Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Green tea is esteemed for its health-giving properties.
U
ارزش چای سبز در خواص سلامت بخش آن است.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
axiology
U
علم ارزش یا خواص ونوامیس ذاتی اجسام
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
book value
U
ارزش هر شیی برحسب انچه دردفترحساب نشان داده شود ارزش سهام طبق دفاتر
safety
U
سلامت
healthily
U
به سلامت
healthiness
U
سلامت
sicker
U
سلامت
safeness
U
سلامت
ad valorem
U
به نسبت ارزش کالا براساس ارزش
sanity
U
سلامت عقل
health
U
سلامت مزاج
sanity
U
سلامت روانی
compos mentis
U
سلامت عقل
ship safety
U
سلامت کشتی
mental health
U
سلامت روانی
neoclassical theory of value
U
تئوری ارزش نئوکلاسیک .براساس این نظریه ارزش یک کالا براثر تداخل عرضه وتقاضا برای کالای مورد نظربدست می اید
salutary
U
سلامت بخش سودمند
haleness
U
سلامت زنده دلی
healt and safety commision
U
کمیسیون سلامت و امنیت
i provided for his safety
U
وسائل سلامت او را فراهم کردم
value added
U
قیمت یا ارزش افزوده شده قیمت یک محصول در بازاربدون توجه به ارزش مواداولیه یی که در تولید ان به کار رفته است
end
U
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ended
U
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ends
U
با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
axiological
U
وابسته به ارزش ها یا علم ارزش ها
no par value
U
بدون ارزش واقعی بی ارزش
the animal is not s. to touch
U
دست زدن به ان جانورشرط سلامت نیست
To conserve ones health(energy )
U
سلامت ( نیرو ) خود را حفظ کردن
capital gain
U
منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
ration credit
U
تضمین سلامت مواد غذایی جیره ارتش
carrying
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carried
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carries
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry
U
با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
sangreal
U
جام مقدس
[که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
the Holy Grail
U
جام مقدس
[که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangrail
U
جام مقدس
[که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
sangraal
U
جام مقدس
[که نیروی جوانی و سلامت جاودان و تغذیه بی انتها دارد]
attribute
U
خواص
properties
U
خواص
attributes
U
خواص
attributing
U
خواص
Nothing can.compensate for the loss ones health.
U
هیچ چیز سلامت از دست رفته انسان رانمی تواند جبران کند
product capabilities
U
خواص محصول
attributing
U
صفت خواص
mechanical properties
U
خواص مکانیکی
intrinsic properties
U
خواص ذاتی
hydrological
U
وابسته به خواص اب
attribute
U
صفت خواص
intensive properties
U
خواص شدتی
collective properties
U
خواص کولیگاتیو
chemical properties
U
خواص شیمیایی
elastic properties
U
خواص ارتجاعی
property list
U
سیاهه خواص
bulk properties
U
خواص گروهی
attributes
U
صفت خواص
currency devaluation
U
کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
magnetics
U
علم خواص مغناطیسی
adhesion agent
U
ماده تشدیدکننده خواص
amphoteric
U
دارای خواص متضاد
partial molar properties
U
خواص جزیی مولی
electro magnetism
U
برق و خواص مغناطیسی
oleaginous
U
دارای خواص روغن
papaverous
U
دارای خواص خشخاش
general properties of bodies
U
خواص عمومی اجسام
acoustics
U
خواص صوتی ساختمان
properties of section
U
خواص مقاطع تیرها
commitment board
U
هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
isotropic
U
دارای خواص فیزیکی مشابه
pneumatics
U
علم خواص هوا و گاز
hydraulic
U
وابسته به مبحث خواص اب درحرکت
electro magnetism
U
تولید خواص مغناطیسی بوسیله
propertied
U
متمکن دارای خواص معین
optics
U
علم مطالعه در خواص نور
electrokinetics
U
علم خواص برق متحرک
electronography
U
ثبت خواص الکتریسته ساکن
unsex
U
از خواص جنسی محروم کردن
geophysical survey
U
مطالعه خواص فیزیکی زمین
isotropic
U
دارای خواص برابر از هرسو همگرای
actinology
U
دانشی که دران از خواص نورگفتگو میکند
electro statics
U
علم خواص الکتریک هنگام بیحرکتی
physicochemical
U
وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
to turn something
U
تغییر کردن در ظاهر یا خواص خود
atom
U
کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
atoms
U
کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
pneumatology
U
روح شناسی علم خواص هواو گازها
aircraft alternation
U
اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
gyromagnetic
U
وابسته به خواص مغناطیسی جسم الکتریکی چرخنده
actinic
U
دارای خواص پرتوافکنی مربوط به تاثیر شیمیایی
metamerism
U
برابری در ترکیب و وزن ودگرگونی در خواص شیمیایی
miscibility
U
قابلیت امیختن و اختلاط بدون از دست دادن خواص خود
additive
ماده ای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به آن اضافه شود
additives
U
مادهای که برای افزایش خواص مادهء دیگری به ان اضافه شود
platinum metal
U
ترکیب نیکل و روی و مس که تا اندازهای خواص پلاتین راپیدا میکند
epizoology
U
علم مطالعه خواص وبوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootiology
U
علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
epizootology
U
علم مطالعه خواص و بوم شناسی و علل شیوع امراض حیوانی
charactristic curve
U
نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
color code
U
روشی برای مشخص کردن یک جسم یا خواص ان با استفاده از ترکیبات مختلف رنگها
epiphytology
U
علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
gestalt
U
معین بطوریکه اجزاء ان خواص مختصه خودراازطرح و یاشکلی که از این ترکیب بدست اید
harmonics
U
مبحث مطالعه خواص ومختصات اصوات موسیقی مبحث الحان موزون همسازها
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
substantive
U
شبیه اسم دارای خواص اسم
worthless
U
بی ارزش
worthiness
U
ارزش
naught
U
بی ارزش
good for nothing
U
بی ارزش
rewarding
U
پر ارزش
rubbish
U
بی ارزش
picayubnish
U
بی ارزش
small change
U
کم ارزش
worm eaten
U
بی ارزش
punks
U
بی ارزش
price
U
ارزش
fustian
U
بی ارزش
trivalency
U
سه ارزش
trivalence
U
سه ارزش
worth
U
ارزش
shotten
U
بی ارزش
brummagem
U
کم ارزش
brummagem
U
بی ارزش
punk
U
بی ارزش
regardant
U
با ارزش
avail
U
ارزش
no par
U
بی ارزش
big ticket
U
با ارزش
unvalued
U
بی ارزش
valueless
U
بی ارزش
prices
U
ارزش
worth
U
با ارزش
cost
U
ارزش
low level
U
کم ارزش
market value
U
ارزش
value
U
ارزش
picayune
U
بی ارزش
raffish
U
بی ارزش
treasure
U
با ارزش
low grade
U
کم ارزش
valuing
U
ارزش
junky
U
بی ارزش
values
U
ارزش
economic value
U
ارزش اقتصادی
salvage value
U
ارزش بازیافتنی
disvalue
U
بی ارزش کردن
loan value
U
ارزش وام
logical value
U
ارزش منطقی
loss of value
U
افت ارزش
nominal value
U
ارزش اسمی
present worth
U
ارزش فعلی
loan value
U
ارزش استقراض
place value
U
ارزش مکانی
intrinsic value
U
ارزش ذاتی
scale value
U
ارزش مقیاسی
declared value
U
ارزش افهارشده
surplus value
U
ارزش اضافی
surrender value
U
ارزش بازخرید
survival value
U
ارزش بقا
numerical value
U
ارزش عددی
decrease in value
U
کاهش ارزش
it is of little worth
U
کم ارزش است
limiting value
U
ارزش نهایی
differential cost
U
ارزش نهایی
diagnostic value
U
ارزش تشخیصی
present value
U
ارزش حال
store of value
U
منبع ارزش
subjective value
U
ارزش ذهنی
present value
U
ارزش فعلی
present worth
U
ارزش حال
critical value
U
ارزش بحرانی
end value
U
ارزش انتهایی
net net worth
U
ارزش خالص
real value
U
ارزش واقعی
par value
U
ارزش اسمی
production cost
U
ارزش ساخت
meed
U
پاداش ارزش
final value
U
ارزش نهایی
net price
U
ارزش خالص
maintenance cost
U
ارزش نگهداری
quantitative value
U
ارزش مقداری
heating value
U
ارزش گرمایی
penny worth
U
ارزش یک پنی
heat value
U
ارزش گرمایی
heat of combustion
U
ارزش گرمایی
paradox of value
U
تناقض ارزش
quantitative value
U
ارزش کمی
gross value
U
ارزش ناخالص
net value
U
ارزش خالص
salavage value
U
ارزش اسقاطی
equity capital
U
ارزش ویژه
manufacture cost
U
ارزش ساخت
increase in value
U
افزایش ارزش
influence value
U
ارزش تاثیر
scrap value
U
ارزش اسقاطی
man friday
U
کمک با ارزش
prime cost
U
ارزش اولیه
objective value
U
ارزش عینی
objective value
U
ارزش واقعی
face value
U
ارزش صوری
net worth
U
ارزش خالص
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com