English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
contradictory judgements U احکام مغایر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
postulating U هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
postulate U هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
postulated U هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
postulates U هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته
judgement U احکام
orders U احکام
alien U مغایر
commansments U احکام
judgements U احکام
judgments U احکام
anomalous U مغایر
jarring U مغایر
adverse U مغایر
contradictory U مغایر
discordant U مغایر
aliens U مغایر
variant U مغایر
contrary U مغایر
abhorrent U مغایر
sinistral U نامیمون مغایر
go against U مغایر بودن
rebuttable presumptions U احکام قابل رد
conflictive U مغایر مخالف
inimically U بطور مغایر
cross purpose U قصد مغایر
final awards judgements U احکام قطعی
execution of judgments U اجرای احکام
precepts of god U احکام الهی
declaratory judgments U احکام اعلامی
statutes U احکام قانونی
statute U احکام قانونی
disagree U مغایر بودن
paradoxes U بیان مغایر
jar U مغایر بودن
jarred U مغایر بودن
jars U مغایر بودن
ten commandments U احکام عشره
paradox U بیان مغایر
subcontrary U دوقیاس مغایر
astrology U احکام نجوم
disagreeable U ناگوار مغایر
disagreed U مغایر بودن
disagreeing U مغایر بودن
disagrees U مغایر بودن
prontonotary U متصدی امضاء احکام
off color U دارای رنگ مغایر
statues of god U احکام یا فرایض خدا
prothonotary U متصدی امضاء احکام
law of moses U احکام دهگانه موسی
decalogue U احکام دهگانه موسی
enforcement of judgement U اجرای احکام قضایی
astrology U علم احکام نجوم
offbeat U قطعه موسیقی ناهماهنگ مغایر
data formatting statements U احکام قالب بندی داده ها
mosaic d. U وضع احکام دینی درزمان موسی
subcontrary U مغایر درمرحله فرعی درجهت متقابل
dispensations U وضع احکام دینی درهر دوره و عصر
autosexing U دارای صفات جنسی مغایر بانوع خود
dispensation U وضع احکام دینی درهر دوره و عصر
like hell <idiom> U با تاثیر وانرژی بیشتر ،مغایر با حقیقت ،نه زیاد
rebus sic stautibus U به این مفهوم که احکام در ازمنه مختلف دچارتغییر شکل می شوند
mesne process U مراحل مختلفه و احکام وقرارهای مختلف دادگاه تاپیش از دستور اجرا
disaffirm U دعوی سابق را به صلح ختم کردن نقض احکام صادره از دادگاهها
it is inimical to our plans U با نقشههای ما مغایر است برای نقشههای ما زیان اوراست
precepts of god U فرایض دینی احکام دینی
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com