Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Scotland
U
اداره اگاهی در لندن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
scotland yard
U
نام کوچهای در لندن که اداره مرکزی شهربانی لندن در ان قراردارد
scotland yard
U
اداره مرکزی جدیدی برای شهربانی لندن در کناررود تایمز بنا شده است اداره جنایی که نام اختصاری ان cid میباشد نیز جزء این سازمان است
scotland yard
U
اداره کاراگاهی لندن
general posr office
U
اداره مرکزی پست در لندن
the d. poliee
U
اداره اگاهی
criminal investigation department
U
اداره اگاهی
criminal i. department
U
اداره اگاهی
yamen
U
اداره یا مقام رسمی مندرین یا کارمند دارای رتبه اداره دولتی
London
U
لندن
the metropolis
U
لندن
Fleet Street
U
جراید لندن
In the very heart of london .
U
درقلب لندن
london ivy
U
دود و مه لندن
cockney
U
اهل لندن
cockneys
U
اهل لندن
londoner
U
اهل لندن
Beefeater
U
نگهبان برج لندن
Beefeaters
U
نگهبان برج لندن
east end
U
قسمت شرقی لندن
we learnt from london that
U
از لندن خبر میرسد
clearinghouse
U
موسسه تهاتری لندن انبار
What time does the train arrive in London?
U
چه وقت قطار به لندن می رسد؟
london in size
U
پس از لندن نیویورک بزرگترین شهراست
transpontine
U
واقع درجنوب رود تیمز در لندن
Does the train stop in London?
U
آیا قطار در لندن توقف دارد؟
I'd like to book a flight to london.
یک پرواز به لندن می خواهم رزرو کنم.
Is this the right platform for the train to London?
U
آیا این سکوی قطار لندن است؟
london system
U
سیستم لندن در دفاع هلندی شاه شطرنج
inns of chancery
U
عمارتی در لندن که بیشترشاگردانش حقوق در ان زندگی می کردند
Change at London and get a local train.
در لندن عوض کنید و یک قطار محلی سوار شوید.
You have to change at London.
شما باید در لندن قطار تان را عوض کنید.
imperial institute
U
بنگاه امپراطوری است در لندن برای پیشرفت بازرگانی
tomorow morning . I wI'll leavew for london.
U
فردا صبح بسوی لندن حرکت خواهم کرد
lombard street
U
خیا بان صرافان و بانک دارهادر شهر لندن
bigben
U
ساعت بزرگی که بر برج پارلمان لندن نصب شده است
pantechnicons
U
نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
pantechnicon
U
نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
baltic exchange
U
بازار یاتالار بورسی در لندن که مربوط به کرایه کشتی ومعاملات مربوطه میباشد
mohock
U
تنی ازگردن کلفتهای اشرافی درسده هجدهم درخیابانهای لندن اوباشی می کردند
headquarters
U
اداره کل اداره مرکزی
personnel
U
کارمندان مجموعه کارمندان یک اداره اداره کارگزینی
mindfulness
U
اگاهی
inkling
U
اگاهی
ideas
U
اگاهی
idea
U
اگاهی
information
U
اگاهی
monition
U
اگاهی
perceptions
U
اگاهی
notices
U
اگاهی
perception
U
اگاهی
consciousness
U
حس اگاهی
consciousness
U
اگاهی
intimation
U
اگاهی
intimations
U
اگاهی
acquaintances
U
اگاهی
conscience
[archaic for: consciousness]
U
حس اگاهی
informational
U
اگاهی
conscious mind
U
حس اگاهی
i.e.
U
اگاهی
knowledge
U
اگاهی
advertisements
U
اگاهی
notice
U
اگاهی
intelligence
U
اگاهی
cogency
U
اگاهی
appreciation
[awareness]
U
حس اگاهی
awareness
U
حس اگاهی
noticed
U
اگاهی
noticing
U
اگاهی
awareness
U
اگاهی
conizance
U
اگاهی
to give to understand
U
اگاهی دادن
learn
U
اگاهی یافتن
inform
U
اگاهی دادن
learns
U
اگاهی یافتن
monitor
U
اگاهی دهنده
prescience
U
اگاهی از پیش
conversancy
U
اگاهی کامل
class consciousness
U
اگاهی طبقهای
conversance
U
اگاهی کامل
transinformation
U
اگاهی متقابل
notify
U
اگاهی دادن
monitors
U
اگاهی دهنده
monitored
U
اگاهی دهنده
augury
U
پیش اگاهی
the infinitive mood
U
مصدر اگاهی
coconsciousness
U
اگاهی ثانوی
notifying
U
اگاهی دادن
awakened
U
اگاهی یافته
notified
U
اگاهی دادن
notifies
U
اگاهی دادن
coconscious
U
اگاهی ثانوی
cognizance
U
شناسایی اگاهی
informing
U
اگاهی دادن
informs
U
اگاهی دادن
to give the alarm
U
اگاهی دادن
to give notice
U
اگاهی دادن
to give intelligence
U
اگاهی دادن
foreknowledge
U
اگاهی از پیش
to come to know
U
اگاهی یافتن
letter of a
U
اگاهی نامه
knowledge domain
U
قلمرو اگاهی
knowledge base
U
پایگاه اگاهی
apprising
U
اگاهی دادن
precognition
U
پیش اگاهی
apprises
U
اگاهی دادن
informatory
U
اگاهی بخش
information theory
U
نظریه اگاهی
informant
U
اگاهی دهنده
apprise
U
اگاهی دادن
informants
U
اگاهی دهنده
meta knowledge
U
اگاهی غیرنمادین
auguries
U
پیش اگاهی
advertisers
U
اگاهی دهنده
knowledge engineer
U
مهندسی اگاهی
forebedement
U
اگاهی از پیش
knowlege representation
U
نمایش اگاهی
group consciousness
U
اگاهی گروهی
advertiser
U
اگاهی دهنده
foredknowlege
U
اگاهی از پیش
mansion house
U
خانه بزرگ خانه رسمی شهردار لندن
alarmed
U
: هشدار اگاهی از خطر
alarmingly
U
: هشدار اگاهی از خطر
foretells
U
ازپیش اگاهی دادن
alarm
U
: هشدار اگاهی از خطر
foreknow
U
از غیب اگاهی داشتن
for your information
U
برای اگاهی شما
foretell
U
ازپیش اگاهی دادن
foretold
U
از پیش اگاهی داد
foretelling
U
ازپیش اگاهی دادن
sensibleness
U
عملی بودن اگاهی
we are informed by him that
U
محترما` اگاهی میدهد که
science
U
علم طبیعی اگاهی
sciences
U
علم طبیعی اگاهی
you are advised that
U
به شما اگاهی میدهد
dopes
U
اگاهی داروی مخدر
subliminal
U
خارج ازمرحله اگاهی
subliminally
U
خارج ازمرحله اگاهی
alarms
U
: هشدار اگاهی از خطر
immediacy
U
اگاهی حضور ذهن
alarum
U
: هشدار اگاهی از خطر
dope
U
اگاهی داروی مخدر
briefest
U
کوتاه کردن اگاهی دادن
briefer
U
کوتاه کردن اگاهی دادن
briefed
U
کوتاه کردن اگاهی دادن
brief
U
کوتاه کردن اگاهی دادن
self awareness
U
اگاهی از خود خویشتن شناسی
to obtaini. on anything
U
درباره چیزی اگاهی یافتن
enlightement
U
روشنی فکر اگاهی حقیقی
to keep the track of something
U
پیوسته ازچیزی اگاهی داشتن
monitory
U
وابسته به اخطار یا اگاهی یاانگیزه
forecasted
U
از پیش اگاهی دادن یاحدی زدن
forecasts
U
از پیش اگاهی دادن یاحدی زدن
forecast
U
از پیش اگاهی دادن یاحدی زدن
know allmen by these presents
U
بموجب این سندعموم را اگاهی میدهد
intelligently
U
از روی هوش ازروی اگاهی و بصیرت
it came to my knowledge
U
من ازان اگاهی یافتم مرامعلوم گردید
agent provocateur
U
مامور اگاهی که با لباس مبدل در باندی کار میکند
to off an agreement
U
قصد خود را برای الغای قراردادی اگاهی دادن
agents provocateurs
U
مامور اگاهی که با لباس مبدل در باندی کار میکند
i have no idea of that
U
هیچ اگاهی از ان ندارم نمیتوانم تصور کنم چه چیزاست
fenders
U
علائمی که جهت اگاهی ازوضع جاده در راهها نصب میشود
check string
U
ریسمان درشکه که مسافربوسیله ان راننده رابه ایست کردن اگاهی
book
U
اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
booked
U
اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
books
U
اصول متداول یک ورزش اگاهی در مورد نقاط قوت وضعف حریف
private d.
U
کسیکه دست مزد گرفته درکارویژه ایی کاریا اگاهی میکند
socialist international
U
بین الملل سوسیالیست انجمن جهانی احزاب سوسیال دمکرات در لندن که به سال 1591 تاسیس یافته است واعضا ان را احزاب سوسیالیست معتدل تشکیل می دهند
wrming message
U
پیام تشخیصی که توسط کامپایلر برای اگاهی استفاده کننده تولید میشود
office
U
اداره
gestion
U
اداره
handling
U
اداره
cutchery
U
اداره
cutcherry
U
اداره
offices
U
اداره
department
U
اداره
departments
U
اداره
maladmidistration
U
سو اداره
workplace
U
اداره
workplaces
U
اداره
bureau
U
اداره
helm
U
اداره
helms
U
اداره
operation
U
اداره
serviced
U
اداره
service
U
اداره
management
U
اداره
directorate
U
اداره
managements
U
اداره
directorates
U
اداره
bureaus
U
اداره
prefecture
U
اداره
to put any one up to something
U
کسیرا از چیزی اگاهی دادن کسیرادر کاری دستور دادن
prity to any one's designs
U
اگاهی از مقاصدنهانی کسی محرمیت نسبت مقاصد کسی
finance office
U
اداره دارایی
tobacco department
U
اداره دخانیات
department of trusteeship
U
اداره قیمومت
department of trusteeship
U
اداره سرپرستی
department of publications
U
اداره انطباعات
department of publications
U
اداره نگارش
dipartment of publications
U
اداره نگارش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com