English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 151 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
amalgamation U ادغام یا اختلاط شرکتها
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
conglomerations U اختلاط شرکتها
conglomeration U اختلاط شرکتها
merge U ادغام شرکتها
merges U ادغام شرکتها
stockholders U سهامدار شرکتها
corporation tax U مالیات بر شرکتها
stockholder U سهامدار شرکتها
liquidation of company U تصفیه امور شرکتها
corporation income tax U مالیات بر درامد شرکتها
trusts U اتحادیه شرکتها ائتلاف
trusted U اتحادیه شرکتها ائتلاف
trust U اتحادیه شرکتها ائتلاف
company law U قوانین مربوط به شرکتها
net business saving U پس انداز خالص شرکتها
stockbrokers U دلال سهام شرکتها
stockbroker U دلال سهام شرکتها
undistributed corporate profit U سود تقسیم نشده شرکتها
share list U صورت بهای سهام شرکتها
visitation U اداره بازرسی ونظارت بر کار شرکتها
visitations U اداره بازرسی ونظارت بر کار شرکتها
holding company U شرکتی که سایر شرکتها را تحت کنترل دارد
low-tech U وابسته به شرکتها و نظام های بازرگانی متکی به کم فنآوری
visitor U بازرس و نافر شرکتها مامور بررسی وضع مجانین
visitors U بازرس و نافر شرکتها مامور بررسی وضع مجانین
arm's length U مستقل و برابر بودن طرفها [یا شرکتها] در معامله ای [اقتصاد]
macedoine U اختلاط
brews U اختلاط
mixes U اختلاط
brewed U اختلاط
brew U اختلاط
mixtures U اختلاط
conglomerates U اختلاط
commixture U اختلاط
liquation U اختلاط
intermixture U اختلاط
consolidation U اختلاط
welter U اختلاط
glomeration U اختلاط
mix U اختلاط
colligation U اختلاط
alloyage U اختلاط
conglomerate U اختلاط
melange U اختلاط
merger U اختلاط
mixedness U اختلاط
mergers U اختلاط
alloy U اختلاط
alloys U اختلاط
mixture U اختلاط
medley U اختلاط
medleys U اختلاط
couriers U نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
courier U نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
consolute U اختلاط پذیری
synthesis U هم گذاری اختلاط
syntheses U هم گذاری اختلاط
plant mixing U اختلاط در کارخانه
mixture temperature U دمای اختلاط
etherization U اختلاط با اتر
mixing valve U دریچه اختلاط
immiscibility U غیرقابلیت اختلاط
mixing coefficient U ضریب اختلاط
immixture U اختلاط و امتزاج
insalivation U اختلاط با بزاق
instruction mix U اختلاط دستورالعمل
mixing in place U اختلاط غر سر کار
mix design U طرح اختلاط
alligation U قائده اختلاط و امتزاج
central mixing plant U مرکز اختلاط بتن
miscible U قابل اختلاط حل پذیر
mix design U تعیین نسبتهای اختلاط
glomerate U اختلاط کلوخه شده
amalgametion U ادغام
condensation U ادغام
crasis U ادغام
mergers U ادغام
integeration U ادغام
merger U ادغام
pooling U ادغام
ellipse U ادغام
ellipses U ادغام
affricate ادغام
umlaut U ادغام
affrication U ادغام
diphthongs U ادغام
diphthong U ادغام
synal U ادغام
elision U ادغام
dissonance U اختلاط اصوات و اهنگهای ناموزون
sectoral integation U ادغام بخشی
merge U ادغام کردن
mail merging U ادغام پستی
contractions U ادغام همکشیدن
merge U ادغام شدن
contraction U ادغام همکشیدن
merges U ادغام کردن
merges U ادغام شدن
vertical integration U ادغام عمودی
vertical merger U ادغام عمودی
umlaut U ادغام کردن
diphthongization U ادغام اصوات
consolidation U ادغام کردن
consolidator U ادغام کننده
eliding U ادغام کردن
elides U ادغام کردن
horizontal integration U ادغام افقی
affricate ادغام صوتی
elided U ادغام کردن
elide U ادغام کردن
mail merge U ادغام پستی
consolidation U ادغام دو یا چند موسسه
sort merge U جور کردن و ادغام
consolidation U ادغام دو یاچند موسسه
consolidate goods U کالاها را ادغام کردن
coalescing U ادغام دو یا چند فایل
syn U ادغام هجائی یاصدایی
diphthongize U ادغام کردن اصوات
coalesces U ادغام دو یا چند فایل
coalesced U ادغام دو یا چند فایل
coalesce U ادغام دو یا چند فایل
merge sort U ادغام و جور کردن
collage U اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
collages U اختلاط رنگهای مختلف درسطح پرده نقاشی
merges U غرق شدن ادغام کردن
contractile U ادغام شونده هم کشی پذیر
ain't U صورت ادغام شدهء not areوnot is
merge U غرق شدن ادغام کردن
synaloepha U ادغام دو یا چندحرف صدا دار
integrating U یکی کردن تابعه اولیه چیزی را گرفتن اختلاط
integrates U یکی کردن تابعه اولیه چیزی را گرفتن اختلاط
integrate U یکی کردن تابعه اولیه چیزی را گرفتن اختلاط
incross U اختلاط و امیزش صفات ارثی یک طایفه میان افراد ان
synalepha U ادغام دویاچند حرف صدا دار
business combination U ادغام دو یا چند موسسه دریکی از ان موسسات
umlaut U ادغام حرف صداداردرحرف صدادار بعدی
except U مکان دهی و ادغام شامل نیست
miscibility U قابلیت امیختن و اختلاط بدون از دست دادن خواص خود
report generator U نرم افزاری که امکان ادغام فایل ازپایگاه داده ها به متن را میدهد
word star U یک برنامه پردازش کلمه مشهور که شامل هجی کردن کلمات و ویژگی ادغام پستی استacrostic
collator U ماشینی که برای تلفیق و ادغام مجموعه کارتها یا سایر اسناد در یک رشته متوالی بکار می رود
privates U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
private U رابط ه تلفن کوچک در شرکتها برای برقراری تماس بین افراد درون شرکت یا شماره گیری با افراد خارج از شرکت
optimal merge tree U نمایش درختی یک ترتیب که در ان رشته ها قرار است درهم ادغام گردند تا اینکه حداقل تعداد عملیات رخ دهد
groupage U ادغام نمودن بارهای مختلف جهت حمل ترکیب در حمل
merges U برنامه کاربردی نرم افزاری که فایلهای ذخیره شده در فایل جدید ادغام شده اند
merge U برنامه کاربردی نرم افزاری که فایلهای ذخیره شده در فایل جدید ادغام شده اند
Mingle design U طرح تلفیقی [ادغام کردن طرح ها با یکدیگر]
merging traffic U ادغام جاده فرعی به جاده اصلی
roadmix U اختلاط در سر راه امیختن در راه
ecotype U بخش فرعی از نوع مستقل جانور یا گیاه که افراد ان باهم اختلاط و امتزاج نموده و بخش واحد فرعی تشکیل میدهند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com