Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
electrical communications
U
ارتباطات الکترونیکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
office of the future
U
ارتباطات داده و سایر تکنولوژیهای الکترونیکی بعمل می اورد
Other Matches
voice grade channel
U
ارتباطات کامپیوتر به کامپیوتر بااستفاده از خطوط عادی بکاربرده شده در ارتباطات تلفنی مجرای از دریچه صدایی
solid-state
U
وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
electronic office
U
محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
ebam
U
Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
cybernetics
U
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
electronic element
U
بخش الکترونیکی قسمت الکترونیکی
paperless
U
شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
whiter
U
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
white
U
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whitest
U
پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
e mail
U
علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
electrosensitive printer
U
چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی
comms
U
ارتباطات
communication
U
ارتباطات
telecommunication
U
ارتباطات
communications
U
ارتباطات
signal communications
U
ارتباطات مخابراتی
communications protocol
U
پروتکل ارتباطات
communication chief
U
رئیس ارتباطات
communication theory
U
نظریه ارتباطات
optical communications
U
ارتباطات نوری
telecommunications
U
ارتباطات از دور
communications program
U
برنامه ارتباطات
comunications parameters
U
پارامترهای ارتباطات
digital communications
U
ارتباطات دیجیتالی
communication
U
ارتباطات مواصلات
avionics
U
ارتباطات هوایی
telecommunication network
U
پبکه ارتباطات
telecommunication installation
U
تاسیسات ارتباطات
telecommunication tower
U
برج ارتباطات
agency of communications
U
شعبه ارتباطات
voice communications
U
ارتباطات صوتی
avionics
U
ارتباطات فضایی
telecommunication technique
U
تکنیک ارتباطات
telecommunication engineer
U
مهندس ارتباطات
telecommunication traffic
U
ترافیک ارتباطات
electro optics
U
وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
data communications processor
U
پردازنده ارتباطات داده ها
binary synchronous communication
U
ارتباطات همزمان دودویی
data communications equipment
U
تجهیزات ارتباطات داده ها
data communication system
U
سیستم ارتباطات داده
communications controller
U
کنترل کننده ارتباطات
communications
U
خطوط مواصلاتی ارتباطات
main center office
U
مرکز اصلی ارتباطات
logic
U
مراحل و تصمیمات و ارتباطات
telecommunication
U
ارتباطات از راه دور
telecommunications
U
ارتباطات راه دور
logical
U
مراحل و تصمیمات و ارتباطات آنها
telecommunications specialist
U
متخصص ارتباطات راه دور
telemedicine
U
استفاده از ارتباطات راه دور
dce
U
CommunicationsEquipment Dataتجهیزات ارتباطات داده
tcam
U
TelecommunicationsAccessروش دستیابی ارتباطات دورethod
signal security
U
حفافت امور مخابراتی یا ارتباطات
tariff
U
شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
tariffs
U
شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
We are living in the age of mass communication.
U
ما در دوران ارتباطات جمعی زندگی می کنیم.
adccp
U
پروتکل پیشرفته کنترل ارتباطات داده
telecommunications access method
U
روش دستیابی ارتباطات ازراه دور
combined communication board
U
هیئت ارتباطات ستاد یکانهای مرکب
basic telecommunications access method
U
روش دستیابی ارتباطات راه دور اساسی
micros
U
طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
micro
U
طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
microcomputer
U
طرح و ارتباطات سخت افزار داخلی ریزکامپیوتر
advanced
U
Protocol CommunicationControl Dataپروتکل پیشرفته کنترل ارتباطات
framework
U
صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
ack
U
علامتی در ارتباطات و بی سیم و تلفن که بجای حرف A بکارمیرود
frameworks
U
صفحه گسترده ارتباطات و گرافیکهای تجاری را فراهم میکند
Ergonomics
U
[مطالعه در ارتباطات بین کارهای انسانی، کار پژوهی]
fcc
U
CommunicationCommision Federalسازمان امریکایی مسئول منظم کردن ارتباطات
EDAC
U
سیستم تصحیح خطای مقابل برای ارتباطات دادهای
chart
U
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
transborder
U
ارتباطات میان سیستمهای کامپیوتری که در کنارمرزهای ملی قرار دارند
btam
U
BasicTelecommunicationsAccess روش دستیابی ارتباطات راه دور اساسی ethod
charting
U
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charted
U
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charts
U
نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
integral controller
U
واحد ارتباطات که درون یک کامپیوتر قرار داده شده است
Manchester coding
U
روش کدگذاری داده و سیگنالهای زمانی که در ارتباطات به کار می رود
basic
U
بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
ccitt v.
U
در ارتباطات داده سری ای ازاستانداردها است که خصوصیات رابط را توصیف میکند
teleinformatic services
U
هر وسیلهای مثل تلکس , رونوشت که از ارتباطات راه دور سرویس می گیرد
basics
U
بخشی از کنترل کننده ارتباطات که توابع ریاضی و منط قی را بررسی میکند
pact
U
نوع خاصی از ارتباطات سیاسی است که در ان تعدادی از دول به طور مشترک
pacts
U
نوع خاصی از ارتباطات سیاسی است که در ان تعدادی از دول به طور مشترک
architecture
U
فاهر و اتصالات سخت افزار داخلی کامپیوتر و ارتباطات منط قی بین CPU
byte
U
پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند
down line processor
U
پردازندهای که در ترمینال یک شبکه ارتباطات قرار دارد وانتقال داده را اسان میکند
bytes
U
پتروکل ارتباطات که داده رابه صورت حروف و نه رشتههای بیتی ارسال میکند
coalitions
U
در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
coalition
U
در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
clusters
U
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster bombs
U
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster
U
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
cluster bomb
U
کامپیوتر مرکزی که ارتباطات بین دو وسیله خوشه ورا شده یا محلی از حافظه را کنترل میکند
multimedia
U
قطعه پردازنده که حاوی قط عاتی است که برای بهبود کارایی چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
sna
U
روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند ونیز سخت افزارهای مختلف برای ارتباط
internal telecommunications unions
U
یک دفتر نمایندگی با 156عضو متخصص از ملل متحدکه مسئول هم اهنگی بین المللی مسائل مربوط به ارتباطات دوربرد میباشد
electronic
U
الکترونیکی
dual
U
حافظه با دو مجموعه از داده و خط وط حافظه که ارتباطات بین CPU ها را ممکن می سازد
processor
U
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
db/dc
U
DataCommunication/Base Data پایگاه داده- ارتباطات داده
graphics
U
وسیله الکترونیکی
electronic calculator
U
حسابگر الکترونیکی
electronic computer
U
کامپیوتر الکترونیکی
electronic beam
U
اشعه ی الکترونیکی
electronic brain
U
مغز الکترونیکی
pos
U
قط ه فروش الکترونیکی
electronic mail
U
پست الکترونیکی
electronic components
U
اجزاء الکترونیکی
electrical interception
U
رهگیری الکترونیکی
elctron tube
U
لامپ الکترونیکی
computers
U
ماشین الکترونیکی
computer
U
ماشین الکترونیکی
e-mail
[short for electronic mail]
U
پست الکترونیکی
email
[short for electronic mail]
U
پست الکترونیکی
strobe
U
ا ز یک مدار الکترونیکی
snail mail
U
و نه پست الکترونیکی
adapter
U
وسیله الکترونیکی
electronic control
U
تنظیم الکترونیکی
electronic control
U
کنترل الکترونیکی
electronic filling
U
پر کردن الکترونیکی
electronic security
U
تامین الکترونیکی
electronic deception
U
فریب الکترونیکی
electronic navigation
U
ناوبری الکترونیکی
electronic element
U
عنصر الکترونیکی
electronic music
U
موسیقی الکترونیکی
electronic magazine
U
مجله الکترونیکی
electronic interfrence
U
تداخل الکترونیکی
electronic pen
U
قلم الکترونیکی
electronic countermea sures
U
اقدامات ضد الکترونیکی
electronic publishing
U
انتشارات الکترونیکی
electronic control
U
فرمان الکترونیکی
electronic counter counter measures
U
اقدامات ضد ضد الکترونیکی
electronic printer
U
چاپگر الکترونیکی
electronic counter measure
U
جنگهای الکترونیکی
MMX
U
قطعه پردازنده intel پیشرفته که حاوی خصوصیات ویژه و قط عاتی است که برای بهبود کارایی استفاده از چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
bin
U
بلوک سه بعدی الکترونیکی
electronic fund transfer
U
ارسال الکترونیکی دارائی
electronic spreadsheet
U
صفحه گسترده الکترونیکی
electronic warfare
U
میدان جنگ الکترونیکی
electronic modulation
U
مدولاسیون اطلاعات الکترونیکی
electronic voltmeter
U
ولت سنج الکترونیکی
electronic power supply
U
منبع تغذیه الکترونیکی
bins
U
بلوک سه بعدی الکترونیکی
electronic transfer of data
U
انتقال الکترونیکی اطلاعات
eft
U
انتقال الکترونیکی دارائی
electronic camputer
U
ماشین حساب الکترونیکی
electrosensitive paper
U
کاغذ حساس الکترونیکی
electronic countermea sures
U
پیش گیریهای ضد الکترونیکی
eft
U
انتقال الکترونیکی سرمایه
integrate electronic component
U
قطعه الکترونیکی مجتمع
edp manager
U
مدیرداده پردازی الکترونیکی
electronic data processing
U
پردازش الکترونیکی داده
electronic
U
الکترونیکی مربوط به الکترونیک
amusement arcade
U
سالن بازیهای الکترونیکی
systems network architecture
U
روشهای طراحی IBM که نحوه ارتباطات در شبکه را بیان میکند و امکان ارتباط سخت افزارهای مختلف را فراهم میکند
data scope
U
یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
EXOR
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع EX OR
videoing
U
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
videos
U
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
video
U
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
electronic security
U
رعایت حفافت ارتباط الکترونیکی
trunk exchange
U
مرکز تلفن با سیستم الکترونیکی
videoed
U
فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
electronic data processing system
U
سیستم پردازش الکترونیکی داده
OR function
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع OR
industrial electronic computer
U
ماشین حساب الکترونیکی صنعتی
microsoft
U
برنامهای در ویندوز که پست الکترونیکی
electronically programmable
U
برنامه پذیر به صورت الکترونیکی
regenerator
U
وسیلهای که در ارتباطات استفاده میشود و سیگنال دریافتی را مرتب میکند و ارسال میکند. و برای گشترش محدوده شبکه به کار می روند
axis of signal communication
U
محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
gate
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
gate
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
gates
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
replying
U
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
gates
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
gates
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
gates
U
مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
replied
U
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
gate
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
replies
U
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
reply
U
پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
gate
U
مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
gate
U
مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
exclusive
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
gates
U
مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
an system
U
سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
EXNOR
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
facsimile transceiver
U
واحدی برای انتقال و دریافت الکترونیکی
electronically
U
مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی
motorola
U
سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
NEQ
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع NER
non equivalence function
U
پیاده سازی الکترونیکی تابع NEQ
responsor
U
دستگاه گیرنده و جواب دهنده الکترونیکی
electronic navigation
U
هدایت هواپیما یا کشتی بادستگاههای الکترونیکی
balloon reflector
U
بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
sense
U
آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
sensed
U
آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
senses
U
آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com