Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
parallactic
U
اختلاف منظری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
comeliness
U
خوش منظری
aspect change
U
تغییرات منظری هدف
concentration cell corrosion
U
نوعی برخورد که در ان اختلاف پتانسیل الکترودها دراثر اختلاف غلظت یونهاالکترولیت میباشد
azimuth deviation
U
اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
hypsometric diagram
U
طرح منظری عوارض نمایی که عوارض در ان با سایه زدن مشخص شده باشد
free air anomaly
U
اختلاف نیروی جاذبه زمین اختلاف جاذبه ازاد
difference in northing
U
اختلاف عرض جغرافیایی اختلاف عرض
diversion
U
اختلاف
disputed
U
اختلاف
dispute
U
اختلاف
misalignment
U
اختلاف
discord
U
اختلاف
quarrel
U
اختلاف
quarreled
U
اختلاف
mean square deviation
U
اختلاف
quarrelled
U
اختلاف
diversions
U
اختلاف
quarreling
U
اختلاف
variation
U
اختلاف
variations
U
اختلاف
variance
U
اختلاف
compromis
U
حل اختلاف
divarication
U
اختلاف
disputing
U
اختلاف
disputes
U
اختلاف
defferential
U
اختلاف
quarrelling
U
اختلاف
difference
U
اختلاف
settlement of disputes
U
حل اختلاف
stour
U
اختلاف
disparity
U
اختلاف
versatility
U
اختلاف
disparities
U
اختلاف
schisms
U
اختلاف
schism
U
اختلاف
divided
<adj.>
U
در اختلاف
discrepancy
U
اختلاف
differences
U
اختلاف
quarrels
U
اختلاف
disagreements
U
اختلاف
disagreement
U
اختلاف
schismatism
U
اختلاف
shading
U
اختلاف جزئی
angular displacement
U
اختلاف زاویهای
class distinctions
U
اختلاف طبقاتی
disagreement
U
اختلاف ناسازگاری
division
U
اختلاف تفرقه
divisions
U
اختلاف تفرقه
disagreements
U
اختلاف ناسازگاری
divarication
U
اختلاف عقیده
deflection correction
U
اختلاف انحراف
parallax distortion
U
اختلاف منظر
phase shift
U
اختلاف فاز
phase difference
U
اختلاف فاز
phase displacement
U
اختلاف فاز
potential difference
U
اختلاف پتانسیل
product differentiation
U
اختلاف محصول
reconcilement
U
رفع اختلاف
scissor
U
پراکندگی اختلاف
settlement of a dispute
U
رفع اختلاف
variegation
U
اختلاف رنگ
vertical interval
U
اختلاف ارتفاع
wage differentials
U
اختلاف در دستمزد
parallax
U
اختلاف منظر
difference in easting
U
اختلاف طول
difference of opinions
U
اختلاف نظر
divergence of opinions
U
اختلاف نظر
difference of potential
U
اختلاف پتانسیل
dissidence
U
اختلاف رای
diversity of citizenship
U
اختلاف تابعیت
diversity of opinions
U
اختلاف ارا
efficiency variance
U
اختلاف بازدهی
frequency drift
U
اختلاف فرکانس
hetermorphism
U
اختلاف شکل
heteromorphism
U
اختلاف شکل
inventory discrepancy
U
اختلاف موجودی
inventory discrepancy
U
اختلاف دفتردارایی
judicial settlement
U
حل اختلاف قضایی
magnetic variation
U
اختلاف مغناطیسی
differences
U
اختلاف دو چیز
crossest
U
اختلاف مرافعه
crosses
U
اختلاف مرافعه
crosser
U
اختلاف مرافعه
friction
U
مالش اختلاف
cross
U
اختلاف مرافعه
frictions
U
مالش اختلاف
difference
U
اختلاف دو چیز
disputing
U
اختلاف نظر
deviation
U
اختلاف سمت
dissension
U
اختلاف عقیده
disputes
U
اختلاف نظر
dissension
U
اختلاف شقاق
parallaxe
U
اختلاف منظر
disputed
U
اختلاف نظر
dispute
U
اختلاف نظر
deviations
U
اختلاف سمت
shade of meaning
U
اختلاف جزئی در معنی
sea slike
U
اختلاف رنگ سطح اب
thermal resolution
U
حداقل اختلاف حرارت
threshold voltage
U
اختلاف سطح استانهای
trade gap
U
اختلاف داد و ستد
A fundamental (slight) difference.
U
اختلاف اساسی ( جزئی )
angle of parallax
U
زاویه اختلاف دید
schismatism
U
اختلاف وتفرقه درکلیسا
disgreement
U
عدم موافقت اختلاف
parallax-free
<adj.>
U
بدون اختلاف در رویت
difference in easting
U
اختلاف طول جغرافیایی
ionization potential
U
اختلاف پتانسیل یونش
magnetic potential difference
U
اختلاف پتانسیل مغناطیسی
contested area
U
منطقه موضوع اختلاف
contact potential difference
U
اختلاف پتانسیل مجاورتی
constant potential
U
اختلاف پتانسیل ثابت
parallax
U
اختلاف منظر انطباق
phase difference
U
اختلاف مراحل عملیات
color difference signal
U
پیام اختلاف رنگ
They have had their differences for a long time .
U
مدنتهااست با هم اختلاف دارند
diurnal
U
اختلاف سطح 42 ساعته اب
parallax-free
<adj.>
U
بدون اختلاف منظر
dissented
U
اختلاف عقیده داشتن
to disagree
[or be in disagreement]
[on something/about something]
U
بر سر چیزی اختلاف داشتن
dissents
U
اختلاف عقیده داشتن
inequalities
U
عدم تساوی اختلاف
dissent
U
اختلاف عقیده داشتن
to instigate disturbances
U
تحریک اختلاف کردن
split the difference
<idiom>
U
واریز اختلاف پول
schisms
U
اختلاف وتفرقه درکلیسا
schism
U
اختلاف وتفرقه درکلیسا
inequality
U
عدم تساوی اختلاف
electric potential difference
U
اختلاف پتانسیل الکتریکی
differences of opinion
U
اختلاف عقیده
[نظر]
distinguish
U
بیان اختلاف بین دو موضوع
great tropic range
U
حداکثر اختلاف جذر و مداستوایی
tolerances
U
حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
distinguishes
U
بیان اختلاف بین دو موضوع
tolerance
U
حد تغییرات اختلاف قابل اغماض
voltage stabilizer
U
تثبیت کننده اختلاف سطح
relative
U
اختلاف بین یک عدد و مقدارواقعی آن
differentials
U
آنچه اختلاف را نشان میدهد
differential
U
آنچه اختلاف را نشان میدهد
the difference between the consecutive terms
U
اختلاف هر دو جمله متوالی
[ریاضی]
phase difference
U
اختلاف فاز جریان الکتریسیته
shades
U
اختلاف جزئی سایه رنگ
diverge
U
ازهم دورشدن اختلاف پیداکردن
contract price adjustment
U
رفع اختلاف در قیمت قرارداد
diverges
U
ازهم دورشدن اختلاف پیداکردن
voltage regulator
U
تنظیم کننده اختلاف سطح
diverged
U
ازهم دورشدن اختلاف پیداکردن
shadings
U
اختلاف جزئی سایه رنگ
shade
U
اختلاف جزئی سایه رنگ
gaps
U
اختلاف زیاد شکافدار کردن
gap
U
اختلاف زیاد شکافدار کردن
differential leveling
U
تعیین اختلاف تراز نقاط
nuances
U
اختلاف مختصر نکات دقیق وفریف
compares
U
بررسی اختلاف بین دو قطعه اطلاع
comparing
U
بررسی اختلاف بین دو قطعه اطلاع
decalage
U
اختلاف زاویه نصب بالها درهواپیما
forward mode
U
افزودن یک عدد یا اندیش و اختلاف به اصل
boot
U
اختلاف موجودبین قیمتها در مبادله دودارایی
potential
U
اختلاف ولتاژ بین دو نقط ه مدار
compared
U
بررسی اختلاف بین دو قطعه اطلاع
compare
U
بررسی اختلاف بین دو قطعه اطلاع
which diffrence shall be settled only by
U
..... و این اختلاف هم ازطریق داوری حل خواهد شد
nuance
U
اختلاف مختصر نکات دقیق وفریف
This is only a slight difference.
U
این فقط یک اختلاف جزیی است
conciliation
U
مصالحه حل اختلاف اصلاح ذات البین
demarcation
U
نشان دادن اختلاف بین دو محیط
variance
U
اختلاف و نتاقض در ارکان مختلف دعوی
There is no disagreement among us.
U
اختلاف نظری بین ماوجود ندارد
voltage
U
نیروی الکتریک برحسب ولت اختلاف سطح
voltages
U
نیروی الکتریک برحسب ولت اختلاف سطح
great diurnal range
U
حداکثر اختلاف جذر و مد بیست و چهار ساعته
differential pressure
U
اختلاف فشار بین دو سیستم یادو حجم
dissimilate
U
ناجور و بی شباهت کردن سبب اختلاف شدن
warble
U
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warbled
U
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
warbles
U
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
lection
U
اختلاف معنی یا تلفظ یک کلمه بامتن چیزی
warbling
U
وسیله تعیین اختلاف امواج صوتی دریافتی
variations
U
اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
attenuation
U
اختلاف بین توان ارسالی و دریافتی بر حسب دسی بل
contrasting
U
اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
contrasted
U
اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
contrast
U
اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
contrasts
U
اختلاف شدت فروزندگی بین اجزاء مختلف یک عکس
variation
U
اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
signaled
U
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
signalled
U
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
parallax
U
اختلاف رویت با در نظر گرفتن محل دید نافر
signal
U
اختلاف بین توان سیگنال ارسالی و اختلال روی خط
parallax
U
اختلاف جهت یا موقعیت فاهری یک جسم از دو زاویه دید مختلف
allowances
U
اختلاف یا لقی عمدی بین ابعادو اجزاء جفت شونده
cooling-off periods
U
دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
tolerance
U
بیشترین اختلاف مجاز بین ابعاد واقعی و اسمی یک قطعه
awards
U
مبلغی که هیئت داوران جهت رفع اختلاف تعیین مینماید
allowance
U
اختلاف یا لقی عمدی بین ابعادو اجزاء جفت شونده
tolerances
U
بیشترین اختلاف مجاز بین ابعاد واقعی و اسمی یک قطعه
thermocouple
U
وسیله اندازه گیری اختلاف درجه حرارت جفت گرمایی
awarded
U
مبلغی که هیئت داوران جهت رفع اختلاف تعیین مینماید
awarding
U
مبلغی که هیئت داوران جهت رفع اختلاف تعیین مینماید
cooling off period
U
دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com