English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
franchise U ازادی حق انتخاب امتیاز
franchises U ازادی حق انتخاب امتیاز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
freedom of choice U ازادی انتخاب
freedom to choose U ازادی در انتخاب
radio button U شانه دایرهای کنر یک انتخاب که در هنگام انتخاب یک مزکز سیاه دارد.دگمههای رادیویی یک روش انتخاب از بین چند موضوع است و در هر زمان فقط یک دکمه رادیویی انتخاب میشود.
emancipation proclamation U اعلامیه ازادی بردگان اعلامیهای که در اول ژانویه 3681 به وسیله ابراهام لینکلن رئیس جمهور امریکاصادر و به موجب ان به بردگان سیاهپوست امریکایی ازادی اعطا شد
point after touchdown [یک امتیاز با گذراندن توپ بر فراز دروازه با ضربه پا پس از کسب شش امتیاز با رسیدن به پشت خط پایان]
overtime U وقت نامحدودپس از تساوی در امتیاز 41برای کسب دو امتیاز
handicap U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
handicaps U امتیاز برای ایجاد تعادل امتیاز تعادلی
target selector U دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
tree U روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
sophistication U نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
handicap U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
rugby point U امتیاز 3 یا 4 برای رساندن توپ به پشت خط پایان امتیاز 2 برای ضربه با پاوفرستان توپ از روی دروازه
handicaps U مسابقه ارابه رانی با دادن امتیاز از محل شروع به نسبت مسابقه امتیاز دادن به شرکت کنندگان
ineligibility U عدم قابلیت برای انتخاب شدن محرومیت از انتخاب شدن غیرقابل قبول
check U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checks U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
checked U جعبه کوچک با یک ضربدر در آن در صورتی که عمل انتخاب شود و خالی در صورتی که عمل انتخاب نشود
menu item U یک انتخاب در فهرست انتخاب
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
freeness U ازادی
indpendence U ازادی
independence U ازادی
enfranchisement U ازادی
insubjection U ازادی
freedom U ازادی
option U ازادی
immunity U ازادی
emancipation U ازادی
release U ازادی
options U ازادی
liberticide U ازادی کش
manumission U ازادی
freedoms U ازادی
large n U ازادی
looseness U ازادی
liberty U ازادی
openness U ازادی
liberals U ازادی
liberation U ازادی
liberties U ازادی
released U ازادی
releases U ازادی
liberal U ازادی
probation U ازادی مشروط
catholicity U ازادی فکر
liberty party U حزب ازادی
manumit U ازادی بخشیدن
probation U ازادی بقیدالتزام
advantages accruning from U ازادی مطبوعات
paroling U ازادی مشروط
liberator U ازادی بخش
freehand U ازادی در تصمیم
medal of freedom U مدال ازادی
laissez-faire U ازادی تجارت
paroles U ازادی مشروط
free will U ازادی اراده
paroled U ازادی مشروط
market freedom U ازادی تجاری
parole U ازادی مشروط
freehand U ازادی عمل
market freedom U ازادی بازار
liberators U ازادی بخش
manumission U ازادی برده
conditional discharge U ازادی مشروط
liberty of the press U ازادی مطبوعات
elbow room U ازادی عمل
degrees of freedom U درجات ازادی
toleration U ازادی ازادگی
freedom of trade U ازادی تجارت
free enterprise U ازادی اقتصادی
freedom of the press U ازادی نگارش
freedom of the press U ازادی مطبوعات
freedom of seas U ازادی دریاها
the champion of liberty U مدافع ازادی
elbowroom U ازادی عمل
economic freedom U ازادی اقتصادی
statue of liberty U مجسمه ازادی
civil liberty U ازادی مدنی
civil liberties U ازادی مدنی
habeas corpus U حکم ازادی
probational U ازادی بقیدالتزام
emancipatory U ازادی بخش
freedom of belief U ازادی عقیده
degree of freedom U درجه ازادی
freedom of enterprise U ازادی تجارت
relief U فراغت ازادی
edict of emancipation U منشور ازادی
liberally U ازادی خواهانه
freedom of experssion U ازادی بیان
free thought U ازادی فکر لامذهب
free thinking U ازادی از قیود مذهب
freedom of entry and exit U ازادی ورود و خروج
laissez-faire U ازادی کسب و کار
laissez-faire U ازادی صادرات وواردات
laissez faire U ازادی مطلق اقتصادی
liberal school U مکتب ازادی اقتصادی
libertarianism U طرفداری از ازادی فردی
liberty of conscience U ازادی عقیده یا فکر
declaration of indulgence U اعلام ازادی دینی
free movement of capital U ازادی جابجایی سرمایه
liberals U ازادی خواه زیاد
liberalism U اصول ازادی خواهی
libertarian U طرفدار ازادی اراده
libertarians U طرفدار ازادی اراده
the champion of liberty U سنگ بسینه زن ازادی
liberal U ازادی خواه زیاد
probationary period U دوره ازادی مشروط
nurse of liberty U پرورشگاه یا مهد ازادی
overindulgence U ازادی بیش از حد دادن
latitude U ازادی عمل وسعت
latitudes U ازادی عمل وسعت
freewheels U با ازادی حرکت وجنبش کردن
nationalists U ازادی خواه واستقلال طلب
ransom U ازادی کسی یاچیزی راخریدن
freewheel U با ازادی حرکت وجنبش کردن
illiberal U متعصب مخالف اصول ازادی
edict of emancipation U ازادی بی قید و شرط اعطا شد
jubilee U روز ازادی سال ویژه
jubilees U روز ازادی سال ویژه
nationalists U ملی گرا ازادی طلب
nationalist U ازادی خواه واستقلال طلب
nationalist U ملی گرا ازادی طلب
ransoms U ازادی کسی یاچیزی راخریدن
the liberal party U حزب یا دسته ازادی خواه
disestablish U کلیسا را از ازادی محروم کردن
scope U میدان دید ازادی عمل
disestablished U کلیسا را از ازادی محروم کردن
disestablishing U کلیسا را از ازادی محروم کردن
four freedoms U ازادی در نطق و بیان عقیده
freewheeled U با ازادی حرکت وجنبش کردن
Soc U ازادی دراخذ تصمیم قضایی
disestablishes U کلیسا را از ازادی محروم کردن
gold palm U نشان شرکت در جنگهای ازادی امریکا
piscary U ازادی ماهیگیری در ابهای متعلق به غیر
individualism U اصول ازادی فردی در سیاست واقتصاد
manchester school U مکتب انگلیسی طرفدار ازادی مبادله
liberalism U اعتقاد به ازادی ازلی و ابدی انسان
rollover U صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
four freedoms U دین رهایی از احتیاج و بالاخره ازادی از ترس
the open door U ازادی ورود بیگانگان به کشوری برای بازرگانی
parole U ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
paroles U ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
paroling U ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
paroled U ازادی زندانیان واسرا بقید قول شرف
controlled reprisal U انتخاب بررسی شده راه کار انتخاب کنترل شده راه کار
mr. and mrs billiards U بیلیارد کیسه دار بین زن ومرد که زن ازادی ضربه دارد
convertibility U قابلیت تبدیل پول و اسعار ازادی خرید و فروش ارز درممالک مختلف
run U یک امتیاز
charters U امتیاز
lease U امتیاز
exclusiveness U امتیاز
leases U امتیاز
runs U یک امتیاز
charter U امتیاز
point U امتیاز
chartering U امتیاز
chartered U امتیاز
royalty U حق امتیاز
royalties U حق امتیاز
licences U امتیاز
licence U امتیاز
rectums U امتیاز
rectum U امتیاز
act of grace U امتیاز
distinctions U امتیاز
licenses U امتیاز
distinction U امتیاز
advantage U امتیاز
pre-eminence U امتیاز
scoreline U خط امتیاز
scorelines U خط امتیاز
ads U امتیاز
franchises U امتیاز
privilege U امتیاز
prerogative U امتیاز
prerogatives U امتیاز
pas U امتیاز
prominence U امتیاز
franc U امتیاز
francs U امتیاز
franchise U امتیاز
ad U امتیاز
upper hand U امتیاز
concession U امتیاز
game bird U یک امتیاز
priviege U امتیاز
prominency U امتیاز
scoreless U بی امتیاز
scores U امتیاز
pre eminence U امتیاز
credit U امتیاز
credited U امتیاز
crediting U امتیاز
credits U امتیاز
scored U امتیاز
plus U امتیاز
score U امتیاز
concessions U امتیاز
aces U امتیاز سرویس
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com