Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
specialty
U
اختصاص کیفیت ویژه
specialities
U
اختصاص کیفیت ویژه
speciality
U
اختصاص کیفیت ویژه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
applied
U
هزینه مربوط به هر خدمت یاکالا را به طور ویژه تعیین کردن و به ان اختصاص دادن
idiosyncrasy
U
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasies
U
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
retrain
U
ایجاد مجدد اتصال با کیفیت باتری وقتی که کیفیت خط خیلی بد باشد
garbage
U
اصط لاحی که در آن دقت و کیفیت اطلاع خروجی بستگی به کیفیت ورودی دارد
gigo
U
اصط لاحی که بیان میکند دقت و کیفیت اطلاع خروجی بستگی به کیفیت ورودی دارد
dynamically
U
اختصاص دادن حافظه به یک برنامه در صورت نیاز به جای اختصاص دادن بلاکهایی پیش از اجرا
dynamic
U
اختصاص دادن حافظه به یک برنامه در صورت نیاز به جای اختصاص دادن بلاکهایی پیش از اجرا
spinwriter
U
چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
letter quality printer
U
چاپگر با کیفیت حروف خوب چاپگر با کیفیت عالی
to watch for certain symptoms
U
توجه کردن به نشانه های ویژه
[علایم ویژه مرض ]
special interest groups
U
گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
specialities
U
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
speciality
U
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty
U
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
idiocrasy
U
طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
quality control tests
U
ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
praetorial
U
متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
memory allocation
U
اختصاص حافظه
assign
U
اختصاص دادن
allocate
U
اختصاص دادن
appertains
U
اختصاص داشتن
appertaining
U
اختصاص داشتن
appertain
U
اختصاص داشتن
allocate
U
اختصاص دادن
allocates
U
اختصاص دادن
appropriation
U
اختصاص بودجه
allot
U
اختصاص دادن
appropriating
U
اختصاص دادن
apanage
U
اختصاص داشت
appropriates
U
اختصاص دادن
appropriated
U
اختصاص دادن
to set apart
U
اختصاص دادن
appropriate
U
اختصاص دادن
appertained
U
اختصاص داشتن
allocating
U
اختصاص دادن
allocated
U
اختصاص یافته
resource allocation
U
اختصاص منبع
indigenousness
U
اختصاص بیک اب و خاک
assigned
<adj.>
<past-p.>
U
اختصاص داده شده
reservation of a right
U
اختصاص حقی به خود
attached
<adj.>
<past-p.>
U
اختصاص داده شده
allotted
<adj.>
<past-p.>
U
اختصاص داده شده
allocated
<adj.>
<past-p.>
U
اختصاص داده شده
permanent oppointment
U
اختصاص دایمی به یک یکان
laid on
<past-p.>
U
اختصاص داده شده
provided
<adj.>
<past-p.>
U
اختصاص داده شده
appropriated
<adj.>
<past-p.>
U
اختصاص داده شده
appropriator
U
بخود اختصاص دهنده
dedicate
U
اختصاص دادن وقف کردن
reserving
U
ذخیره کردن اختصاص دادن
reserving
U
نگه داشتن اختصاص دادن
reserves
U
ذخیره کردن اختصاص دادن
endemicity
U
اختصاص بیک قوم یادیار
reserves
U
نگه داشتن اختصاص دادن
reserve
U
ذخیره کردن اختصاص دادن
reserve
U
نگه داشتن اختصاص دادن
dedicating
U
اختصاص دادن وقف کردن
dedicates
U
اختصاص دادن وقف کردن
devote
U
اختصاص دادن فدا کردن
intervert
U
بخود اختصاص دادن برگرداندن
assigns
U
قلمداد کردن اختصاص دادن
assigned
U
قلمداد کردن اختصاص دادن
allocates
U
تقسیم کردن اختصاص دادن
earmarks
U
نشان کردن اختصاص دادن
allocate
U
تقسیم کردن اختصاص دادن
earmark
U
نشان کردن اختصاص دادن
allocating
U
تقسیم کردن اختصاص دادن
assign
U
قلمداد کردن اختصاص دادن
devoting
U
اختصاص دادن فدا کردن
assigning
U
قلمداد کردن اختصاص دادن
devotes
U
اختصاص دادن فدا کردن
stating
U
کیفیت
color
U
کیفیت
modalities
U
کیفیت
modality
U
کیفیت
states
U
کیفیت
how
U
کیفیت
state
U
کیفیت
state-
U
کیفیت
stated
U
کیفیت
kindest
U
کیفیت
kind
U
کیفیت
featuring
U
کیفیت
kinds
U
کیفیت
features
U
کیفیت
feature
U
کیفیت
quality
U
کیفیت
qualities
U
کیفیت
featured
U
کیفیت
appropriation
U
اختصاص دادن اعتبار واگذار کردن
spiritusoity
U
کیفیت معنوی
certificate of quality
U
گواهی کیفیت
gestaltqualitat
U
کیفیت گشتالتی
drawing quality
U
کیفیت کشش
qualities
U
بهترین کیفیت
quality
U
بهترین کیفیت
cutting quality
U
کیفیت برش
print quality
U
کیفیت چاپ
quality engineering
U
مهندسی کیفیت
number
U
بیان کیفیت
quality control
U
کنترل کیفیت
magnetic quantity
U
کیفیت مغناطیسی
numbers
U
بیان کیفیت
outness
U
کیفیت خارجی
Quality Control
کنترل کیفیت
ubiety
U
کیفیت مکان
qualitatively
U
از لحاظ کیفیت
acceptable quality level
U
کیفیت مناسب
quality certificate
U
گواهی کیفیت
grades
U
کلاس کیفیت
image quality
U
کیفیت تصویر
letter quality
U
کیفیت حرف
circumstances
U
چگونگی کیفیت
letter quality
U
کیفیت حرفی
grade
U
کلاس کیفیت
quality assurance
U
اطمینان از کیفیت
appropriation
U
قصدتملک و بخود اختصاص دادن مال مسروقه
promptbook
U
نسخه نمایشنامه که به سوفلور نمایش اختصاص دارد
allottee
U
کسیکه چیزی باو اختصاص داده شده
speciosity
U
کیفیت معین ومشخص
ambient quality standard
U
استاندارد کیفیت پرمون
stamping quality
U
کیفیت قالب گیری
air quality criterion
U
معیار کیفیت هوا
quality control approval
U
تایید کنترل کیفیت
high quality cast iron
U
چدن با کیفیت عالی
gross national quality
U
کیفیت ناخالص ملی
fair average quality
U
کیفیت متوسط مناسب
plays
U
کیفیت یاسبک بازی
playing
U
کیفیت یاسبک بازی
played
U
کیفیت یاسبک بازی
play
U
کیفیت یاسبک بازی
signal quality detector
U
اشکارگر کیفیت سیگنال
high quality steel
U
فولاد با کیفیت خوب
letter quality
U
چاپ با کیفیت خوب
nlq
U
کیفیت تقریبا" عالی
available
U
لیست حافظه اختصاص داده نشده و منابع در سیستم
filename
U
کد مشخصات دیسکت که به برنامه اختصاص داده شده است
photorealistic
U
که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
fine
U
کیفیت بسیار بالا و عالی
telemetry
U
اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت
finest
U
کیفیت بسیار بالا و عالی
high quality sheet steel
U
ورق فولادی با کیفیت خوب
fined
U
کیفیت بسیار بالا و عالی
contractor quality control
U
سیستم کنترل کیفیت پیمانها
quality control
U
کنترل کیفیت مواد و یا کالاها
degradation
U
کیفیت پایین سیگنال یا تصویر
acceptable quality level
U
سطح کیفیت قابل قبول
quality assurance
U
عملیات اطمینان از کیفیت جنس
thread fineness
U
[ضریبی جهت تعیین کیفیت نخ]
control chart
U
جدول کنترل کیفیت تولید
bed credit
U
تعداد تختخوابی که دربیمارستان به هر یکان یاسازمان اختصاص داده میشود
parnassian
U
نام کوهی در یونان مرکزی که اختصاص داشت به الهه شعر
high
U
وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
carat
U
معیار اندازه گیری کیفیت طلا
carats
U
معیار اندازه گیری کیفیت طلا
drafts
U
چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
drafted
U
چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
layers
U
لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
draft
U
چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
highs
U
وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
highest
U
وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
layer
U
لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
print
U
کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
printed
U
کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
performances
U
قطعه با کیفیت بالا یا با خصوصیات خوب
performance
U
قطعه با کیفیت بالا یا با خصوصیات خوب
prints
U
کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
ambitus
U
[اختصاص دادن فضایی در اطراف قبر یا آرامگاه برای دسترسی به کلیسا]
storage
U
نحوه اختصاص حافظه به کاربران مختلف , مثل برنامه ها , متغیرها, داده ,.....
dynamic
U
سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن
paging
U
که آدرس به آنها اختصاص داده میشود و در صورت نیاز فراخوانی می شوند
dynamically
U
سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن
multiplex
U
روش تقسیم که بخشهای زمان را طبق نیاز به سیگنالهای اختصاص میدهد
allocations
U
سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند
allocation
U
سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند
zygosity
U
کیفیت تخم لقاح شده پیوند جنسی
correspondence quality
U
چاپ با کیفیت بالا توسط چاپگرهای لیزری
quality
U
بررسی اینکه کیفیت یک محصول خوب است
outwardness
U
کیفیت فاهر دلبستگی بچیزهای خارجی یامادی
qualities
U
بررسی اینکه کیفیت یک محصول خوب است
draft mode
U
چاپ با کیفیت پایین روی بعضی چاپگرها
paphian
U
وابسته PAPHOS شهرباستانی جزیره قبرس که اختصاص برب النوع عشق داشت
blast
U
آزاد کردن بخش هایی از حافظه که قبلاگ اختصاص داده شده بودند
blasts
U
آزاد کردن بخش هایی از حافظه که قبلاگ اختصاص داده شده بودند
statements
U
عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی به آنها اختصاص میدهد
statement
U
عبارتی که متغیرها را تنظیم میکند و فضای ذخیره سازی به آنها اختصاص میدهد
hierarchical communications system
U
روش اختصاص توابع کنترلی و پردازش در شبکهای از کامپیوتر که برای کارها مناسبند
uncommitted logic array
U
جدول محلهای حافظه در سیستم که خالی هستند یا اختصاص داده نشده اند
boundaries
U
ثباتی در یک سیستم چند کاربره که حاوی آدرسهای محدودیتهای اختصاص حافظه به یک کاربر است
deallocate
U
آزاد کردن منبعی که به یک کار یا فرآیند یا رسانه جانبی اختصاص داده شده است
boundary
U
ثباتی در یک سیستم چند کاربره که حاوی آدرسهای محدودیتهای اختصاص حافظه به یک کاربر است
to effuse
U
از خود بیرون
[بروز]
دادن
[مانند مایع نور بو یا کیفیت]
traffics
U
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
trafficking
U
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
traffic
U
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
TFT screen
U
روش ایجاد صفحه نمایش LCD با کیفیت بالا در کامپیوترهای Laptop
to p off an awkward situation
U
حواس خود را از کیفیت بدی منحرف و به چیز دیگری متوجه کردن
sub woofer
U
هرتز , که در دستگاههای معمولی برای افزایش کیفیت صدا استفاده میشود
trafficked
U
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com