English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
presentment U ارائه برات از دارنده ان به محال علیه جهت قبولی نویسی یا محیل جهت پرداخت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
retour sans protet U اعلامی که برات کش به دارنده برات میکند مبنی براین که در صورت نکول برات از طرف محال علیه ان رابدون پروتست به وی بازگرداند و به این ترتیب برات کش نمیتواند به عذراین که اعتراض نکول به عمل نیامده است از پرداخت وجه سرباز زند
drawers U محال علیه برات برات کش
drawer U محال علیه برات برات کش
sight bill U حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
assignee U محال علیه
third person of a transfer U محال علیه
drawee U محال علیه
drawers U برات دهنده محیل
drawer U برات دهنده محیل
trade acceptance U برات قبولی
clearing a bill U محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
holders U دارنده برات
holder U دارنده برات
acceeptance U قبولی نویسی
acceptance duty U الزام به قبولی نویسی
by acceptance U از طریق قبولی نویسی
documents aganist acceptance U تحویل اسناد در مقابل قبولی نویسی
sets of bill U نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
acceptance credit U اعتبار قابل استفاده به وسیله قبولی نویسی
d/a U acceptance documentagainst تحویل اسناد درمقابل قبولی نویسی
special acceptance of a bill of U قبولی براتی که فقط در محلی خاص قابل پرداخت است
per procurationem U به نمایندگی قبولی برات به نمایندگی دیگری نوشتن
due bill U در CL به این شکل تنظیم میشود : بدهی به اقای ..... مبلغ ..... است که عندالمطالبه پرداخت خواهد شد . تاریخ .... این سند بر خلاف برات و سفته به حواله کرد قابل پرداخت نیست
blank endorsement U حواله سفید مهر که مقداروجه ان قیدنشده وقابل پرداخت به دارنده است
bill payable U برات قابل پرداخت
date on which a bill falls due U موعد پرداخت برات یا سفته
payment against a draft U پیش پرداخت در مقابل برات
bills payable برات های پرداخت کردنی
when will that bill fall due ? U سررسید پرداخت ان برات کی است
foreign bill U برات قابل پرداخت در خارج ازکشور
the bill of has come to mature U وعده پرداخت برات رسیده است
the bill has come to maturity U وعده پرداخت برات رسیده است
the bill has come to maturity U موعد پرداخت برات منقضی شده است
bill time draft U برات و سفته قابل پرداخت درتاریخ معین در اینده
date of grace U مدت مجاز برای پرداخت سفته و برات پس از سر رسید
endorsee U کسی که برات یا هر سنددیگری از قبیل چک و سفته در وجه او فهر نویسی و به او تسلیم میشود
compounding a felony U سازش کردن در دعوی ناشی از جنایت با پرداخت مبلغی به عنوان غرامت به مجنی علیه یا قائم مقام او
musicom U یک زبان برنامه نویسی تصنیفی که روش هایی برای تولید تصنیفهای موسیقی اصیل بعلاوه موسیقی ترکیبی ارائه میدهد
in personam U علیه شخص خاصی علیه انسان
Granting the impossibility that . . . U بفرض محال که ...
apagoge U احاله به محال
impossible offence U جرم محال
reduction to absurdity U تعلیق به محال
reduction to absurdity U احاله به محال
absurdly U بطور محال
assignor U محیل
assigner U محیل
subtle U محیل
subtlest U محیل
slier U محیل
sliest U محیل
sly U محیل
subtler U محیل
slyer U محیل
pawky U محیل
subtil U محیل
subtile U محیل
vulpine U محیل
slyest U محیل
atemmpting the imposible U شروع به جرم محال
reductio ad absurdum U تعلیق بامر محال
to wait one's leisure U منتظرفرصت محال بودن
drawers U صادرکننده محیل
worldly-wise U محیل و زرنگ
worldly wise U محیل و زرنگ
drawer U صادرکننده محیل
debtors U مقترض محیل
astute U هوشیار محیل
debtor U مقترض محیل
acceptances U قبولی
acceptance U قبولی
adoption U قبولی
acceeptance U قبولی
approbation U قبولی
progress payment U پرداخت مبالغ قرارداد طبق پیشرفت کار پرداخت مرحلهای
matt U فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
matte U فلز یامس پرداخت نشده وناخالص تکمیل یا پرداخت مات وبی جلا
bank acceptance U قبولی بانکی
perfecting bail U قبولی کفالت
acceptance date U تاریخ قبولی
acceptor U قبولی نویس
ratification U قبول قبولی
acceptance of offer U قبولی پیشنهاد
nonacceptance U عدم قبولی
implausibility U غیرقابل قبولی
acceptance U قبولی حواله
acceptances U قبولی حواله
interim financing U پرداخت اقساط به طور کوتاه مدت پرداخت بینابین
reductive ad absurdum U روش اثبات بطلان استدلال ازطریق محال بودن نتیجه ان
accepting bank U بانک قبولی نویس
O levels U نمرهی قبولی در این امتحانات
O level U نمرهی قبولی در این امتحانات
final acceptance آزمایش قبولی نهایی ناو
pascal U زبان برنامه نویسی ساخت یافته سطح بالا که برای میکروها و آموزش برنامه نویسی به کار می رود
procedure U زبان برنامه نویسی سطح بالا که امکان برنامه نویسی تابعی را فراهم میکند
stenography U مختصر نویسی کوتاه نویسی
modula U زمان برنامه نویسی سطح بالا مشتق شده از پاسکال که از روشهای برنامه نویسی تابعی و انتزاع داده استفاده میکند
usance U مهلت پرداخت پرداخت مدت دار
structured programming U برنامه نویسی ساختار یافته برنامه نویسی ساختاری برنامه نویسی ساخت یافته
goods on approval U تحویل کالا به شرط قبولی کالاهای مشروط
holder U دارنده
owners U دارنده
holders U دارنده
owner U دارنده
forth U نوعی برنامه نویسی جهت استفاده در برنامه نویسی وفیفهای
stater U افهار دارنده
This page owner U دارنده این برگه
holders U نگاه دارنده
promulgator U اعلام دارنده
bona fide holder U دارنده مجاز
holder U نگاه دارنده
termor U دارنده حق عمری
termor U دارنده حق رقبی
upholders U نگاه دارنده
upholder U نگاه دارنده
bid holder U دارنده ضمانتنامه
interdictive U باز دارنده
policy holder U دارنده بیمه
licensees U دارنده مجوز
promulgation U اعلام دارنده
licencee U دارنده جواز
enactive U مقرر دارنده
licensees U دارنده پروانه
licentiate U دارنده پروانه
vociferator U اعلام دارنده
licensee U دارنده مجوز
licensee U دارنده پروانه
licencee U دارنده پروانه
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
fate U پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
droppage U کسری پرداخت کسر پرداخت
fates U پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
title U دارنده عنوان قهرمانی
having U بدست اوردن دارنده
stabilisers U ثابت نگه دارنده
stabilizer U ثابت نگه دارنده
loan holder U دارنده سهام وام
world record holder U دارنده رکورد جهانی
key concrete U بتن نگاه دارنده
titles U دارنده عنوان قهرمانی
policy holder U دارنده بیمه نامه
strait jackets U روپوش باز دارنده
have U بدست اوردن دارنده
letterman U دارنده معرفی نامه
strait jacket U روپوش باز دارنده
celebrator U نگاه دارنده جشن و عید
licensee U صاحب جواز دارنده پروانه
fund holder U دارنده سهام قرضه دولتی
licensees U صاحب جواز دارنده پروانه
premonitory U تحذیر کننده برحذر دارنده
incarcerator U توقیف کننده نگاه دارنده
mealy-mouthed U دریغ دارنده ازراست گویی
annuitant U دریافت دارنده مقرری سالانه
mealy mouthed U دریغ دارنده ازراست گویی
c U رقمی در سیستم عدد نویسی مبنای شانزده که متنافر باعدد 21 در سیستم دهدهی است نام یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که مناسب برای حل مسائل است
tax evasion U عدم پرداخت مالیات بصورت غیر قانونی فرار از پرداخت مالیات
rentlen U دارنده درامد سالیانه یاسالواره همیشگی
ransom U وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
ransoms U وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
irredeemable paper money U پول کاغذی که دارنده ان نتواندهرگاه بخواهدانرا نقدسازد
high goal polo U چوگان بین تیمهای دارنده 91امتیاز تعادلی یا بیشتر
bondholder U دارای صاحب سهام قرضه دارنده وثیقه یاکفالت
modular programming U برنامه نویسی پیمانهای برنامه نویسی واحدی
weeping willow design U طرح بید مجنون [الهام گرفته شده از درخت بید مجنونی که خصوصا در فرش های قاب قابی و چهار محال استفاده می شود.]
pro and con U له و علیه
pros and cons U له و علیه
against U علیه
versus U علیه
con U بر علیه
conned U بر علیه
conning U بر علیه
v U علیه
cons U بر علیه
carnet U اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
acceptance sampling U نمونه برداری جهت پذیرش نمونه قبولی
bill exchange U برات
bill of e. U برات
honoured U برات
drafts U برات
bills U برات
cheque U برات
bill U برات
bill of exchange U برات
honouring U برات
honours U برات
honors U برات
honored U برات
drawer U برات کش
honoring U برات
bill of exgchange U برات
honour U برات
draft U برات
drawers U برات کش
cheques U برات
drafted U برات
out of court U محکوم علیه
peace be upon him U علیه السلام
denominators U مقسوم علیه
party against whom a protest is made U معترض علیه
object of protest U معترض علیه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com