Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 177 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
the very last drop
U
اخرین قطره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Many a little makes a mickle .
U
قطره قطره جمع گرددوانگهی دریا شود
gutter
U
اب رودار کردن قطره قطره شدن
gutters
U
اب رودار کردن قطره قطره شدن
last in , first out
U
اولین خروج از اخرین ورود فروش کالا از اخرین دسته کالای خریداری شده
closing date
U
اخرین روز اخرین فرصت
Lilos
U
اخرین صادره از اخرین وارده
Lilo
U
اخرین صادره از اخرین وارده
bell lap
U
زنگ اخرین دور مسابقه دوچرخه سواری صدای زنگ در اخرین دور دو
final bomb release line
U
اخرین خط رهایی بمب اخرین خط پرتاب بمب
final protective line
U
خط اخرین اتشهای حفافتی اخرین خط حفافتی
drop point
U
قطره
blob
U
قطره
drib
U
یک قطره
driblet
U
قطره
minims
U
قطره
blobs
U
قطره
Drop by drop . I n drops.
U
قطره قطره
globs
U
قطره
gutta
U
قطره
glob
U
قطره
dripping
U
قطره
gutty
U
قطره قطره
droppings
U
قطره
minim
U
قطره
goblet
U
قطره
goblets
U
قطره
gobbet
U
قطره
gobbets
U
قطره
dropped
U
قطره
drop
U
قطره
dropping
U
قطره
drops
U
قطره
droplets
U
ریز قطره
droplets
U
قطره کوچک
guttiform
U
قطره مانند
droplet
U
ریز قطره
droplet
U
قطره کوچک
guttula
U
قطره خرد
raindrop
U
قطره باران
eardrop
U
قطره گوش
dropwise
U
قطره وار
dropping tube
U
قطره چکان
raindrops
U
قطره باران
teardrop
U
قطره اشک
teardrops
U
قطره اشک
droppers
U
قطره چکان
drip pan
U
قطره چکان
dropper
U
قطره چکان
eyedropper
U
قطره چکان چشم
glob
U
قطره کوچک گلبول
valerian
U
قطره والریان
[داروسازی]
globs
U
قطره کوچک گلبول
drops
{pl}
U
قطره والریان
[داروسازی]
drops
U
قطره سقوط کردن کم کنید
drop
U
قطره سقوط کردن کم کنید
dropped
U
قطره سقوط کردن کم کنید
oil drop experiment
U
آزمایش قطره روغن
[فیزیک]
collyrium
U
دوای قطره برای چشم
Eye ( ear , nose ) drops .
U
قطره چشم ( گوش و بینی )
millikan oil drop experiment
U
ازمایش قطره روغن میلیکان
dropping
U
قطره سقوط کردن کم کنید
Only a drop in the bucket ( ocean) .
U
قطره ای دردریا است (بسیار نا چیز )
He emptied the glass to the last drop .
U
لیوان را تا آخرین قطره خالی کرد
a drop in the ocean
<idiom>
U
قطره ای دردریا
[بسیار نا چیز]
[اصطلاح]
final
U
اخرین
finals
U
اخرین
to the last
U
تا اخرین دم
bottommost
U
اخرین
last a
U
اخرین
lastmentioned
U
اخرین
nightcap
U
اخرین مسابقه
final price
U
اخرین قیمت
upshot
U
اخرین شماره
stoppress
U
اخرین خبر
set point
U
اخرین امتیاز
final coordination line
U
اخرین خط هماهنگیها
tag end
U
اخرین قسمت
the last two
U
اخرین دوتا
deadline
U
اخرین مهلت
to the bitters end
U
تا اخرین دم یاحد
match points
U
اخرین امتیاز
match point
U
اخرین امتیاز
pis aller
U
اخرین چاره
bitter end
U
اخرین پریشانی
topnotch
U
اخرین نقطه
nightcaps
U
اخرین مسابقه
inextremis
U
در اخرین مرحله
deadlines
U
اخرین مهلت
lasts
U
اخرین اخیر
lasted
U
اخرین اخیر
last
U
اخرین اخیر
parthian glance
U
اخرین نگاه
reserve price
U
اخرین بها
surrebutter
U
اخرین پاسخ خواهان
no wind position
U
اخرین محل هواپیما
pis aller
U
اخرین پناه چاره
last but not least
U
اخرین ولی نه کمترین
final protective fires
U
اخرین اتشهای حفافتی
set point
U
اخرین امتیاز بازی
up to date
U
مطابق اخرین طرز
ultimatums
U
اخرین پیشنهاد قطعی
up-to-date
U
حاوی اخرین اطلاعات
ultimata
U
اخرین پیشنهاد قطعی
Halloween
U
اخرین شب ماه اکتبر
deadline
U
سررسید اخرین فرصت
deadlines
U
سررسید اخرین فرصت
up-to-date
U
مطابق اخرین طرز
up to date
U
حاوی اخرین اطلاعات
current
U
فعلی اخرین اطلاعات
ultimatum
U
اخرین پیشنهاد قطعی
currents
U
فعلی اخرین اطلاعات
bell lap
U
اخرین دور مسابقه
lifo last in first out
U
اولین صادره از اخرین وارده
closing prices
U
اخرین قیمت معامله شده
faena
U
اخرین ضرباتی که گاو را می کشد
filo
U
اخرین صادره از اولین وارده
gun lap
U
شلیک اخرین دور مسابقه دو
rear point
U
اخرین قسمت عقب دار
i am nat my last shifts
U
اخرین وسیله یا تدبیر من اینست
omega
U
اخرین حرف الفبای یونانی
her last was a son
U
اخرین بچهای که زایید پسربود
hallow een
U
شب اولیاء :اخرین شب ماه اکتبر
isaid in my last
U
در اخرین نامه خود گفتم
stretch runner
U
تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
thule
U
اخرین نقطه شمالی مسکون دنیا
match points
U
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
break ball
U
اخرین گوی مانده روی میزبیلیارد
what is the latest
U
خبر تازه چه دارید اخرین خبرچیست
autumn
U
اخرین قسمت سومین دوره زندگی
home hole
U
اخرین بخش زمین یا یک دوربازی گلف
autumns
U
اخرین قسمت سومین دوره زندگی
match point
U
اخرین امتیاز برای بردن مسابقه
target approach point
U
اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی
telophase
U
اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
z
U
بیست و ششمین و اخرین حرف الفبای انگلیسی
all the way
U
اخرین یورش برای لمس نقطه نهایی
previous spot
U
نقطهای که توپ در اخرین باروارد بازی شده
last supper
U
اخرین شام حضرت عیسی باحواریون خود
orphaned
U
اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
orphan
U
اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
orphans
U
اخرین خط یک پاراگراف که دربالای یک صفحه از متن تنهاقرار دارد
maximizes
U
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
teliospore
U
جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
maximized
U
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximize
U
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximising
U
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximises
U
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximised
U
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
maximizing
U
به اخرین درجه ممکن افزایش دادن بحد اعلی رساندن
fetch ahead
U
فرایند واکشی یک دستورالعمل قبل از انکه اخرین دستوراجرای ان تمام شود
resumes
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resuming
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resume
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resumed
U
در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
sweepers
U
اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
sweeper
U
اخرین مدافع در سیستم دفاع بتونی پرتابی در بولینگ که با پیچ تمام یا بیشتر میله ها را می اندازد
period of concentration
U
در یک حوزه ابریز رودخانه مدت زمانی که یک قطره اب از ابتدای حوزه تا خروج از حوزه را
ctrl break
U
در DOS فرمان صفحه کلیدی که اخرین فرمان داده شده رالغو میکند
restatement of the law
U
مجموعه قواعد حقوقی مجموعه اخرین تفسیرهای ارائه شده برای قوانین
dress rehearsals
U
اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
dress rehearsal
U
اخرین تمرین نمایش که بازیگران بالباس کامل نمایش بر روی صحنه میایند
chalked
U
مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalking
U
مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalks
U
مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
chalk
U
مالیدن گچ بر سر چوب بیلیارد شرطبندی روی اسب در اخرین لحظات اسب موردتوجه عموم
currencies
U
داشتن اخرین اطلاعات پول رایج پول نقد
currency
U
داشتن اخرین اطلاعات پول رایج پول نقد
deceleration time
U
زمان لازم برای متوقف ساختن یک نوار مغناطیسی پس از خواندن یا ضبط اخرین قطعه داده از یک رکورد روی ان نوار
terminal port
U
بندر بارانداز اخرین بندر حرکت
parting injuncyions
U
دستور در هنگام جدایی اخرین دستور
mask design
U
اخرین مرحله از طراحی مدارمجتمع که به وسیله ان طرح مدار از طریق پوششهای چندگانه مربوط به لایههای گوناگون مدار مجتمع تحقق می یابد
last price
U
اخرین قیمت حداقل قیمت
negative acknowledgement
U
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
imago
U
حشره کامل و بالغ اخرین مرحله دگردیسی حشره که بصورت کامل و بالغ در میاید
tontine
U
تاسیس خاصی که به موجب ان عدهای مشترکا" پول قرض می دهند با این شرط که بهره ان مرتبا" و بااقساط معین بین ان ها تقسیم شود و با مرگ هر یک ازایشان سهم دیگران از بهره بیشتر شود تا انجا که اخرین فرد زنده کل بهره را دریافت کند
point of no return
U
نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com