English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (40 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
somatization disorder U اختلال جسمانی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
somatoform disorder U اختلال جسمانی شکل
dysaesthesia U اختلال حواس جسمانی
somatization U جسمانی کردن
radar trapping U اختلال پیدا کردن رادار
unbalance U بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
unbalances U بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
unbalancing U بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
fleshly U جسمانی
corporeal U جسمانی
physical U جسمانی
carnal U جسمانی
sensual U شهوانی جسمانی
incorporate U غیر جسمانی
corporality U هستی جسمانی تن
incorporates U غیر جسمانی
outworld U دنیای جسمانی
physical U مادی جسمانی
corporeality U جسمانی بودن
fleshpots U راحتی جسمانی
temporal U جسمانی زمانی
earthen U مادی جسمانی
incorporating U غیر جسمانی
bodily U واقعا جسمانی
bodily harm U صدمه جسمانی
fleshpot U لذایذ جسمانی
worldly U جسمانی مادی
physical handicap U معلولیت جسمانی
in the f. U بصورت جسمانی
materials U مادی جسمانی
material U مادی جسمانی
physical fitness U امادگی جسمانی
physical movement U حرکت جسمانی
sensuousness U پیروی جسمانی
sentience U حساسیت جسمانی
marasmus U پژمردگی جسمانی
tussle U مسابقه جسمانی کشمکش
substantiated U ماهیت جسمانی دادن به
substantiates U ماهیت جسمانی دادن به
substantiate U ماهیت جسمانی دادن به
sensuously U مبنی بر لذات جسمانی
sensuous U مبنی بر لذات جسمانی
tussling U مسابقه جسمانی کشمکش
tussled U مسابقه جسمانی کشمکش
tussles U مسابقه جسمانی کشمکش
substantiating U ماهیت جسمانی دادن به
stressing U تنش جسمانی- روانی
incarnate U دارای شکل جسمانی
physical fitness U امادگی عمومی جسمانی
stress U تنش جسمانی- روانی
physical aptitude test U ازمون استعداد جسمانی
the outward man U ادم جسمانی جسم
carnally U بطور جسمانی یا شهوانی
stresses U تنش جسمانی- روانی
rough up <idiom> U حمله وصدمه جسمانی
physical anthropology U انسان شناسی جسمانی
profaneness U وابستگی بچیزهای جسمانی
anthropometry U انسان سنجی جسمانی
infantilism U کندی رشد جسمانی وعقلانی
habitus U وضعیت ساختمان جسمانی هیکل
hard as nails <idiom> U ازلحاظ جسمانی قوی درشت وسخت
zombiism U اعتقاد به حلول و تجدید حیات جسمانی مرده
perturbation U اختلال
tribulations U اختلال
tribulation U اختلال
distribance U اختلال
disorder U اختلال
derangement U اختلال
line hit U اختلال خط
line noise U اختلال
noises U اختلال
noise U اختلال
disturbances U اختلال
impairment U اختلال
impariment U اختلال
neuremia U اختلال پی ها
disorders U اختلال
disturbance U اختلال
irregularity U اختلال
perturbations U اختلال
dysbulia U اختلال اراده
dissociative disorder U اختلال گسستی
emotional disturbance U اختلال هیجانی
neurosis U اختلال روانی
neuroses U اختلال اعصاب
neurosis U اختلال اعصاب
neuroses U اختلال روانی
dyspepsia U اختلال هضم
unsoundness of mind U اختلال مشاعیر
mental defectives U اختلال حواس
dysmenorrhea U اختلال قاعدگی
emotional disorder U اختلال هیجانی
kettle of fish U اشفتگی اختلال
factitious disorder U اختلال ساختگی
lalopathy U اختلال گویایی
magnetic anomaly U اختلال مغناطیسی
ageusia U اختلال چشایی
mental abnormality U اختلال مشاعر
dystonia U اختلال تونوس
mental disorder U اختلال روانی
noise immunity U مصونیت از اختلال
background noise U اختلال پس زمینه
interference U اختلال در سیگنال
psychiatric disorder U اختلال روانی
organic disorder U اختلال عضوی
quantization noise U اختلال تدریج
time jitter U اختلال زمانی
time flutter U اختلال زمانی
thought disorder U اختلال فکر
oppositional disorder U اختلال نافرمانی
cyclic disorder U اختلال دورهای
radar trapping U اختلال رادار
character disorder U اختلال منش
convulsive disorder U اختلال تشنجی
neuremia U اختلال اعصاب
conduct disorder U اختلال رفتاری
clamper U برای قط ع اختلال
perturbations U انحراف اختلال
personality disorder U اختلال شخصیت
apselaphesia U اختلال بساوشی
perturbation theory U نظریه اختلال
unbalancing U اختلال مشاعر
personality disturbance U اختلال شخصیت
mental disturbance U اختلال روانی
mental disorder U اختلال مشاعیر
sexual disorder U اختلال جنسی
paramnesia U اختلال حافظه
unbalance U اختلال مشاعر
perturbation U انحراف اختلال
developmental disorder U اختلال رشدی
unbalances U اختلال مشاعر
generalized anxiety disorder U اختلال اضطراب فراگیر
protanomaly U اختلال سرخ بینی
organic mental disorder U اختلال روانی عضوی
maims U اختلال یا از کارافتادگی عضوی
transmission U خطای ناشی از اختلال در خط
transmissions U خطای ناشی از اختلال در خط
amimia U اختلال بیانگری چهره
eating disorder U اختلال خورد و خوراک
maim U اختلال یا از کارافتادگی عضوی
dysmetria U اختلال حرکتی- تخمینی
dyscrasia U اختلال مزاجی یا دماغی
shared paranoid disorder U اختلال پارانویایی مشترک
neurotic U دچار اختلال عصبی
maimed U اختلال یا از کارافتادگی عضوی
deranyement U اختلال مرهم زنی
bipolar affective disorder U اختلال عاطفی دو قطبی
maiming U اختلال یا از کارافتادگی عضوی
dyspeptic U دارای اختلال هاضمه
content thought disorder U اختلال محتوایی فکر
disorderliness U اختلال بهم خوردگی
acopia U اختلال استنساخ شکل
formal thought disorder U اختلال صوری فکر
pipped U اختلال مزاج خال
font id conflict U اختلال شناسایی فونت
pipping U اختلال مزاج خال
schizophreniform disorder U اختلال اسکیزوفرنی شکل
pip U اختلال مزاج خال
acute brain disorder U اختلال مغزی حاد
affective disorders اختلال های عاطفی
schizoaffective disorder U اختلال اسکیزوفرنی عاطفی
pips U اختلال مزاج خال
post traumatic stress disorder U اختلال فشار روانی پس اسیبی
paresthesia U اختلال حس لمس بصورت خارش
dystonia U اختلال کشیدگی طبیعی عضلانی
perturbation [terms] U آشفته [در نظریه اختلال] [فیزیک]
lysenkoism U نظریهای که معتقد است عوامل جسمانی وبدنی وشرایط محیط در وراثت موثر است
backgrounds U اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
background U اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
corruption U خطاهای داده ناشی از اختلال یاوسایل خراب
schizoid U مبتلا به اختلال روانی وجنون گوشه گیری
babbled U اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babbles U اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babble U اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
induces U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
inducing U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
noises U اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
noise U اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
quantize U اختلال در سیگنال ناشی از عدم دقت در حجم فرآیند
signal U اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signalled U اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
induce U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
disaster dump U اختلال در داده یا برنامه ناشی از خطا یامشکل در سیستم
induced U اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
signaled U اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
hitting U دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
noises U توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
hits U دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hit U دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
noise U توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
voltages U خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
parkinsonism U اختلال مزمن عصبی که با سختی عضلات بدن ولرزش مشخص میشود
voltage U خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
bends U بیرون امدن حبابهای گاز ازبافتهای بدن و اختلال درگردش خون
center of gravity limits U محدوده مجاز برای جابجاشدن گرانیگاه هواپیما بدون اختلال در وضعیت پرواز ان
interference U اختلال الکتریکی روی سیگنال در اثر سیگنالهای فراهم از منابع الکترومغناطیسی اطراف
surges U افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
trapezoidal distortion U اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند
surged U افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
surge U افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
electromagnetic U اختلال داده در نتیجه میدان الکتریکی که توسط مغناطیس ایجاد شده است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com