Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 181 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
quantization noise
U
اختلال تدریج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
quantization
U
تدریج
gradualness
U
تدریج
graduality
U
تدریج
gradation
U
تدریج
gradations
U
تدریج
gradation
U
درجه تدریج
gradations
U
درجه تدریج
gradualism
U
رعایت اصول تدریج
to phase out something
U
به تدریج موقوف کردن چیزی
to phase out their activities
U
فعالیت های خود را به تدریج قطع کردن
morphing
U
جلوههای ویژه در بازی ها و سیستمهای چندرسانهای که یک تصویر به تدریج به دیگری تبدیل میشود
ogive
U
شکل حاصل از منحنی مدارسیارهای که شعاع ان به تدریج زیاد شده تا سرانجام به خط راست تبدیل میگردد
neuremia
U
اختلال پی ها
noises
U
اختلال
impairment
U
اختلال
perturbations
U
اختلال
disturbance
U
اختلال
perturbation
U
اختلال
line hit
U
اختلال خط
line noise
U
اختلال
disorders
U
اختلال
tribulations
U
اختلال
irregularity
U
اختلال
tribulation
U
اختلال
distribance
U
اختلال
noise
U
اختلال
disturbances
U
اختلال
impariment
U
اختلال
derangement
U
اختلال
disorder
U
اختلال
organic disorder
U
اختلال عضوی
ageusia
U
اختلال چشایی
oppositional disorder
U
اختلال نافرمانی
dyspepsia
U
اختلال هضم
character disorder
U
اختلال منش
lalopathy
U
اختلال گویایی
kettle of fish
U
اشفتگی اختلال
noise immunity
U
مصونیت از اختلال
neuremia
U
اختلال اعصاب
psychiatric disorder
U
اختلال روانی
mental disorder
U
اختلال مشاعیر
developmental disorder
U
اختلال رشدی
mental abnormality
U
اختلال مشاعر
factitious disorder
U
اختلال ساختگی
emotional disturbance
U
اختلال هیجانی
dissociative disorder
U
اختلال گسستی
emotional disorder
U
اختلال هیجانی
dysbulia
U
اختلال اراده
magnetic anomaly
U
اختلال مغناطیسی
cyclic disorder
U
اختلال دورهای
mental defectives
U
اختلال حواس
dysmenorrhea
U
اختلال قاعدگی
apselaphesia
U
اختلال بساوشی
background noise
U
اختلال پس زمینه
mental disorder
U
اختلال روانی
clamper
U
برای قط ع اختلال
conduct disorder
U
اختلال رفتاری
convulsive disorder
U
اختلال تشنجی
dystonia
U
اختلال تونوس
neurosis
U
اختلال اعصاب
unbalancing
U
اختلال مشاعر
thought disorder
U
اختلال فکر
neuroses
U
اختلال اعصاب
unsoundness of mind
U
اختلال مشاعیر
personality disorder
U
اختلال شخصیت
personality disturbance
U
اختلال شخصیت
perturbation theory
U
نظریه اختلال
unbalance
U
اختلال مشاعر
unbalances
U
اختلال مشاعر
perturbation
U
انحراف اختلال
perturbations
U
انحراف اختلال
time flutter
U
اختلال زمانی
paramnesia
U
اختلال حافظه
mental disturbance
U
اختلال روانی
sexual disorder
U
اختلال جنسی
neuroses
U
اختلال روانی
radar trapping
U
اختلال رادار
neurosis
U
اختلال روانی
time jitter
U
اختلال زمانی
interference
U
اختلال در سیگنال
phase
U
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
phases
U
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
phased
U
وسیله جدید که به تدریج معرفی میشود و وسیله قدیمی کم کم بی استفاده میشود
neurotic
U
دچار اختلال عصبی
dysaesthesia
U
اختلال حواس جسمانی
disorderliness
U
اختلال بهم خوردگی
schizoaffective disorder
U
اختلال اسکیزوفرنی عاطفی
dyscrasia
U
اختلال مزاجی یا دماغی
dysmetria
U
اختلال حرکتی- تخمینی
pipped
U
اختلال مزاج خال
pipping
U
اختلال مزاج خال
generalized anxiety disorder
U
اختلال اضطراب فراگیر
formal thought disorder
U
اختلال صوری فکر
pips
U
اختلال مزاج خال
eating disorder
U
اختلال خورد و خوراک
font id conflict
U
اختلال شناسایی فونت
pip
U
اختلال مزاج خال
affective disorders
اختلال های عاطفی
protanomaly
U
اختلال سرخ بینی
dyspeptic
U
دارای اختلال هاضمه
transmissions
U
خطای ناشی از اختلال در خط
transmission
U
خطای ناشی از اختلال در خط
maiming
U
اختلال یا از کارافتادگی عضوی
maim
U
اختلال یا از کارافتادگی عضوی
maimed
U
اختلال یا از کارافتادگی عضوی
maims
U
اختلال یا از کارافتادگی عضوی
organic mental disorder
U
اختلال روانی عضوی
acopia
U
اختلال استنساخ شکل
acute brain disorder
U
اختلال مغزی حاد
somatization disorder
U
اختلال جسمانی کردن
somatoform disorder
U
اختلال جسمانی شکل
shared paranoid disorder
U
اختلال پارانویایی مشترک
bipolar affective disorder
U
اختلال عاطفی دو قطبی
schizophreniform disorder
U
اختلال اسکیزوفرنی شکل
deranyement
U
اختلال مرهم زنی
amimia
U
اختلال بیانگری چهره
content thought disorder
U
اختلال محتوایی فکر
paresthesia
U
اختلال حس لمس بصورت خارش
post traumatic stress disorder
U
اختلال فشار روانی پس اسیبی
radar trapping
U
اختلال پیدا کردن رادار
perturbation
[terms]
U
آشفته
[در نظریه اختلال]
[فیزیک]
dystonia
U
اختلال کشیدگی طبیعی عضلانی
unbalancing
U
بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
unbalance
U
بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
backgrounds
U
اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
background
U
اختلال موجود در سیگنال در خواست شده
unbalances
U
بر هم زدن اختلال مشاعر پیدا کردن
corruption
U
خطاهای داده ناشی از اختلال یاوسایل خراب
babbles
U
اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babbled
U
اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babble
U
اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
schizoid
U
مبتلا به اختلال روانی وجنون گوشه گیری
quantize
U
اختلال در سیگنال ناشی از عدم دقت در حجم فرآیند
induce
U
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
noises
U
اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
noise
U
اختلال در سیگنال به علت اشکار در مدتهای زمانی کوتاه
signalled
U
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signaled
U
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signal
U
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
inducing
U
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induces
U
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
induced
U
اختلال الکتریکی در سیگنال ناشی از منابع الکترومغناطیسی مجاور
disaster dump
U
اختلال در داده یا برنامه ناشی از خطا یامشکل در سیستم
hits
U
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
noise
U
توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
noises
U
توانایی یک مدار برای نادیده گرفتن یا حفافت در مقابل اختلال
hitting
U
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
hit
U
دوره کوتاه اختلال در خط ارتباطی که باعث خرابی داده میشود
voltage
U
خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
voltages
U
خیر زمانی دو وسیله که با هم تنظیم می شوند یا به علت اختلال در خط ایجاد میشود
parkinsonism
U
اختلال مزمن عصبی که با سختی عضلات بدن ولرزش مشخص میشود
bends
U
بیرون امدن حبابهای گاز ازبافتهای بدن و اختلال درگردش خون
center of gravity limits
U
محدوده مجاز برای جابجاشدن گرانیگاه هواپیما بدون اختلال در وضعیت پرواز ان
electromagnetic
U
اختلال داده در نتیجه میدان الکتریکی که توسط مغناطیس ایجاد شده است
surge
U
افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
trapezoidal distortion
U
اختلال تصویر که در آن خط وط عمودی در قابل لبههای افقی صفحه نمایش قرار می گیرند
interference
U
اختلال الکتریکی روی سیگنال در اثر سیگنالهای فراهم از منابع الکترومغناطیسی اطراف
surged
U
افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
surges
U
افزایش ناگهانی توان الکتریکی در سیستم به علت خرابی یا اختلال یا اشکال قطعه
flutters
U
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
shell-shock
U
اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
flutter
U
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
fluttered
U
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
fluttering
U
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
noisy mode
U
رقم معمولا غیرصفر که هنگام نرمالسازی عدد اعشاری در صورت وجود اختلال به آن اضافه شود
shell shock
U
اختلال روحی در اثر صدای افنجار نارنجک وامثال ان وحشت واضطراب حاصله ازصدای انفجار
broach
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaching
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broaches
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
broached
U
ارتفاع دندانههای ان در طول میله به تدریج زیاد میشودکه از ان به عنوان ابزار یاتیغه صیقل کاری سوراخهای روی یک فلز و یا به عنوان یک ابزار صاف بدون دندانه برنده به منظور صیقل دادن داخل سوراخهای محورهای ساعتهای مچی استفاده میشود
glitch
U
یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
glitches
U
یک اشکال کوچک که خصوصا" به وسیله موج ولتاژ یا اختلال الکتریکی که باعث خطایی درارسال داده میشود ایجاد می گردد
NetShow
U
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای تامین صوت و تصویر روی اینترنت بدون وقفه یا اختلال در تصاویر
crash protected
U
دیسک که حاوی نوک محافظ یا سیستم محافظ اختلال داده است
degradation
U
کمبود کیفیت تصویه به علت اختلال در سیگنال یا کپی گرفتن نامناسب از سیگنال ویدیویی
intermittent error
U
خطایی که تصادفا در سیستم ارتباطی یا کامپیوتر رخ میدهد به علت خطای برنامه برنامه یا اختلال
flickers
U
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickered
U
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flicker
U
تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
saturated colour
U
که روی ویدیو خوب نشان داده نمیشوندوممکن است باعث اختلال شوند یا روی صفحه پخش شوند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com