت
x site
U
انبار موقت
bretex
U
سنگر موقت
brettys
U
سنگر موقت
bretisee
U
سنگر موقت
bretise
U
سنگر موقت
bretesse
U
سنگر موقت
armistices
U
صلح موقت
lean-to
U
پناهگاه موقت
lean-tos
U
پناهگاه موقت
false work
U
حائل موقت
modus vivendi
U
توافق موقت
stopgap
U
چاره موقت
drop tank
U
تانک موقت
bretess
U
سنگر موقت
detention pending trial
U
حبس موقت
interim plan
U
برنامههای موقت
debarkation hospital
U
بیمارستان موقت
temporary works
U
کارهای موقت
blackout
U
بیهوشی موقت
the pro tem chief
U
رئیس موقت
provisional
U
به طور موقت
tabernacle
U
پرستشگاه موقت
dazzled
U
کوری موقت
interim financing
U
پرداخت موقت
interim certificates
U
گواهی موقت
timbering
U
چوبست موقت
blackouts
U
بیهوشی موقت
provisional scrip
U
تصدیق موقت
cold thrust
U
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold test
U
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
scrip
U
گواهی نامه موقت
acting sublieutenant
U
ناوبان دوم موقت
provisorily
U
بطور شرطی یا موقت
provisionally
U
بطور موقت عجالتا"
provisional scrip
U
تصدیق موقت سهام
provisional order
U
دستور موقت اداری
interim injunction
U
حکم توقیف موقت
provisional assignee
U
مدیر تصفیه موقت
juryrig
U
برپا کردن موقت
kludge
U
سخت افزار موقت
locumtenens
U
کفیل جانشین موقت
pontoneer
U
مامور پل موقت سازی
rendezvous area
U
منطقه تجمع موقت
air commodore
U
سرتیپ موقت هوایی
alternate water terminal
U
بارانداز ابی موقت
beach dump
U
انبار موقت ساحلی
shadow memory
U
حافظه ثانوی موقت
convening authority
U
فرماندار موقت نظامی
convening authority
U
مقام صلاحیتدار موقت
cover note
U
بیمه نامه موقت
covering note
U
بیمه نامه موقت
drug holiday
U
ترک موقت دارو
pontonier
U
مامور پل موقت سازی
provisional statement
U
صورت وضعیت موقت
shelling
U
برنامه خروج موقت
shell
U
برنامه خروج موقت
lapsing
U
برگشت انحراف موقت
lapse
U
برگشت انحراف موقت
pontoons
U
پل موقت نظامی زدن
transient ischemia
U
کم خونی موضعی موقت
pontoon
U
پل موقت نظامی زدن
lapses
U
برگشت انحراف موقت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com