English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 115 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
master U ارباب استاد
mastered U ارباب استاد
masters U ارباب استاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
overlord U ارباب
landlords U ارباب
landlord U ارباب
seignior U ارباب
masterless U بی ارباب
monseigneur U ارباب من
monsieur U ارباب
suzerain U ارباب
overlords U ارباب
lords U ارباب
lord U ارباب
buckra U ارباب
liege U ارباب
bossed U ارباب برجسته
bosses U ارباب برجسته
clients U ارباب رجوع
bossing U ارباب برجسته
padrone U مدیر ارباب
seigneurial U ارباب وار
boss U ارباب برجسته
principal U موکل ارباب
artistans U ارباب حرف
principals U موکل ارباب
clientage U ارباب رجوع
clientele U ارباب رجوع
manorialism U ارباب منشی
mansion house U خانه ارباب
master slave U ارباب و برده
client U ارباب رجوع
mastered U ارباب صاحب
squirish U ارباب وار
squires U ارباب سلحشور
squire U ارباب سلحشور
masters U ارباب صاحب
bossy U ارباب منش
bossiness U ارباب منش
lord U ارباب خداوندگار
self-employed U ارباب خود
self employed U ارباب خود
master U ارباب صاحب
lords U ارباب خداوندگار
villeinage U ارباب رعیتی
professor U استاد
maestro U استاد
instructors U استاد
instructor U استاد
skilful U استاد
maestros U استاد
wright U استاد
professors U استاد
adept U استاد
craftsmaster U استاد
master slave system U سیستم ارباب و برده
patrons U مشتری یا ارباب رجوع
territoriality U سیستم ارباب ورعیتی
territorialism U سیستم ارباب ورعیتی
esquire U مالک زمین ارباب
patron U مشتری یا ارباب رجوع
chess master U استاد شطرنج
master off U استاد شمشیربازی
master workman U استاد کار
adjoint U معاون استاد
handiest U استاد در کارخود
mastered U استاد شطرنج
tutored U استاد راهنما
tutor U استاد راهنما
masters U استاد شطرنج
master U استاد شطرنج
elaborates U ساخت استاد
past master U استاد پیشین
past master U استاد قدیمی
tutors U استاد راهنما
handy U استاد در کارخود
past masters U استاد قدیمی
past masters U استاد پیشین
elaborate U ساخت استاد
handier U استاد در کارخود
elaborating U ساخت استاد
elaborated U ساخت استاد
manor house U خانه ارباب یا صاحب تیول
manor houses U خانه ارباب یا صاحب تیول
philologist U استاد زبان شناسی
practice makes perfect U کارکن تا استاد شوی
grandmasters U استاد بزرگ شطرنج
analyst U استاد تجزیه روانکاو
analysts U استاد تجزیه روانکاو
grandmaster U استاد بزرگ شطرنج
seignorage U حق الضرب حق ویژه ارباب صاحب تیول
seigniorage U حق الضرب حق ویژه ارباب صاحب تیول
donnish U وابسته به یا همانند استاد دانشگاه
To be a master of ones craft. U درفن خود استاد بودن
As a university professor , his performance stank. U طرف گند زد به هر چه استاد دانشگاه !
he is a past master in U او در استاد یا کهنه کار است
regius professor U استاد منصوب ازطرف پادشاه
black belt U کمربند سیاه استاد جودو
black belts U کمربند سیاه استاد جودو
international master U استاد بین المللی شطرنج
dons U رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
The professor knows what he is talking about. U استاد ازروی اطلاع صحبت می کند
donning U رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
The professor stepped into the classroom. U استاد بداخل کلاس قدم گذاشت
donned U رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
to live in U پیش استاد یا کارفرمای خودغذا خوردن
don U رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
school doctor U استاد دانشگاه یا اموزشگاه الهیات در قرنهای میانه
Freemason U [استاد کار بنای آزاد در اتحادیه معماران]
copyhold U تصرف زمین بموجب رونوشت صورتی که درمحکمه ارباب تیول تنظیم میش
following my lead U یک جور بازی که هر بازیکن را وادار میکنند هرکاری که استاد کرد او نیز بکند
Mohtasham design U طرح محتشمی [اینگونه طرح ها منسوب به استاد محتشم کاشانی بافنده مشهور کاشان می باشد.]
coaches U کمک مربی کمک استاد
coach U کمک مربی کمک استاد
coached U کمک مربی کمک استاد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com