Perdic | احتراق پذیر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	combustible U	احتراق پذیر

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	crossfiring U	اتصال کوتاه بین دو سیم درسیستم احتراق که باعث احتراق نابهنگام میشود
	premature ignition U	احتراق نابهنگام احتراق بیموقع
	critical grid current U	جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
	ascendable U	تفوق پذیر فراز پذیر
	educable U	تربیت پذیر تعلیم پذیر
	educatable U	تربیت پذیر تعلیم پذیر
	repairable U	اصلاح پذیر تعمیر پذیر
	mixable U	امیزش پذیر امتزاج پذیر
	reparable U	اصلاح پذیر تعمیر پذیر
	ascendible U	تفوق پذیر فراز پذیر
	adaptable organism U	موجود زنده سازش پذیر زیستمند سازش پذیر
	adjustable wheel U	چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
	firing U	احتراق
	deflagration U	احتراق
	ignition U	احتراق
	oxidization U	احتراق
	lighting U	احتراق
	burning U	احتراق
	combustion U	احتراق
	inflammation U	احتراق
	explosions U	احتراق
	explosion U	احتراق
	arson U	احتراق
	seeting on fire U	احتراق
	combustible U	قابل احتراق
	combustion efficiency U	بازده احتراق
	combustion efficiency U	راندمان احتراق
	combustion chamber U	محفظه احتراق
	sulfur U	اصل احتراق
	combustor U	محفظه احتراق
	timing U	زمان احتراق
	inexplosive U	غیرقابل احتراق
	internal combustion U	احتراق داخلی
	magneto ignition U	احتراق با مگنت
	firing position U	موقعیت احتراق
	burning brand U	نوع احتراق
	two spark ignition U	احتراق دو جرقهای
	misfiring U	احتراق ناقص
	advanced ignition U	اوانس احتراق
	single ignition U	احتراق تک برقی
	surface burning U	احتراق سطحی
	premature ignition U	احتراق زودرس
	pre ignition U	زود احتراق
	base ignition U	احتراق تحتانی
	combustion U	اشتعال احتراق
	firing accessories U	لوازم احتراق
	combustibility U	قابلت احتراق
	combustiblity U	قابلیت احتراق
	combustion area U	محفظه احتراق
	triple ignition U	احتراق سه برقی
	ignition condition U	حالت احتراق
	ignition by incandescence U	احتراق التهابی
	ignition by contact U	احتراق تماسی
	igniting spark U	جرقه احتراق
	igniting point U	نقطه احتراق
	ignition pulse U	ضربه احتراق
	igniting agent U	عامل احتراق
	ignition spark U	جرقه احتراق
	ignitible U	قابل احتراق
	ignition cable U	کابل احتراق
	ignition pulse U	پالس احتراق
	duplex ignition U	احتراق دوگانه
	ignition control U	کنترل احتراق
	ignition current U	جریان احتراق
	dual ignition U	احتراق دو برقی
	ignition device U	وسیله احتراق
	ignition lag U	تاخیر احتراق
	ignition circuit U	مدار احتراق
	ignition choke U	پیچک احتراق
	ignition charge U	خرج احتراق
	ignition U	اشتعال احتراق
	sulphur U	اصل احتراق
	heat of combustion U	گرمای احتراق
	external combustion U	احتراق خارجی
	flash point U	نقطه احتراق
	ignition voltage U	ولتاژ احتراق
	flame out U	قطع احتراق
	firing order U	ترتیب احتراق
	heating value U	گرمای احتراق
	hot bulb ignition U	احتراق سرسرخ
	ignition pulse U	ایمپولز احتراق
	ignition switch U	کلید احتراق
	ignitibility U	قابلیت احتراق
	igniter switch U	کلید احتراق
	igniter switch U	سوئیچ احتراق
	heat value U	گرمای احتراق
	ignitable U	قابل احتراق
	ignitability U	قابلیت احتراق
	dual ignition system U	سیستم احتراق دوتایی
	ignition analyzer U	اسیلوگراف کنترل احتراق
	preignition U	احتراق قبل از وقت
	combustible U	جسم قابل احتراق
	explosively U	بطور قابل احتراق
	ignition by contact breaking U	احتراق با قطع کنتاکت
	maximum gate trigger voltage U	ولتاژ احتراق حداکثر
	order of fire U	ترتیب احتراق موتور
	internal combustion engines U	موتور احتراق داخلی
	jump spark ignition U	احتراق با جرقه جهنده
	combustor U	سیستم احتراق توربین
	ignition voltage U	فشار الکتریکی احتراق
	molar heat of combusion U	گرمای مولی احتراق
	make and break ignition U	احتراق با قطع و وصل
	constant pressure combustion U	احتراق در فشار ثابت
	molar enthalpy of combusion U	انتالپی مولی احتراق
	ignition system U	سیستم احتراق موتور
	incombustible U	غیر قابل احتراق
	compression ingition U	احتراق توسط فشار
	internal combustion engine U	موتور احتراق داخلی
	incombustibility U	عدم امکان احتراق
	maximum gate trigger current U	جریان احتراق حداکثر
	delay zction firing U	عمل احتراق با تاخیر
	ignition temperature U	درجه حرارت احتراق
	burning brand U	علامت احتراق نیمسوزی
	firedamp U	گاز قابل احتراق معدن
	can annular U	محفظه احتراق حلقوی شکل
	cannular U	محفظه احتراق حلقوی شکل
	timing U	تنظیم زمان احتراق موتور
	burner cans U	محفظه احتراق موتورهای توربینی
	vaporizing combustor U	سیستم احتراق توربین گاز
	capacitor discharge ignition U	سیستم احتراق با انرژی زیاد
	afterburning U	عملیات بعد از احتراق سوخت
	explosive U	قابل احتراق ماده محترقه یا منفجره
	cans U	هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
	precombustion chamber engine U	موتور با اطاق احتراق تراکم قبلی
	canning U	هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
	ignition U	احتراق اتش زدن مشتعل کردن
	can U	هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
	plug nozzle U	نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
	backfires U	احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
	backfiring U	احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
	backfired U	احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
	backfire U	احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
	igniter U	ماده بسیار قابل احتراق که باماده ضعیفتر مخلوط میشود
	burner compartment U	قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
	hot test U	تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
	charactristic lenght U	نسبت حجم محفظه احتراق به مساحت دهانه ورودی موتوردر راکت
	restricted propellant U	سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
	residence time U	مدت زمانیکه قطرات کوچک سوخت در محفظه احتراق توربین گاز میمانند
	multipropellant U	سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
	hung start U	شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد
	multi chamber U	نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
	combustion starter U	مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
	compression ignition U	احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
	rate of flame propagation U	سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
	diesel ramjet U	موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
	cleavable U	رخ پذیر
	solvable U	حل پذیر
	pliable U	خم پذیر
	pi acceptor U	پی پذیر
	soluble U	حل پذیر
	programmable read only memory U	حافظه برنامه پذیر فقط خواندنی حافظه تنها خواندنی برنامه پذیر حافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی
	workable <adj.> U	صورت پذیر
	executable <adj.> U	صورت پذیر
	improvable U	بهبود پذیر
	improvably U	اصلاح پذیر
	workable <adj.> U	امکان پذیر
	impressible U	تاثیر پذیر
	executable <adj.> U	امکان پذیر
	executable <adj.> U	انجام پذیر
	workable <adj.> U	انجام پذیر
	contrivable <adj.> U	اجرا پذیر
	makeable <adj.> U	اجرا پذیر
	possible [doable, feasible] <adj.> U	اجرا پذیر
	workable <adj.> U	اجرا پذیر
	feasible <adj.> U	اجرا پذیر
	executable <adj.> U	اجرا پذیر
	doable <adj.> U	اجرا پذیر
	achievable <adj.> U	اجرا پذیر
	incompressible U	تراکم نا پذیر
	incondensable U	ناچگال پذیر
	practicable <adj.> U	انجام پذیر
	irresoluble U	تجیزیه نا پذیر
	makable [spv. makeable] <adj.> U	انجام پذیر
	limitable U	محدودیت پذیر
	liquefiable U	گداز پذیر
	feasible <adj.> U	انجام پذیر
	doable <adj.> U	انجام پذیر
	maintainable U	نگهداشت پذیر
	contrivable <adj.> U	انجام پذیر
	achievable <adj.> U	انجام پذیر
	irremeable U	برگشت نا پذیر
	makeable <adj.> U	انجام پذیر
	increasable U	افزایش پذیر
	possible [doable, feasible] <adj.> U	انجام پذیر
	indemonstrable U	اثبات نا پذیر
	indocile U	تعلیم نا پذیر
	manageable <adj.> U	انجام پذیر
	inexpugnable U	شکست نا پذیر
	inextensible U	تمدید نا پذیر
	inflamable U	اشتعال پذیر
	infusible U	گداز نا پذیر
	inoculable U	تلقیح پذیر
	practicable <adj.> U	صورت پذیر
	magnetizable U	مغناطیس پذیر
	fusible U	گداز پذیر
	adaptable U	وفق پذیر
	generable U	زایش پذیر
	glass jaw U	بوکسوراسیب پذیر
	healable U	درمان پذیر
	annullable <adj.> U	بطلان پذیر