English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
drop height U ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
descentheight U ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
terrain clearance U حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
pressure altitude U ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
altitude sickness U حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
altitude azimuth U عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
absolute altimeter U ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
altitudes U ارتفاع هواپیما
altitude U ارتفاع هواپیما
stato scope U ارتفاع سنج هواپیما
barometric altitude U ارتفاع بارومتری هواپیما
calibrated altitude U ارتفاع تنظیم شده هواپیما
absolute altimeter U دستگاه ارتفاع سنج هواپیما
altitude circle U صفحه ارتفاع سنج هواپیما
cruising altitude U ارتفاع ثابت پرواز هواپیما
negative altitude U ارتفاع هواپیما را تصحیح کنید
ceilings U ارتفاع هواپیما یا ابر از سطح زمین
ceiling U ارتفاع هواپیما یا ابر از سطح زمین
nose down U خارج شدن هواپیما از پروازتراز بطرف شیرجه و کاهش ارتفاع
exmeridian altitude U ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
radar altitude U ارتفاعی که بوسیله راداربطور خودکار به هواپیماداده میشود ارتفاع راداری هواپیما
best angle of climb airspeed U سرعتی در هواپیما که بیشترین افزایش ارتفاع دریک نقطه معین را سبب میشود
absolute ceiling حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
vertical scale U عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
barometric altimeter U ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
flare dud U گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
sextant altitude U ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
pile height U ارتفاع پرز [این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
altitude separation U اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
safe altitude U ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
maximum ordinate U حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
touchdowns U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling U تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
ocant altitude U ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
command altitude U ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
air mileage indicator U کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aft U قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
low altitude U ارتفاع کم ارتفاع پست
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
bench check U ازمایش عملی روی قطعه بازشده از بدنه هواپیما به منظور تعیین قابلیت ادامه کار
space charter U اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller U پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
low airburst U ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
bombing height U ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
moment U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
height datum U سطح مبنای سنجش ارتفاع سطح مبنای ارتفاع
mean sea level U ارتفاع متوسط از سطح دریا ارتفاع متوسط اب دریا
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
point of no return U نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
ramp U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
sawed off U کم ارتفاع
elevations U ارتفاع
depths U ارتفاع
height U ارتفاع
line height U ارتفاع خط
heights U ارتفاع
attack altitude U ارتفاع تک
depth U ارتفاع
altitude U ارتفاع
altitudes U ارتفاع
low-rise U کم ارتفاع
x height U ارتفاع x
low level U در ارتفاع کم
elevation U ارتفاع
apparent celestiallatitude U ارتفاع
apothem U ارتفاع
contour lines U خط هم ارتفاع
low U کم ارتفاع کم
drop altitude U ارتفاع پرش
critical height U ارتفاع بحرانی
cruising altitude U ارتفاع پرواز
depth of tooth U ارتفاع دندانه
depth of abutting gap faces U ارتفاع شکاف
effective depth U ارتفاع مفید
hight of burst U ارتفاع ترکش
head U ارتفاع فشاری
computed altitude U ارتفاع محسوب
height of burst U ارتفاع ترکش
discharge head U ارتفاع تخلیه
head pressure U ارتفاع فشاری
optimum height U ارتفاع مطلوب
flange depth U ارتفاع لبه
height clearance U ارتفاع مجاز
elevator gear U گردونه در ارتفاع
effective length of strut U ارتفاع کمانش
critical altitude U ارتفاع بحرانی
drop altitude U ارتفاع بارریزی
hauteur U ارتفاع غرور
levels U سطح ارتفاع
altimeter U ارتفاع یاب
flypasts U پرواز در ارتفاع کم
altimeters U ارتفاع سنج
levelled U سطح ارتفاع
leveled U سطح ارتفاع
level U سطح ارتفاع
ceilings U ارتفاع ابر
levelling U ارتفاع یابی
altimeter U ارتفاع سنج
altimeters U ارتفاع یاب
altitude sickness U ناخوشی ارتفاع
ceiling U ارتفاع ابر
high jump U پرش ارتفاع
astro altitude U ارتفاع نجومی
bankful U ارتفاع لبریزی
barometric U ارتفاع سنجی
bombing height U ارتفاع بمباران
cam throw U ارتفاع منحنی
flyby U پرواز در ارتفاع کم
flybys U پرواز در ارتفاع کم
flypast U پرواز در ارتفاع کم
barometers U ارتفاع سنج
barometer U ارتفاع سنج
humblest U بدون ارتفاع
humble U بدون ارتفاع
riser U ارتفاع پله
absolute altitude U ارتفاع مطلق
headroom U ارتفاع ساختمان
cam throw U ارتفاع بادامک
height of centers U ارتفاع مرکز
safe altitude U ارتفاع امن
superelevation U ارتفاع زیاد
take a sight U ارتفاع گرفتن
vertical interval U اختلاف ارتفاع
suction lift U ارتفاع مکش
observed altitude U ارتفاع حقیقی
low cloud U ابرهای کم ارتفاع
height adjustment میزان ارتفاع
high altitude U ارتفاع زیاد
low altitude U ارتفاع پایین
optimum height U حداکثر ارتفاع
jump altitude U ارتفاع پرش
total suction head U ارتفاع کل مکشی
pressure head U ارتفاع فشار
studding U ارتفاع اتاق
hypsometer U ارتفاع سنج
hypsometer U ارتفاع پیما
percolation head U ارتفاع نفوذ
high altitude U از ارتفاع زیاد
height of eye U ارتفاع راصد
net head U ارتفاع موثر
height of site U ارتفاع ایستگاه
height of rise U ارتفاع برجستگی
rise U ارتفاع پله
rises U ارتفاع پله
height of rise U ارتفاع ابگیر
height of site U ارتفاع پایگاه
height of fill U ارتفاع خاکریز
height overall U ارتفاع ساختمان
quadrat U ارتفاع سنج
position angle U زاویه ارتفاع جسم
height adjustment scale پایه تنظیم ارتفاع
barometric altimeter U ارتفاع سنج فشاری
mean range of the tide U میانگین ارتفاع کشند
cap height U ارتفاع حروف بزرگ
negative altitude U ارتفاع غلط است
minimum elevation U حداقل ارتفاع لوله
calculated altitude U ارتفاع محاسبه شده
ceilometer U ارتفاع سنج ابر
calculated altitude U ارتفاع تنظیم شده
head U ارتفاع ریزش سر رولور سر
optimum height U ارتفاع حداکثرقابل استفاده
alpine U واقع در ارتفاع زیاد
spot elevation U ارتفاع تعیین شده
condenser height adjustment تنظیم انقباض ارتفاع
height adjustment foot پایه تنظیم ارتفاع
high water U حداکثر ارتفاع اب مد دریا
altitude U ارتفاع از سطح دریا
height adjustment screw پیچ تنظیم ارتفاع
altitudes U ارتفاع از سطح دریا
zenith distance U ارتفاع راس القدم
very high U ارتفاع خیلی بالا
angle of elevation U زاویه ارتفاع لوله
altitude separation U حد سطوح مبنای ارتفاع
altitude intercept U رهگیری در ارتفاع بالا
closed height U حداکثر ارتفاع لیفتراک
altitude datum U ارتفاع از سطح دریا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com