English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
vigmette U ارایشی که عبارت است ازبرگها و پیچکهای تاک سرلوحه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
epigraph U سرلوحه
signboard U سرلوحه
caption U سرلوحه
signboards U سرلوحه
captions U سرلوحه
headings U سرلوحه پیام
heading U سرلوحه پیام
frontispiece U سرلوحه سرصفحه
frontispieces U سرلوحه سرصفحه
isotacticity U تک ارایشی
deeorative U ارایشی
atacticity U بی ارایشی
ornamental U ارایشی
plume U پر ارایشی
plumes U پر ارایشی
syndiotacticity U هم ارایشی
dingbats U دخشههای ارایشی
ornamental U گیاه ارایشی
frieze U حاشیه ارایشی
friezes U حاشیه ارایشی
search and replace U خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
plumassier U فروشنده پرهای ارایشی
guilloche U ارایشی که ماننداست به نوارهایاقیطانهای بهم تابیده
capitulary U عضو دستهای درکلیسا مجموعه دستورهاوایین نامههای اداری وشرعی سرلوحه
term U عبارت
phrases U عبارت
phrased U عبارت
wordage U عبارت
phrase U عبارت
clauses U عبارت
clause U عبارت
terming U عبارت
termed U عبارت
experssion U عبارت
statements U عبارت
worded U عبارت
cl U عبارت
statement U عبارت
expression U عبارت
expressions U عبارت
word U عبارت
mathematical term U عبارت [ریاضی]
To phrase. U به عبارت در آوردن
an idiomatic experssion U عبارت اصطلاحی
term U عبارت [ریاضی]
assignment statement U عبارت گمارشی
an exclamatory phrase U عبارت تعجبی
in other words <adv.> U به عبارت دیگر
context style of a expression U سیاق عبارت
trinomial U دارای سه عبارت
range expression U عبارت دامنه
put into words U به عبارت دراوردن
protext U عبارت پیشین
prolixity U عبارت زاید
Verbosity. Rhetoric. U عبارت پردازی
phraseologist U عبارت پرداز
paragrapher U عبارت نویس
relational expression U عبارت رابطهای
involution U پیچدارکردن عبارت
Namely …viz …it consists of… U عبارت است از ...
namely <adv.> U به عبارت دیگر
doxology U عبارت تسبیحی
to wit <adv.> U به عبارت دیگر
videlicet U به عبارت دیگر
in fact U به عبارت دیگر
the letter of the law U عبارت قانون
wording U عبارت سازی
expression U افهار عبارت
colloquialism U عبارت مصطلح
colloquialisms U عبارت مصطلح
quotations U اقتباس عبارت
term U جمله عبارت
termed U جمله عبارت
terming U جمله عبارت
quotation U اقتباس عبارت
phraseology U عبارت پردازی
expressions U افهار عبارت
affirmative U عبارت مثبت
passages U عبارت فقره
passage U عبارت فقره
locus classicus U عبارت نمونه ادبی
i.e U مخفف به عبارت دیگر
limitation clause U عبارت تعیین حدود
mixed mode experssion U عبارت امیخته یاب
landed a U که عبارت از زمین است
metaphraze U به عبارت دیگر در آوردن
verbalism U عبارت بی معنی پرحرفی
it consists mainly U بیشتر عبارت است از
facies U عبارت مشخص یک طبقه
pull out quote U عبارت استخراج شده
to express in worde U به سخن یا عبارت دراوردن)
escalation U ماده یا عبارت تعدیل
qualificative U کلمه یا عبارت توصیفی
passage U عبارت منتخبه از یک کتاب
locutions U سبک عبارت پردازی
locution U سبک عبارت پردازی
anastrophe U تعویض کلمات یک عبارت
passages U عبارت منتخبه از یک کتاب
phrase U فراز عبارت سازی
phrased U فراز عبارت سازی
phrases U فراز عبارت سازی
phraseography U نشان گذاری بجای عبارت
fisher equation U این رابطه عبارت است از :
lambs wool U که عبارت از ابجوامیخته با سیب و قند
restrictive U جمله یا عبارت حصری یا محدودکننده
equation of exchange U به این ترتیب معادله عبارت از : PQ=V
B.Sc U مخفف عبارت 'Science of Bachelor'
anaphora U تکرار یک یا چند عبارت متوالی
b. and b U مخفف عبارت 'breakfast and bed'
anastrophe U قلب عبارت کلمات مقلوب
florulent U خوش عبارت دارای صنایع بدیعی
tongue-twisters U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
inverts U قلب عبارت معکوس کردن نسبت
Afro-American U نژاد آفریقایی آمریکایی [عبارت قدیمی]
C.A.B U مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
C.A.B.s U مخفف عبارت ادارهی هواپیمایی کشوری
tongue-twister U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
inverting U قلب عبارت معکوس کردن نسبت
invert U قلب عبارت معکوس کردن نسبت
tongue twister U کلمه یا عبارت دارای تلفظ دشوار
worid U عبارت پیغام خبر قول عهد
word order U ترتیب وقوع کلمه در عبارت یا جمله
irishism U عبارت یا اصطلاح یا رسوم مشخص ایرلندی
well turned U خوب ادا شده خوش عبارت
parachronism U اشتباهی که عبارت است ازدیرترقراردادن تاریخ یک رویداد
C.I.A U مخفف عبارت سازمان مرکزی اطلاعات آمریکا
diction U عبارت انتخاب لغت برای بیان مطلب
to knock head U چیزی که عبارت ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
functional shift U تغییر یک کلمه یا عبارت برحسب مقتضیات دستوری
multi statement line U خط ی از برنامه کامپیوتری که حاوی بیشتر از یک دستور یا عبارت است
statements U خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
haplography U اشتباهی که عبارت است ازیکبارنوشتن چیزی که بایددوبارنوشته شود
branches U یک یا چند مسیر که می توانند پس از یک عبارت شرطی انجام شوند
semicolon U که انتهای خط برنامه یا عبارت را در برخی زبان ها نشان میدهد.
branch U یک یا چند مسیر که می توانند پس از یک عبارت شرطی انجام شوند
legal U عبارت یا دستوری که در قوانین زبان قابل پذیرش است
statement U خط ی در برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
Bye and take care of yourself! [leaving phrase] U خداحافظ و مواظب خودت باش! [عبارت هنگام ترک ]
mutatis mutandis U عبارت لاتینی به معنی تغییرات لازم را انجام دادن
machine address U مقدار یک عبارت که تحت تاثیر جابجایی در برنامه نباشد
kowtow U سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
kotow U سجودچینی که عبارت است ازگذاشتن پیشانی بر روی زمین
demurrer U عبارت از ان است که خوانده ضمن تصدیق اصل افهارات خواهان
gong U زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند
ends U عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
ended U عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
end U عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
hatched moulding U گچ بری که عبارت است ازدورشته خطهای متوازی که همدیگر راقطع کر
gongs U زنگی که عبارت است ازکاسه و چکشی که اهسته بران میزنند
paragram U جناسی که عبارت است ازتغییرحرف یا حروفی ازیک واژه تصحیف
good offices U عبارت است ازدخالت دولت ثالث به منظورپایان دادن به اختلافات دودولت
kedgeree U خوراک فرنگی که عبارت است ازماهی سردوبرنج جوشانده وتخم مرغ
objecting U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
objected U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
direct objects U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
indirect objects U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
AFAIK U خلاصه عبارت انگلیسی: تا آنجایی که خبر دارم که در ایمیل یا چت استفاده می شود
object U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
objects U داده در یک عبارت که توسط اپراتور اجرا میشود. مراجعه شود به ARGUMENT
ignoratio elenchi U سفسطه منطقی که عبارت است از رد بیان یا افهار مخالف بابیان خود
predicating U تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
optimize U برنامهای که از بهینه ساز عبور کرده است تا هر که یا عبارت ناکارا را حذف کند
predicated U تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
predicates U تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
predicate U تابع یا عبارت که در برنامههای مبتنی بر قانون مثل سیستمهای خبره به کار می رود
labelled U 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
label U 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labeling U 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
labels U 1-کلمه یا نشانه دیگری در برنامه کامپیوتری برای مشخص کردن تابع با عبارت . 2-حرف
IF statement U عبارت برنامه نویس کامپیوتری به معنای انجام یک عمل در صورتی که یک موقعیت درست است .
leitmotive U عبارت برجسته وملودی درموسیقی درام واگنر که چنددفعه تکرار میشود موضوع مهم تکراری
IF statement U عبارت زبان برنامه نویسی سطح بالا به معنای اینکه IF چیزی قابل انجام نیست
boolean algebra U قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
leitmotif U عبارت برجسته وملودی درموسیقی درام واگنر که چنددفعه تکرار میشود موضوع مهم تکراری
algebra U ساده کردن و تغییر دادن توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست ایجاد شده اند
desktop U ترکیب نمایش گرافیکی . نشر رومیزی و چند رسانهای . این عبارت ابتدا توسط سیستم Apple استفاده شد
cross elasticity of demand U درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
statements U دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
statement U دستور برنامه کامپیوتری که حاوی بیش از یک دستور یا عبارت باشد
assertion U 1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
equitable mortgage U در CL عبارت است ازرهنی که در شرایط خاص خود به خود
wife's equity U عبارت است از مقدار مناسب و معقولی ازاثاث البیت و ..... که زن میتواند برای خود و اطفالش نگهدارد و شوهر حق تصرف در ان یا انتقال دادنش راندارد
background U امکانی که به کاربر داده میشود تا داده جدید را در حسن محاسبه مجدد عبارت وارد کند
syntactic error U خطای برنامه نویسی به علت اینکه عبارت برنامه دستور زبان را رعایت نکرده است
backgrounds U امکانی که به کاربر داده میشود تا داده جدید را در حسن محاسبه مجدد عبارت وارد کند
tokens U کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود
token U کد داخلی که جانشین کلمه رزرو یا عبارت برنامه در یک زبان برنامه سازی سطح بالا میشود
arc elasticity of demand U عبارت از کشش تقاضا بین دو نقطه روی منحنی تقاضا که بوسیله فرمول زیر محاسبه میشود :
gurantee U عبارت از ان است که دولت یا دولتهایی طی معاهدهای متعهد شوند که انچه را قادر باشند جهت انجام امر معینی انجام دهند
errors and omissions expected U باستثنای اشتباهات وچیزهایکه از قلم افتاده این عبارت روی صورت حسابهانوشته میشود و یعنی مسئولیت اشتباهات بعهده شرکت نمیباشد
res ipsa loquitur U این عبارت در دعاوی مربوط به جرم ناشی از بی احتیاطی و درحالاتی بکار می رود که برای اثبات بی احتیاطی هیچ دلیلی لازم نباشد
estate in remainder U ملک معلق عبارت از ان است که شناسایی قانونی یک ملک منوط و موکول به تعیین تکلیف ملک دیگر باشد
parataxis U مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
consisted U شامل بودن عبارت بودن از
consists U شامل بودن عبارت بودن از
consist U شامل بودن عبارت بودن از
arithmetic expression U عبارت حسابی دستورالعمل حسابی
consisting U شامل بودن عبارت بودن از
affirmatory U کلمه اثبات عبارت اثبات
phraseologically U ازروی قاعده عبارت سازی به ایین سخن پردازی ازروی قاعده انشا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com