English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 135 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
plastomer U اجسام چند وجهی سخت وجامد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dry measure U مقیاسات واوزان اجسام خشک وجامد
lattice design U طرح شبکه ای [این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
planar U دو وجهی
trihedral U سه وجهی
biform U دو وجهی
hexahedron U شش وجهی
trimorphous U سه وجهی
hesahedral U شش وجهی
hard goods U اجسام سخت
diamagnetic materials U اجسام دیامغناطیسی
golgy tendon organ U اجسام گلژی
non magnetic materials U اجسام نامغناطیسی
magnetic materials U اجسام مغناطیسی
paramagnetic U اجسام پارامغناطیسی
ferromagnetic substances U اجسام فرومغناطیسی
geniculate bodies U اجسام زانویی
somatology U علم اجسام
trisoctahedron U بلور42 وجهی
tetrahedron U چهار وجهی
dehedral angle U زاویه دو وجهی
octahedral U هشت وجهی
octagon U هشت وجهی
octagons U هشت وجهی
triangular conflict U تعارض سه وجهی
holohedron U تمام وجهی
icosahedron U بیست وجهی
octahedron U هشت وجهی
icosahedron U بلوربیست وجهی
polyhedral U چند وجهی
facial isomer U ایزومر وجهی
trimorph U سه شکلی سه وجهی
facial isomer U همپار وجهی
hexagram U ستاره شش وجهی
dodecahedron U دوازده وجهی
pentagonal U پنج وجهی
tetrahedral U چهار وجهی
general properties of bodies U خواص عمومی اجسام
static U وابسته به اجسام ساکن
corpora quadrigemina U اجسام چهار قلو
gyrostatics U مبحث چرخش اجسام
hard goods U اجسام پایدار ومقاوم
isomer U اجسام متشابه الترکیب
solids press down U اجسام جامد سوی
dynamics U مبحث حرکت اجسام
statics U مبحث اجسام ایستا
salvage U انبار اجسام قراضه
salvages U انبار اجسام قراضه
micromotion U حرکت اجسام خرد
salvaging U انبار اجسام قراضه
salvaged U انبار اجسام قراضه
polyhedron U جسم چند وجهی
trisoctahedron U کثیر الاضلاع 42 وجهی
monocapped octahedron U هشت وجهی تک کلاهکی
pentahedron U شکل پنج وجهی
pentagonal U جسم پنج وجهی
hemihedral U بشکل نصفه وجهی
unitas multiplex U واحد چند وجهی
octahedral holes U حفرههای هشت وجهی
distorted tetrahedron U چهار وجهی واپیچیده
closo packed hexagonal space lattice U شبکه فضایی شش وجهی
statics U ایستاشناسی مبحث اجسام ساکن
telekinesis U حرکت اجسام بوسیله ارواح
shiwari U شکستن اجسام سخت درکاراته
separation of interfering substances U جدا کردن اجسام مزاحم
polyhedron U جسم چند وجهی کثیرالوجوه
pentahedron U جسم جامد پنج وجهی
end centered unit cell U سلول واحد دو وجهی متقابل پر
dioptrics U مبحث انکسار نور در اجسام شفاف
deep draw U ساختن اجسام مقعر از ورقه فلزی
ballistics U علم حرکت اجسام پرتاب شونده
stereography U فن نمایش اجسام جامد برسطح مستوی
physicochemical U وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
kinetic theory U فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
wham U صدای بهم خوردن اجسام جامد
axiology U علم ارزش یا خواص ونوامیس ذاتی اجسام
blisters U برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
ideogram U تجسم و نمایش عقاید و افکارو اجسام با تصویر
blistered U برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
cabinet prejection U نمایش اجسام برروی یک صفحه بوسیله تصاویر
blister U برجستگی دوکی شکل روی اجسام ایرودینامیکی
mmpi U شخصیت سنج چند وجهی مینه سوتا
rhomb U منشور شش وجهی دارای وجوه متوازی الاضلاع
catalysts U عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
aerostatics U مبحث مطالعهء اجسام ساکن و مایعات و گازها در هوا
durometer U اسبابی که بوسیله ان سختی وسفتی اجسام را معین میکنند
catalyst U عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
mechanics U علمی که درباره اثر نیرو بر اجسام بحث میکند
buttock lines U نیمرخ تلاقی صفحات قائم باسطح اجسام صلب
ransoms U وجهی که جهت جلوگیری از ضبط اموال پرداخت میشود
ransom U وجهی که جهت جلوگیری از ضبط اموال پرداخت میشود
conjunctive mood U وجهی ازفعل که درجزای شرط یا قید بکار می رود
toll thorough U وجهی که بابت گذشتن ازمعابر عمومی یا شاهراههاپرداخت میشود
wharfage U وجهی که برای استفاده ازبارانداز پرداخت میشود حق باراندازی
toll traverse U وجهی که برای عبور از املاک خصوصی پرداخت میشود
adjustable split die وسیله ای برای در آوردن دنده یا روزه در سطح خارجی اجسام
goldstone U جامی که توسط اجسام طلایی رنگ پولک کاری شده
burse U بورس وجهی که برای کمک هزینه تحصیلی داده میشود
plastogene U اجسام بسیار ریزیاختههای گیاهی که عامل پدیدههای حیاتی یاخته میباشند
catapult U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulted U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulting U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapults U هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
sailings U سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
cryogenics U سرمازایی رشتهای از فیزیک که درباره تبادلات واثرات اجسام درحرارتهای پایین گفتگومیکند
sail U سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
sailed U سطح تختی که متوجه خورشید یا اجسام سماوی دیگر میباشد و به فضاپیمامتصل میشود
reserve U مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
reserves U مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
reserving U مقدار وجهی که هر بانک باید جهت پرداخت دیون خود داشته باشد
bulb angle U جزء ساختمانی که معمولابعنوان ستون یا پایه بکارمیرود و به شکل دایرهای یاچند وجهی میباشد
legal reserves U مقدار وجهی که بانکهای تجارتی طبق قانون باید نزد بانک مرکزی داشته باشند
tender U وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tendered U وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tenderest U وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
tendering U وجهی که خوانده برای اثبات امادگیش در مورد ادای دین خواهان به دادگاه عرضه میکند
ether U جسم قابل ارتجاعی که فضاوحتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده ووسیله انتقال روشنایی و گرمامیشود
retaining fee U وجهی که بطور مستمرپرداخت به وکیل پرداخت شودتا از خدمات حقوقی اومستمرا" استفاده شود یا اورا از قبول وکالت طرف مقابل بازدارند
Jaldar U [نوعی طرح پاکستانی که در آن ردیف های لوزی شکل و هشت وجهی بصورت یک ردیف در میان بافته می شوند.]
kinematics U علم الحرکات علم اجسام متحرک
brinell hardness U سنجش سختی نسبی اجسام جامد یا صلب توسط اندازه گیری میزان فرورفتگی ناشی از فشردن گلوله 01 میلیتری سخت روی سطح فلز موردازمایش
compound weave U بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
quatrefoil U چهار وجهی [این اصطلاح موقعی که یک نگاره و یا کل فرش از چهار قسمت کاملا قرینه بوجود آمده باشد، بکار می رود.]
hex-column U طرح ستونی شش وجهی [طرح سه ترنجی که بیشتر در قراچه آذربایجان و شیروان قفقاز بافته شده و متن اصلی آن را سه ترنج شش گوش در بر می گیرد.]
Medici Mamluk rug U قالی مدیسه مملوک [این فرش متعلق به قرن شانزدم میلادی می باشد که به تازگی کشف و در موزه پالازو ایتالیا نگهداری می شود و دارای سه ترنج هشت وجهی است.]
pin money U وجهی که شوهر به همسر خود برای حوایج خصوصی و شخصیش می پردازد و زن با صرف ان باید وضع فاهری خود رامتناسب با موقعیت اجتماعی شوهرش بیاراید
medallion U ترنج [نقش اصلی که در مرکز فرش قرار گرفته و در طرح لچک ترنج به ابعاد و اشکال مختلف مانند الماسی، خورشیدی، شش وجهی، و بیضی بافته می شود.]
polyhedric U چند وجهی چند سطحی
turret motife U طرح شیروان [این طرح بعنوان ترنج اصلی به تعداد یک یا سه عدد در متن فرش بکار رفته و حالتی هندسی و هشت وجهی داشته که با خطوط هندسی تزئین می شود.]
ransom U وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
ransoms U وجهی که جهت ازادکردن اسیر یا خریداری مدت زندان قابل خرید پرداخت شودوجهی که جهت احتراز ازتنبیهات جزایی از طرف مجرم و به جای تقبل ان تنبیهات پرداخت شود
karachoph design U لچک ترنج کاراچف [این طرح مربوط به همین شهر در جنوب تفلیس منطقه قفقاز می باشد که در آن ترنج بزرگ و هشت وجهی با چهار مربع در دو طرف آن می باشد و قدمت آن بیش از صد سال است.]
Lesghi star U ستاره لسگی [این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
Lori Pambak motif U ترنج لری [پامبک، این نام از شهری به همین نام در جنوب شهر تفلیس قزاقستان گرفته شده است. طرح دارای دو بال هشت وجهی بزرگ و دو لوزی کوچک در جهت مخالف بوده و زمان آن را به قرن نوزدهم میلادی نسبت می دهند.]
aerodynamics U مبحث حرکت گازها و هوا علم مربوط به حرکت اجسام در گازها و هوا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com