English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
wildfowl U اردک وحشی
mallard U اردک وحشی
mallards U اردک وحشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
sheldrake U اردک وحشی دریایی
Other Matches
brutify U وحشی یا حیوان صفت کردن وحشی شدن
pickerel U اردک ماهی کوچک گوشت اردک ماهی
wild fowl U مرغان وحشی پرندگان وحشی
ferae naturae U وحشی ذاتا وحشی
duck اردک
ducks and drakes U اردک نر
duck and drake U اردک نر
drakes U اردک نر
ducked U اردک
duckings U اردک
drake U اردک نر
ducks U اردک
duckling U بچه اردک
ducklings U جوجه اردک
duckling U جوجه اردک
goosander U اردک ماهیخوار
ducklings U بچه اردک
pintail U اردک دم دراز
pike U اردک ماهی
merganser U اردک ماهیخوار
flapper U جوجه اردک
quack U صدای اردک
quacked U صدای اردک
quacking U صدای اردک
quacks U صدای اردک
squawk U صدای اردک دراوردن
waddling U اردک وارراه رفتن
loggerhead U نوعی اردک دریایی
waddles U اردک وارراه رفتن
luce U اردک ماهی بزرگ
waddled U اردک وارراه رفتن
ugly duckling <idiom> U جوجه اردک زشت
squawked U صدای اردک دراوردن
ducks U اردک ماده غوطه
duckings U اردک ماده غوطه
ducked U اردک ماده غوطه
duck U اردک ماده غوطه
squawks U صدای اردک دراوردن
waddle U اردک وارراه رفتن
waddles U راه رفتن اردک وار
walleyed U انواع مختلف اردک ماهی
walleye U انواع مختلف اردک ماهی
waddled U راه رفتن اردک وار
waddle U راه رفتن اردک وار
waddling U راه رفتن اردک وار
scaup duck U اردک قرمز اسیاواروپا وامریکا
sashay U اردک وار راه رفتن
Black sheep U جوجه اردک زشت [اصطلاح روزمره]
dibber U اب خوردن مثل اردک بذر کاری
jack salmon U اردک ماهی چشم سفید امریکا
quacking U صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacked U صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quack U صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacks U صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
gadwall U اردک قهوهای و سیه فام شمال اروپا و امریکا
pochard U یکجور اردک اروپایی که سروگردنش حنایی رنگ اشت
decoys U طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoying U طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoyed U طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
decoy U طعمه یا دام یا توری برای گرفتن اردک و مرغان دیگر
barbaric U وحشی
undaunted U وحشی
feral U وحشی
anthropophagus U وحشی
Gothic U وحشی
boarish U وحشی
savaged U وحشی
gris U وحشی
hare brained U وحشی
savaging U وحشی
savages U وحشی
ferine U وحشی
ruffian U وحشی
ruffians U وحشی
sylvatic U وحشی
unmannerly U وحشی
unshaped U وحشی
unshapen U وحشی
wild U وحشی
savage U وحشی
uncivilized U وحشی
barbarous U وحشی
ferocious U وحشی
truculent U وحشی
ungovernable U وحشی
ruttish U وحشی
wilds U وحشی
wildest U وحشی
rambunctious U وحشی
farouche U وحشی صفت
fellness U وحشی گری
barbarise U وحشی کردن
charlock U خردل وحشی
barbarize U وحشی کردن
wild rice U برنج وحشی
on the same p as the savages U درترازو وحشی ها
mustang U اسب وحشی
manlike U جنس نر وحشی
saracen U کافر وحشی
semi barbarian U نیم وحشی
onion grass U یکجور جو وحشی
tiger cat U گربه وحشی
toadflax U کتان وحشی
imbrute U وحشی شدن
horsemint U نعناع وحشی
gothicism U وحشی گری
wildling U حیوان وحشی
wildness U وحشی گری
feral child U کودک وحشی
Wild West U غرب وحشی
onion couch U یکجور جو وحشی
grosser U وحشی توده
grossed U وحشی توده
parsnips U زردک وحشی
cheetah U یوزپلنگ وحشی
headaches U خشخاش وحشی
buffaloes U گاو وحشی
buffalo U گاو وحشی
brutalizing U وحشی شدن
brutalizes U وحشی شدن
bestiality U وحشی گری
parsnips U هویج وحشی
parsnip U زردک وحشی
brutalising U وحشی شدن
bullocks U گوساله وحشی
bullock U گوساله وحشی
wildcat U گربه وحشی
grosses U وحشی توده
wildcats U گربه وحشی
grossing U وحشی توده
headache U خشخاش وحشی
parsnip U هویج وحشی
brutalized U وحشی شدن
savage U وحشی شدن
wildlife U حیوانات وحشی
savaging U وحشی کردن
uncivilly U وحشی بی ادب
savaging U وحشی شدن
uncivil U وحشی بی ادب
savages U وحشی کردن
brutalised U وحشی شدن
savages U وحشی شدن
grossest U وحشی توده
brutalises U وحشی شدن
savaged U وحشی کردن
brutalize U وحشی شدن
gross U وحشی توده
savage U وحشی کردن
cheetahs U یوزپلنگ وحشی
savaged U وحشی شدن
perfection of savagery U نهایت وحشی گری
buff U گاو وحشی زردنخودی
troglodyte U انسانهای غارنشین وحشی
buffs U گاو وحشی زردنخودی
ruffianly U گردن کلفت وحشی
wildfowler U شکارچی غاز وحشی
wild parsley U انواع هویج وحشی
the african savages وحشی های آفریقا
wild beasts U جانوران وحشی وحوش
styrax U بوته وحشی جاوی
perfection of savagery U کمال وحشی گری
marihuana U تنباکوی وحشی بیابانی
madcap U ادم بی پروا و وحشی
leopard U پلنگ گربه وحشی
leopards U پلنگ گربه وحشی
mallard U نوعی مرغابی وحشی
mallards U نوعی مرغابی وحشی
caprifig U درخت انجیر وحشی
brent U یکجورغاز وحشی کوچک
marijuana U تنباکوی وحشی بیابانی
barbarize U بیگانه یا وحشی شدن
brutal U حیوان صفت وحشی
gooseberry bush U درخت انگور وحشی
barbarian U ادم وحشی یابربری
greylag U غاز وحشی اروپایی
feral U حیوان شکاری وحشی
barbarise U وحشی گری کردن
ferocity U وحشی گری سبعیت
barbarians U ادم وحشی یابربری
brutalises U وحشی یا حیوان صفت کردن
catamount U ادم پس کوهی و وحشی صفت
brutalised U وحشی یا حیوان صفت کردن
polecat U موش خرمای وحشی اروپایی
wilding U گیاه یا میوه خودرو وحشی
masterwort U سنبل ختایی جاوه وحشی
passenger pigeon U کبوتر وحشی امریکای شمالی
polecats U موش خرمای وحشی اروپایی
catamountain U ادم پس کوهی و وحشی صفت
brutalising U وحشی یا حیوان صفت کردن
brutalizing U وحشی یا حیوان صفت کردن
warrens U محل نگهداری حیوانات وحشی
warren U محل نگهداری حیوانات وحشی
brutalizes U وحشی یا حیوان صفت کردن
reclaim animal U حیوانات وحشی تربیت شده
brutalized U وحشی یا حیوان صفت کردن
charreada U سواری مکزیکی اسب وحشی
brutalize U وحشی یا حیوان صفت کردن
wild eyed U دارای چشمان وحشی وخیره
to have the wild stag's foot <idiom> U در چابکی پای آهوی وحشی داشتن.
zootechny U فن اهلی کردن جانوران وحیوانات وحشی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com