Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (17 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
greeting
U
احترام کننده
greetings
U
احترام کننده
venerator
U
احترام کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
greetings
U
احترام
curtsying
U
احترام
curtseying
U
احترام
curtsy
U
احترام
greeting
U
احترام
honor
U
احترام
respectability
U
احترام
curtsies
U
احترام
revere
U
احترام
honourableness
U
احترام
tribute
U
احترام
disrespectable
U
بی احترام
respectfulness
U
احترام
ennoblement
U
احترام
reverentially
U
با احترام
tributes
U
احترام
curtsied
U
احترام
worshipless
U
بی احترام
obeisance
U
احترام
regard
U
احترام
regarded
U
احترام
revering
U
احترام
obeisances
U
احترام
regards
U
احترام
reverence
U
احترام
revered
U
احترام
reveres
U
احترام
curtsey
U
احترام
reverently
U
با احترام
respect
U
مراجعه احترام
honored
U
احترام کردن به
homage
U
ادای احترام
honoring
U
احترام کردن به
veneration
U
احترام نیایش
irrespective
U
احترام نگذار
honours
U
احترام کردن به
honouring
U
احترام کردن به
reverence
U
احترام گذاردن
piping the side
U
احترام با سوت
honoured
U
احترام کردن به
respect
U
احترام گذاشتن به
honour
U
احترام کردن به
deference
U
تمکین احترام
honors
U
احترام کردن به
respects
U
مراجعه احترام
respects
U
احترام گذاشتن به
in deference to
U
به پاس احترام
respectable
U
قابل احترام
self esteem
U
احترام بنفس
to the color
U
شیپور احترام
guard of honor
U
گارد احترام
saluting
U
احترام نظامی
to hold in respect
U
احترام کردن
As a mark of respect ( esteem) .
U
بعلامت احترام
worshipful
U
شایسته احترام
hand salute
U
احترام با دست
hold in respect
U
احترام گذاشتن به
to look up
U
احترام گذرادن
self respect
U
احترام بخود
honor
U
احترام کردن به
look up to
<idiom>
U
احترام گذاشتن به
to hold in respect
U
احترام گزاردن به
salutes
U
احترام گذاشتن
salute
U
احترام گذاشتن
saluting
U
احترام گذاشتن
saluted
U
احترام نظامی
respectful
U
پر احترام ابرومند
venerability
U
احترام ارجمندی
venerableness
U
احترام ارجمندی
irreverence
U
عدم احترام
deferential
U
از روی احترام
saluted
U
احترام گذاشتن
salutes
U
احترام نظامی
salute
U
احترام نظامی
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
respects
U
احترام محترم شمردن
reveres
U
احترام گذارندن حرمت
to do make or pay obeisance to
U
بکسی احترام گزاردن
revered
U
احترام گذارندن حرمت
In deference to public opinion.
U
به احترام افکار عمومی
esteemed
U
فرد مورد احترام
respect
U
احترام محترم شمردن
pipe the side
U
تجمع گارد احترام
violated
U
هتک احترام کردن
violates
U
هتک احترام کردن
officer of the guard
U
افسر گارد احترام
venerate
U
ستایش و احترام کردن
venerated
U
ستایش و احترام کردن
venerates
U
ستایش و احترام کردن
venerating
U
ستایش و احترام کردن
revering
U
احترام گذارندن حرمت
revere
U
احترام گذارندن حرمت
honorable
U
لایق احترام شرافتمندانه
venerable
U
قابل احترام ارجمند
violate
U
هتک احترام کردن
national salute
U
احترام به پرچم ملی
respect
[for somebody or something]
U
احترام
[به کسی یا چیزی]
to pay homage
U
ادای احترام کردن
to do homage
U
ادای احترام کردن
respectfulness
U
رعایت احترام وادب
to render homage
U
ادای احترام کردن
to the color
U
شیپور احترام پرچم
estimably
U
بطور قابل احترام
interment flag
U
پرچم احترام شهدا
deferring
U
تسلیم شدن احترام گذاردن
stand in awe of
<idiom>
U
احترام قائل شدن برای
defers
U
تسلیم شدن احترام گذاردن
defer
U
تسلیم شدن احترام گذاردن
side boy
U
گارد احترام میز پاس
to render homage to somebody
U
به کسی ادای احترام کردن
side honors
U
مراسم ادای احترام در میزپاس
to pay homage to somebody
U
به کسی ادای احترام کردن
to do homage to somebody
U
به کسی ادای احترام کردن
irreverend
U
ناشایسته برای احترام گذاری
a person of high standing
U
آدمی بالا مقام
[پر احترام]
pipe the side
U
فرمان تجمع گارد احترام
time honored
U
مورد احترام بعلت قدمت
to hold somebody in esteem
U
برای کسی احترام قائل شدن
You must have respect for your promises.
U
باید بقول خودتان احترام بگذارید
Ferdowsi is held in the greatest respect.
U
فردوسی مورد احترام فراوان است
One must uphold ones dignity.
U
احترام هر کسی دست خودش است
national salute
U
شلیک 12 توپ به احترام پرچم ملی
gun salute
U
سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
minute gun
U
توپی که به فواصل معین به احترام مرگ کسی شلیک میکند
complimentary mourning
U
جامه ماتم که کسی برای احترام بمردهای که بااوخویشی ندارد بپوشد
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
attention to port
U
احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو
salvo
U
شلیک توپ برای ادای احترام توپ سلام
salvoes
U
شلیک توپ برای ادای احترام توپ سلام
to hold somebody in respect
[to hold somebody in high regard ]
U
کسی را محترم داشتن
[احترام گذاشتن به کسی]
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
unesco (= united nations educational
U
ه افزایش احترام ملل نسبت به عدالت و حکومت قانون وحقوق انسانی و ازادیهای اساسی انچنان که موردتصویب منشور ملل متحد است بشود
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com