Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 69 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dolt
U
احمقانه رفتارکردن
dolts
U
احمقانه رفتارکردن
to play the fool
U
احمقانه رفتارکردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
behaving
U
رفتارکردن
behaves
U
رفتارکردن
behaved
U
رفتارکردن
behave
U
رفتارکردن
behaved
U
درست رفتارکردن
acted
U
رفتارکردن اثرکردن
act
U
رفتارکردن اثرکردن
take liberties
<idiom>
U
دوستانه رفتارکردن
to behave toward
U
رفتارکردن نسبت به
to do by
U
رفتارکردن نسبت به
to behave oneself
U
درست رفتارکردن
to be down up
U
بسختی رفتارکردن با
egotize
U
خودپرستانه رفتارکردن
behaving
U
درست رفتارکردن
behave
U
درست رفتارکردن
behaves
U
درست رفتارکردن
to queen it
U
ملکه وار رفتارکردن
pigs
U
مثل خوک رفتارکردن
pig
U
مثل خوک رفتارکردن
take after
<idiom>
U
مثل دیگران رفتارکردن
slam bang
U
بی ادبانه وبا خشونت رفتارکردن
come into one's own
<idiom>
U
به خاطر شرایط خوب رفتارکردن
to play the game
U
رعایت قانون راکردن باشرافت رفتارکردن
cockeyed
U
احمقانه
spooney
U
احمقانه
spoony
U
احمقانه
harebrained
U
احمقانه
goofy
U
احمقانه
goofiest
U
احمقانه
goofier
U
احمقانه
highland
U
احمقانه
puerile
U
احمقانه
doltish
U
احمقانه
lord it over
<idiom>
U
رئیس بازی درآوردن ،به صورت رئیسبودن ، رفتارکردن
silliest
U
چرند احمقانه
sillier
U
چرند احمقانه
potties
U
احمقانه مغرور
potty
U
احمقانه مغرور
insane
U
بی عقل احمقانه
When there is a wI'll , there is a way .
U
کار احمقانه
flub
U
اشتباه احمقانه
silly
U
چرند احمقانه
bloomer
U
اشتباه احمقانه
fatuously
U
احمقانه خودپسندانه
blooper
U
اشتباه احمقانه
fool's paradise
U
شادی احمقانه
senseless
U
احمق احمقانه
His behavior was stupid.
U
رفتارش احمقانه بود.
gawking
U
احمقانه نگاه کردن
gawks
U
احمقانه نگاه کردن
antics
U
رفتارهای احمقانه و خندهدار
infatuate
U
از خود بیخود احمقانه
gawk
U
احمقانه نگاه کردن
dido
U
جست و خیز احمقانه
He behaved stupidly.
U
رفتارش احمقانه بود.
gawked
U
احمقانه نگاه کردن
gawped
U
مات و احمقانه نگاه کردن
gawps
U
مات و احمقانه نگاه کردن
gawp
U
مات و احمقانه نگاه کردن
gawping
U
مات و احمقانه نگاه کردن
gawp
U
با دهان باز و به طور احمقانه خیره شدن
gawped
U
با دهان باز و به طور احمقانه خیره شدن
gawping
U
با دهان باز و به طور احمقانه خیره شدن
foul up
<idiom>
U
با یک اشتباه احمقانه همه چیز را خراب کردن
gawps
U
با دهان باز و به طور احمقانه خیره شدن
foolproof
U
ادم ساده لوح و رک و راست محفوظ از حماقت وکارهای احمقانه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com