Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 106 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
moralistic
U
اخلاق گرایانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
ethic
U
غالبا بصورت جمع علم اخلاق بجث درامور اخلاقی اصول اخلاق
moralistic
U
وابسته به اخلاق گرایی و اخلاق گرایان
mentalistic
U
ذهن گرایانه
humanitarian
U
انسان گرایانه
realistically
U
واقع گرایانه
realistic
U
واقع گرایانه
pragmatic
U
عمل گرایانه
pluralistic
U
کثرت گرایانه
surreal
U
فراراستی گرایانه
suicidal
U
خودکشی گرایانه
impressionistic
U
برداشت گرایانه
escapists
U
گریز گرایانه
escapist
U
گریز گرایانه
theistic
U
یزدان گرایانه
comportment
U
اخلاق
characterless
U
بی اخلاق
moral
U
اخلاق
moralities
U
اخلاق
morality
U
اخلاق
immoral
U
بد اخلاق
moody
U
بد اخلاق
impatient
U
بد اخلاق
deportment
U
اخلاق
pettish
U
بد اخلاق
rabid
U
بد اخلاق
reprobates
U
بد اخلاق
reprobate
U
بد اخلاق
public morals
U
اخلاق حسنه
behavior
U
سلوک اخلاق
behaviuor
U
سلوک اخلاق
good conduct
U
حسن اخلاق
immorally
U
بر خلاف اخلاق
raking
U
بد اخلاق فاسد
moralization
U
اخلاق گرایی
rakes
U
بد اخلاق فاسد
creative thinking
U
تفکر اخلاق
moral philosophy
U
علم اخلاق
moral philosopher
U
اخلاق دان
ehtics
U
علم اخلاق
rake
U
بد اخلاق فاسد
frailties
U
ضعف اخلاق
frailty
U
ضعف اخلاق
Moral decadence .
U
فساد اخلاق
edification
U
تهذیب اخلاق
ethics
U
علم اخلاق
good-natured
U
خوش اخلاق
immoral
U
خلاف اخلاق
ethic
U
کتاب اخلاق
moralist
U
معتقد به اصول اخلاق
With his foul temper.
U
با اخلاق سگه که دارد
well conditioned
U
دارای اخلاق نیکو
prejudicial to public morality
U
منافی اخلاق حسنه
sportmanship
U
رفتار و اخلاق انسانی
to take a person's measure
U
با اخلاق کسیرا ازمودن
pestiferous
U
فاسدکننده اخلاق دیگری
it is an offence to morlity
U
منافی اخلاق است
wronging
U
مخالف اخلاق یا قانون
wrong
U
مخالف اخلاق یا قانون
moral
U
وابسته بعلم اخلاق
ethical
U
وابسته به علم اخلاق
peculiar
U
دارای اخلاق غریب
moralists
U
معتقد به اصول اخلاق
wrongs
U
مخالف اخلاق یا قانون
doggery
U
اخلاق پست بدکاری
donsie
U
دارای اخلاق متغیروتندوباحرارت
personalities
U
اخلاق و خصوصیات شخص
personality
U
اخلاق و خصوصیات شخص
donsy
U
دارای اخلاق متغیروتندوباحرارت
ethically
U
مطابق علم اخلاق
regeneration
U
نوزایش تهذیب اخلاق
moralists
U
فیلسوف یا معلم اخلاق اخلاقی
streakiest
U
دارای اخلاق وخصوصیات فردی
moralist
U
فیلسوف یا معلم اخلاق اخلاقی
edify
U
اخلاق اموختن تقدیس کردن
edifies
U
اخلاق اموختن تقدیس کردن
edified
U
اخلاق اموختن تقدیس کردن
streakier
U
دارای اخلاق وخصوصیات فردی
streaky
U
دارای اخلاق وخصوصیات فردی
cocotte
U
زن جوان بد اخلاق وجلف هرزه
offences against public morals
U
جرائم بر علیه اخلاق عمومی
bowdlerization
U
حذف قسمتهای خارج از اخلاق
americanization
U
پذیرش اخلاق و اداب امریکایی
pestilently
U
چنانکه برای اخلاق مضرباشد
moralism
U
رعایت اصول اخلاق بطورطبیعی
the whole of morality is there
U
همه اخلاق همین جا است
moral philosophy
U
اصول اخلاق ایین رفتار
good tempered
U
دیر غضب خوش اخلاق
to gauge a person
U
گنجایش یا اخلاق کسیراسنجیدن یا ازمودن
pharisaism
U
اخلاق فریسی هاریاکاری زهدخشک
bowdlerize
U
قسمتهای خارج از اخلاق را حذف کردن از
the churach built him up
U
کلیسا اورا تربیت یا تهذیب اخلاق کرد
that is an offences to moralit
U
لطمه به خلاق میزند درعالم اخلاق خطاست
pestiferously
U
چنانکه برای اخلاق دیگران زیان اور باشد
he is always a little peculiar
U
او همیشه اندکی اخلاق عجیب از خود نشان میدهد
smuts
U
تصاویروداستانهای خارج از اخلاق سیاه ولکه دار کردن
smut
U
تصاویروداستانهای خارج از اخلاق سیاه ولکه دار کردن
expurgatory index
U
فهرست جاهایی از کتاب که برای دین یا اخلاق زیان اوراست
index expurgatorius
U
فهرست جاهایی از کتاب که برای دین یا اخلاق زیان اوراست
perfectionists
U
کسیکه معتقر است که انسان میتواند در اخلاق یا دیانت بحدکمال برسد
perfectionist
U
کسیکه معتقر است که انسان میتواند در اخلاق یا دیانت بحدکمال برسد
example is better than precept
U
نمونه اخلاق از خود نشان دادن بهترازدستوراخلاقی دادن است
He is I'll - tempered ( bad - tempered ) , but is quite big - hearted .
U
بد اخلاق است ولی ضمنا" خیلی لوطی است ( دست ودل باز و با صدق وصفا )
overbearingness
U
تحکم رفتاریا اخلاق تحکم امیز
well marnered
U
خوش اطوار خوش اخلاق
undesireable discharge
U
اخراج به علت عدم صلاحیت اخراج به علت فساد اخلاق
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com