Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
stand a chance
<idiom>
U
احتمال داشتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
poisson distribution
U
این توزیع در حقیقت یک توزیع احتمال برای متغیرهای تصادفی ناپیوسته است که دران میزان احتمال بسیارکوچک و در مقابل تعدادمشاهدات بسیار زیاد است
verisimilitude
U
احتمال
chances
U
احتمال
chancing
U
احتمال
supposition
U
احتمال
suppositions
U
احتمال
contingencies
U
احتمال
contingency
U
احتمال
likelihood
U
احتمال
presumption
U
احتمال
presumptions
U
احتمال
aptness
U
احتمال
expectance
U
احتمال
likelihoood
U
احتمال
like lihood
U
احتمال
chanced
U
احتمال
chance
U
احتمال
probability
U
احتمال
eventuality
U
احتمال
liabilities
U
احتمال
liability
U
احتمال
eventualities
U
احتمال
possibilities
U
احتمال
expectancy
U
احتمال
possibility
U
احتمال
experimental probability
U
احتمال تجربی
experimental probability
U
احتمال ازمایشی
unlikelihood
U
عدم احتمال
improbability
U
عدم احتمال
conditional probability
U
احتمال مشروط
compound probability
U
احتمال مرکب
There is a 50-50 chance.
U
احتمال 50-50است
risking
U
احتمال زیان
risked
U
احتمال زیان
risk
U
احتمال زیان
contingencies
U
احتمال وقوع
contingency
U
احتمال وقوع
odds
U
احتمال ووقوع
risks
U
احتمال زیان
transition probability
U
احتمال جهش
transition probability
U
احتمال انتقال
inverisimilitude
U
عدم احتمال
probability of detection
U
احتمال کشف
probability ratio
U
بهر احتمال
moral certainty
U
احتمال قوی
probability of kill
U
احتمال انهدام
presumedly
U
احتمال میرود
presumption of fraud
U
احتمال تقلب
probabilism
U
احتمال گرایی
probability analysis
U
احتمال کاوی
probability curve
U
منحنی احتمال
probability distribution
U
توزیع احتمال
probability factor
U
ضریب احتمال
probability function
U
تابع احتمال
probability of collision
U
احتمال برخورد
probability of ionization
U
احتمال یونش
probability of detection
U
احتمال اکتشاف
probability theory
U
نظریه احتمال
statistical weight
U
احتمال ترمودینامیکی
kill probability
U
احتمال کشندگی
the probability is
U
احتمال میرود
the probability is
U
احتمال دارد
on the chance of
U
نظر به احتمال
mathematical probability
U
احتمال ریاضی
probability density
U
چگالی احتمال
[ریاضی]
balances
U
احتمال رویداد خطا
likelihood
U
احتمال کلی دارد
probability of kill
U
احتمال از بین رفتن
balance
U
احتمال رویداد خطا
maximum liklihood method
U
روش حداکثر احتمال
risked
U
احتمال زیان و ضرر
risked
U
احتمال زیان یاخطر
radial probability distribution
U
توزیع احتمال شعاعی
risking
U
احتمال زیان یاخطر
risk
U
احتمال زیان یاخطر
risks
U
احتمال زیان و ضرر
risks
U
احتمال زیان یاخطر
risk
U
احتمال زیان و ضرر
look for
<idiom>
U
با احتمال فکر کردن
risking
U
احتمال زیان و ضرر
worst-case
U
بدترین وضع یا احتمال
maximum probility detection
U
تعیین احتمال حداکثر
kill probability
U
احتمال واردکردن تلفات
It is quite likely that ….
U
خیلی احتمال می رود که …
in all probability
U
احتمال کلی میرود
in all like
U
احتمال کلی دارد
it is beyond recall
U
احتمال لغوشدن ندارد
normal probability curve
U
منحنی بهنجار احتمال
angular probability distribution
U
توزیع زاویهای احتمال
damage threat
U
احتمال تولید خسارت
probability density function
U
تابع چگالی احتمال
long
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
long-
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
money to burn
<idiom>
U
بیش ازاحتیاج ،داشتن،داشتن پول خیلی زیاد
longer
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longest
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longs
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
longed
U
میل داشتن ارزوی چیزی را داشتن طولانی کردن
single shot hit probability
U
احتمال اصابت یک گلوله به هدف
to be on the safe side
U
برای اینکه احتمال اشتباه
the odds are that he will doit
U
احتمال دارد که انکار را بکند
odds-on
U
دارای احتمال بیش از 5 درصد
it is p that he did not go
U
احتمال داردنرفته باشد دورنیست که
risked
U
احتمال خطر ریسک کردن
damage threat
U
منطقه احتمال تولید خسارت
risk
U
احتمال خطر ریسک کردن
risks
U
احتمال خطر ریسک کردن
He is bound to come.
U
احتمال زیادی دارد که بیاید
risking
U
احتمال خطر ریسک کردن
to keep up
U
از افسرده شدن نگاه داشتن باذنگاه داشتن
to keep down
U
زیرفرمان خودنگاه داشتن دراطاعت خود داشتن
central tendency
U
احتمال مطابقت داده با مقادیرمورد انتظار
In all probability. Very likely.
U
به احتمال خیلی قوی ( قریب به یقین )
it may be presumed that
U
احتمال قوی میرود که میتوان فرض که
presumed
U
مسلم دانستن احتمال کلی دادن
presume
U
مسلم دانستن احتمال کلی دادن
presumes
U
مسلم دانستن احتمال کلی دادن
long shot
U
شرکت کنندهای که احتمال پیروزی کمی دارد
shoo in
U
کسیکه احتمال زیاد دارد برنده شود
i p that they are both gone
U
احتمال کلی می دهم که هردو رفته باشند
The chances of a soloution are bleak.
U
احتمال وجود راه حلی بسیار ضعیف است
characteristic strength
U
مقاومتی که احتمال عدم حصول واقعی ان ضعیف میباشد
error handling
U
به حداقل رساندن احتمال وقوع خطا روش رفع اشکال
proffered
U
تقدیم داشتن عرضه داشتن
to have by heart
U
ازحفظ داشتن درسینه داشتن
hope
U
انتظار داشتن ارزو داشتن
hoping
U
انتظار داشتن ارزو داشتن
hoped
U
انتظار داشتن ارزو داشتن
hopes
U
انتظار داشتن ارزو داشتن
proffer
U
تقدیم داشتن عرضه داشتن
abhors
U
بیم داشتن از ترس داشتن از
abhorring
U
بیم داشتن از ترس داشتن از
abhorred
U
بیم داشتن از ترس داشتن از
resides
U
اقامت داشتن مسکن داشتن
resided
U
اقامت داشتن مسکن داشتن
proffering
U
تقدیم داشتن عرضه داشتن
reside
U
اقامت داشتن مسکن داشتن
differs
U
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differing
U
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differed
U
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
differ
U
اختلاف داشتن تفاوت داشتن
proffers
U
تقدیم داشتن عرضه داشتن
cost
U
قیمت داشتن ارزش داشتن
meaner
U
مقصود داشتن هدف داشتن
mean
U
مقصود داشتن هدف داشتن
meanest
U
مقصود داشتن هدف داشتن
anti knock
U
ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
long shot
U
شانس کمی برای برنده شدن دارد نوعی شرط که احتمال بردن ان کم است
cruelty
U
در CLعبارت است از سوء رفتار یکی از زوجین با دیگری به نحوی که احتمال منجر شدن ان به صدمات بدنی
upkeep
U
بهنگام نگه داشتن . نگه داشتن وسایل در حالت فعال
water injection
U
پاشیدن اب مقطر خالص به داخل سیلندر و موتورپیستونی به منظور سرد کردن مخلوط قابل انفجار و کاهش احتمال بدسوزی
the story is probale
U
این داستان راست مینماید این حکایت احتمال داردراست باشد
dud probability
U
درصد احتمال عمل نکردن گلوله یا اصابت نکردن ان
characteristic actuation probability
U
احتمال مسلح شدن مین توسط مین جمع کن
hartley
U
بیت و یا احتمال یک وضعیت از بین ده وضعیت معادل
probability factor
U
ضریب احتمال وقوع ضریب احتمالات
long for
U
اشتیاق چیزی را داشتن ارزوی چیزی را داشتن
to have something in reserve
U
چیزی بطوراندوخته داشتن چیزی درپس داشتن
lead a dog's life
<idiom>
U
زندگی سخت داشتن ،زندگی سگی داشتن
Zahir-Shahi design
U
طرح ظهیر شاه
[این طرح در افغانستان رایج بوده و احتمال می رود که از سفارشات این شاه افغان باشد. در نقش لوزی ها و هشت گوش ها یک در میان جای خود را عوض می کنند.]
relieve
U
داشتن
to be in a f.
U
تب داشتن
lack
U
کم داشتن
redolence
U
بو داشتن
owns
U
داشتن
to be feverish
U
تب داشتن
own
U
داشتن
relieving
U
داشتن
relieves
U
داشتن
want
U
کم داشتن
owning
U
داشتن
wanted
U
کم داشتن
having
U
داشتن
to have possession of
U
داشتن
to possess
U
داشتن
to have
U
داشتن
to hold
U
داشتن
lackvt
U
کم داشتن
intercommon
U
داشتن
doubt
U
شک داشتن
monogyny
U
داشتن یک زن
doubted
U
شک داشتن
doubting
U
شک داشتن
doubts
U
شک داشتن
have
U
داشتن
bear
U
داشتن
bears
U
در بر داشتن
bears
U
داشتن
to go hot
U
تب داشتن
owned
U
داشتن
to hold a meeting
U
داشتن
bear
U
در بر داشتن
lacks
U
کم داشتن
lacked
U
کم داشتن
possess
U
داشتن
possesses
U
داشتن
possessing
U
داشتن
to have f.
U
تب داشتن
stand off
<idiom>
U
دورنگه داشتن
take kindly to
<idiom>
U
دوست داشتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com