Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (23 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
put
U
ارائه دادن دراصطلاح یاعبارت خاصی قراردادن
puts
U
ارائه دادن دراصطلاح یاعبارت خاصی قراردادن
putting
U
ارائه دادن دراصطلاح یاعبارت خاصی قراردادن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
variables
U
شمارهای که فقط با توابف خاصی در بخش خاصی از برنامه قابل دستیابی است
variable
U
شمارهای که فقط با توابف خاصی در بخش خاصی از برنامه قابل دستیابی است
local
U
متغیری که توسط توابع خاصی در بخش خاصی از برنامه کامپیوتر قابل دستیابی است
locals
U
متغیری که توسط توابع خاصی در بخش خاصی از برنامه کامپیوتر قابل دستیابی است
hold forth
U
ارائه دادن
put in
U
ارائه دادن
giving
U
ارائه دادن
produce
U
ارائه دادن
gives
U
ارائه دادن
produced
U
ارائه دادن
give
U
ارائه دادن
bring forward
U
ارائه دادن
misrepresentation
U
بد ارائه دادن
produces
U
ارائه دادن
tender
U
ارائه دادن
present
U
ارائه دادن
tenderest
U
ارائه دادن
presenting
U
ارائه دادن
tendered
U
ارائه دادن
tendering
U
ارائه دادن
knuckle under
<idiom>
U
ارائه دادن
presents
U
ارائه دادن
presented
U
ارائه دادن
forthcoming
U
اماده ارائه دادن
submits
U
ارائه دادن پیشنهادکردن
submitted
U
ارائه دادن پیشنهادکردن
put
U
ارائه یا توضیح دادن
submitting
U
ارائه دادن پیشنهادکردن
to produce testimony
U
مدرک ارائه دادن
puts
U
ارائه یا توضیح دادن
putting
U
ارائه یا توضیح دادن
submit
U
ارائه دادن پیشنهادکردن
renders
U
ارائه دادن ترجمه کردن
exhibited
U
ارائه دادن ابراز کردن
exhibits
U
ارائه دادن ابراز کردن
render
U
ارائه دادن ترجمه کردن
to put in
U
منصوب کردن ارائه دادن
propounds
U
پیشنهاد کردن ارائه دادن
propounding
U
پیشنهاد کردن ارائه دادن
propound
U
پیشنهاد کردن ارائه دادن
rendered
U
ارائه دادن ترجمه کردن
exhibiting
U
ارائه دادن ابراز کردن
propone
U
پیشنهاد کردن ارائه دادن
allege
U
دلیل اوردن ارائه دادن
alleging
U
دلیل اوردن ارائه دادن
alleges
U
دلیل اوردن ارائه دادن
exhibit
U
ارائه دادن ابراز کردن
porrect
U
منبسط کردن ارائه دادن
submitting
U
واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
submits
U
واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
produce
U
اقامه کردن ارائه دادن سند
submitted
U
واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
produced
U
اقامه کردن ارائه دادن سند
produces
U
اقامه کردن ارائه دادن سند
submit
U
واگذار یا تفویض کردن ارائه دادن
blue-eyed boy
U
دراصطلاح"تافتهجدابافته"
To submit something to someone.
U
چیزی را به کسی تسلیم کردن (ارائه دادن )
quintus
U
پنجمی دراصطلاح دانشگاهها
projects
U
ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
projected
U
ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
project
U
ارائه دادن بیرون زدن پیش امدن پروژه
phonetician
U
متخصص استعمال علائم وحروف خاصی برای نشان دادن طرزتلفظ کلمات صوت شناس
authentication
U
به سند یا رونوشت مصذق ان اعتبار و اقتدار قانونی دادن به نحوی که در مقام اثبات قانونا قابل ارائه باشد
reliance on a document
U
استناد به مدرک خاصی
referring to a document
U
استناد به مدرک خاصی
particularity
U
بستگی بعقاید خاصی
particularism
U
دلبستگی بمرام خاصی
laymen
U
خارج از حرفه یا فن خاصی
layman
U
خارج از حرفه یا فن خاصی
dead
U
[چوبکاری بدون ویژگی خاصی]
interspecific
U
واقع در بین دستههای خاصی
meanest
U
معنی ومفهوم خاصی داشتن
intonate
U
با لحن خاصی تلفظ کردن
meaner
U
معنی ومفهوم خاصی داشتن
mean
U
معنی ومفهوم خاصی داشتن
attitudinize
U
حالت خاصی بخود گرفتن
special administration
U
اداره قسمت خاصی از ترکه
stylize
U
به روش یا سبک خاصی دراوردن
laic
U
شخص که علم خاصی را نداند
interspecies
U
واقع در بین دستههای خاصی
intonate
U
بااهنگ خاصی ادا کردن
dialect
U
نسخه خاصی از یک زبان کامپیوتر
dialects
U
نسخه خاصی از یک زبان کامپیوتر
stockist
U
فرد یا شرکتی که کالای خاصی را
stockists
U
فرد یا شرکتی که کالای خاصی را
selectively
U
آنچه داده خاصی را انتخاب میکند
selective
U
آنچه داده خاصی را انتخاب میکند
specifying
U
جنبه خاصی قائل شدن برای
blocks
U
اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
specify
U
جنبه خاصی قائل شدن برای
blinds
U
آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
block
U
اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
blinded
U
آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
facies
U
منطقه مناسب رشدحیوان یانبات خاصی
specifies
U
جنبه خاصی قائل شدن برای
blind
U
آنچه به کدهای خاصی پاسخ نمیدهد
for no p reason
U
بی انکه دلیل خاصی داشته باشد
blocked
U
اتحاد دو یاچند دسته بمنظور خاصی
doctrinaire
U
کسی که تابع دکترین خاصی است اصولی
sig
U
علاقمند به یک نرم افزاریاسخت افزار خاصی هستند
attachment
U
وسیلهای که به دلیل خاصی به ماشین وصل است
dedicated
U
کامپیوتری که فقط برای مقصود خاصی است
dd name
U
برچسبی که دستور تعریف خاصی را مشخص میکند
dedicated
U
برنامه یا تابع یا سیستمی که برای استفاده خاصی است
toneme
U
لفظی که درالسنه اهنگی تلفظ خاصی داشته باشد
code
U
سیستم علامتها و اعداد و حروف که فضای خاصی دارد
doped
U
قطعهای که به آن ماده شیمیایی خاصی اضافه شده است
representation
U
ارائه
productions
U
ارائه
exposal
U
ارائه
k display
U
ارائه کی
p display
U
ارائه پی
k scan
U
ارائه کی
j display
U
ارائه جی
offering
U
ارائه
exposures
U
ارائه
b display
U
ارائه ب
production
U
ارائه
ppi scan
U
ارائه پی پی ای
adductor
U
ارائه
g scan
U
ارائه جی
shew
U
ارائه
g display
U
ارائه جی
j scan
U
ارائه جی
representations
U
ارائه
f scan
U
ارائه اف
displays
U
ارائه
f display
U
ارائه اف
presentment
U
ارائه
range bearing display
U
ارائه بی
b scan
U
ارائه ب
exhibition
U
ارائه
n scan
U
ارائه ان
exhibitions
U
ارائه
n display
U
ارائه ان
presentation
U
ارائه
h scan
U
ارائه اچ
c display
U
ارائه سی
c scan
U
ارائه سی
h display
U
ارائه اچ
displaying
U
ارائه
displayed
U
ارائه
display
U
ارائه
exposure
U
ارائه
d scan
U
ارائه دی
p scan
U
ارائه پی
d display
U
ارائه دی
l display
U
ارائه ال
l scan
U
ارائه ال
m display
U
ارائه ام
m scan
U
ارائه ام
presentations
U
ارائه
locals
U
که فقط در بخش خاصی از برنامه کامپیوتری یا ساختار به کار می رود
demarche
U
عمل سیاسی اقدامی است که دولتی درمورد مسئله خاصی
local
U
که فقط در بخش خاصی از برنامه کامپیوتری یا ساختار به کار می رود
engine
U
بخشی از بسته نرم افزاری که تابع خاصی را انجام میدهد
integral
U
وسیله جانبی یا طرح خاصی که در سیستم نصب شده است
case law
U
رویهای که قاضی CL در موضوع خاصی اعمال میکند و از ان به بعدسابقه میشود
represent
U
ارائه کردن
profert
U
ارائه سند
represented
U
ارائه کردن
shows
U
ارائه نمایش
represents
U
ارائه کردن
showed
U
ارائه نمایش
presentability
U
قابلیت ارائه
showing
U
ارائه اشکارسازی
showings
U
ارائه اشکارسازی
productions
U
ارائه ساخت
presentations
U
ارائه عرضه
presentation
U
ارائه عرضه
offers
U
پیشکش ارائه
show
U
ارائه نمایش
renderer
U
ارائه دهنده
renderable
U
قابل ارائه
offered
U
پیشکش ارائه
offer
U
پیشکش ارائه
misrepresentation
U
بد ارائه نمودن
production
U
ارائه ساخت
posing
U
قراردادن
pose
U
قراردادن
poses
U
قراردادن
posed
U
قراردادن
setting up
U
قراردادن
set
U
قراردادن
sets
U
قراردادن
pitch
U
دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
areas
U
بخشی از حافظه یا کد که برای مقصود خاصی در نظر گرفته شده است
area
U
بخشی از حافظه یا کد که برای مقصود خاصی در نظر گرفته شده است
terrane
U
طبقه سنگی که روی ان نوع سنگ خاصی تشکیل شده باشد
pact
U
نوع خاصی از ارتباطات سیاسی است که در ان تعدادی از دول به طور مشترک
pacts
U
نوع خاصی از ارتباطات سیاسی است که در ان تعدادی از دول به طور مشترک
pitches
U
دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی
probation
U
ارائه مدرک ودلیل
documentation
U
ارائه اسناد یا مدارک
probational
U
ارائه مدرک ودلیل
presenting bank
U
بانک ارائه کننده
producing
U
اقامه ارائه کردن
lead proof
U
ارائه دلیل کردن
devil's advocate
<idiom>
U
[ارائه استدلال مخالف]
overlays
U
رویهم قراردادن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com