English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
plastogene U اجسام بسیار ریزیاختههای گیاهی که عامل پدیدههای حیاتی یاخته میباشند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
catalyst U عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
catalysts U عامل فعل وانفعال اجسام شیمیایی دراثر مجاورت
masters U نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است
master U نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است
mastered U نوار مغناطیسی که حاوی تمام توابع حیاتی سیستم عامل است
These talks are crucial [critical] to the future of the peace process. U این مذاکرات برای آینده روند صلح بسیار مهم [حیاتی] هستند.
enclave economices U اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
combat essential U اقلام رزمی حیاتی حیاتی در رزم
botanical U ترکیب یامشتقی از مواد گیاهی وداروهای گیاهی
oogamous U دارای یاخته جنسی نر کوچک و متحرک و یاخته ماده بزرگ و غیر متحرک
vitalist U خاصیت حیاتی قدرت حیاتی
critical facility U تاسیسات حیاتی قسمت حیاتی
vitalistic U خاصیت حیاتی قدرت حیاتی
vegetable jelly U دلمه گیاهی ژلاتین گیاهی
island U منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
islands U منطقه حیاتی پدافند هوایی منطقه حیاتی
transient phenomena U پدیدههای گذرا
echophenomena U پدیدههای پژواکی
electrocapillary phenomena U پدیدههای برق- موبینگی
seismism U پدیدههای زمین لرزه
paranormal U ماورای پدیدههای علمی مکشوف
subatomic U وابسته به پدیدههای درون اتمی
proprietary goods U کالاهایی که دارای علامتی خاص میباشند
deliverable state U کالاهایی که در وضعیت تحویل به مشتری میباشند
vlsi U مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
infinity U حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
super- U کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
current purchasing power U حسابداری که در ان نرخهای جاری مبنای محاسبه میباشند
cyanogen agent U عامل لخته کننده خون عامل شیمیایی سیانوژن
histochemistry U علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
pantheism U فرضیهای که خدا را مرکب ازکلیه نیروها و پدیدههای طبیعی میداند
econometrics U کاربردریاضیات و امار در اندازه گیری تفسیر و بررسی پدیدههای اقتصادی
phenology U مبحث رابطه بین اب وهواوتغییرات حاصله در پدیدههای زیست شناسی
reserved character U حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
actuator U محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
nuclide U انواع اتم هایی که حاوی پروتون و نوترون و مقداری نیرو میباشند
hydathode U ساختمان پوششی گیاهان عالی که دارای عمل تراوش مایع میباشند
electrostatics U بخشی از علم فیزیک که درباره پدیدههای قوه جاذبه و دافعه بارهای الکتریکی گفتگومینماید
historcicism U فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود
out of step U دو یا چند سری پالسهای دیجیتال یا سایر پدیدههای ناپیوسته با فرکانسهای یکسان که در زمانهای متفاون رخ میدهند
unidirectional composite U ساختاری که همه الیاف یارشتههای ان موازی بوده ومعمولا در جهت نیروی وارده میباشند
ultra high frequency U بسامد بسیار بسیار زیاد
u.h.f. U بسامد بسیار بسیار زیاد
capital intensive goods U کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است
derived demand U تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
shells U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shelling U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shell U نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
agonic line U خط موسوم روی یک نقشه که نقاطی را که دارای خطا یاانحراف مغناطیسی صفر میباشند به یکدیگر متصل میکند
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
vortex line U خطی که جهت ان در هر نقطه بر بردار دوران منطبق وخطوط مماس براین خط باجهت موضعی جریان موازی میباشند
continuous wave U امواج الکترومگنتیک که بدون فاصله تکرار میشوند ومعمولا دارای دامنه و طول موج و فرکانس ثابت میباشند
meteorograph U دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
blood agent U عامل شیمیایی لخته کننده خون عامل ضدحرکت خون
piggybacks U سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
class a agent officer U افسر عامل پرداخت حقوق وجیره نقدی افسر عامل
piggyback U سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
hard goods U اجسام سخت
somatology U علم اجسام
diamagnetic materials U اجسام دیامغناطیسی
paramagnetic U اجسام پارامغناطیسی
magnetic materials U اجسام مغناطیسی
non magnetic materials U اجسام نامغناطیسی
ferromagnetic substances U اجسام فرومغناطیسی
geniculate bodies U اجسام زانویی
golgy tendon organ U اجسام گلژی
protozoon U تک یاخته
protozoan U تک یاخته
cells U یاخته
cell U یاخته
acellular U بی یاخته
biont U یاخته
unicellular U تک یاخته
unicellularity U تک یاخته
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
gyrostatics U مبحث چرخش اجسام
general properties of bodies U خواص عمومی اجسام
salvage U انبار اجسام قراضه
isomer U اجسام متشابه الترکیب
dynamics U مبحث حرکت اجسام
salvaging U انبار اجسام قراضه
micromotion U حرکت اجسام خرد
static U وابسته به اجسام ساکن
hard goods U اجسام پایدار ومقاوم
salvaged U انبار اجسام قراضه
salvages U انبار اجسام قراضه
corpora quadrigemina U اجسام چهار قلو
solids press down U اجسام جامد سوی
statics U مبحث اجسام ایستا
compound compression U فشار مرکب حالت فشاری که دران لنگرپیچشی صفربوده وتمام تنشهای عمودی فشاری میباشند
cytoplasm U سفیده یاخته
haploid cell U یاخته جنسی
neurons U یاخته عصبی
protoplasm U سفیده یاخته
cytology U یاخته شناس
neurones U یاخته پی و کاران
neuron U یاخته عصبی
ovum U یاخته ماده
cell body U جسم یاخته
glial cell U یاخته گلیایی
germ cell U یاخته جنسی
ependymal cell U یاخته اپاندیم
bacteria U میکربهای تک یاخته
blood cell U یاخته خون
cytology U یاخته شناسی
gamete U یاخته جنسی
binary cell U یاخته دودویی
betz's cell U یاخته بتس
data cell U یاخته داده
blood cells U یاخته خون
neurone U یاخته پی و کاران
neurocyte U یاخته عصبی
mesoplast U هسته یاخته
pigment cell U یاخته رنگی
protozoology U تک یاخته شناسی
phagocytosis U یاخته خواری
storage cell U یاخته انباره
spermatozoid U یاخته نر و متحرک
utricle U انبان چه یاخته
nerve cell U یاخته عصبی
essential <adj.> U حیاتی
essential U حیاتی
biotic U حیاتی
vital <adj.> U حیاتی
triphibious U سه حیاتی
major <adj.> U حیاتی
of vital importance U حیاتی
quintessential <adj.> U حیاتی
unalterable <adj.> U حیاتی
unalienable <adj.> U حیاتی
inevitable <adj.> U حیاتی
indispensable <adj.> U حیاتی
inalienable <adj.> U حیاتی
absolute <adj.> U حیاتی
essentials U حیاتی
substantive [essential] <adj.> U حیاتی
vital U حیاتی
triphibian U سه حیاتی
shiwari U شکستن اجسام سخت درکاراته
statics U ایستاشناسی مبحث اجسام ساکن
telekinesis U حرکت اجسام بوسیله ارواح
separation of interfering substances U جدا کردن اجسام مزاحم
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
amitosis U تقسیم مستقیم یاخته
accessory cells یاخته های کمکی
spongioblast U یاخته رویانی گلیایی
body cell U یاخته غیر تناسلی
sarcode U سفیده یاخته حیوانی
ectoclast U بخش خارجی یاخته
plasmic U وابسته به سفیده یاخته
astrocyteo U نوعی یاخته کمکی
neuroblast U یاخته رویانی عصبی
Rod cell U یاخته استوانه ای [در چشم]
gametogenesis U تکوین یاخته جنسی
osteoblast U یاخته استخوان ساز
protozoan U وابسته به تک یاخته اغازی
macrophage U یاخته بیگانه خواردرشت
intercellular U واقع در میان یاخته ها
heterogamet U یاخته جنسی ناهمخوان
rod U یاخته استوانه ای [در چشم]
quartz clock U بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
lifeblood U خون حیاتی
vital necessity U ضرورت حیاتی
vital capacity U گنجایش حیاتی
vital capacity U فرفیت حیاتی
vital statistics U امار حیاتی
vital force U نیروی حیاتی
stamina U نیروی حیاتی
vital statistics U امارهای حیاتی
vitality U نیروی حیاتی
lifeblood U نیروی حیاتی
vitalism U حیاتی نگری
vital ground U زمین حیاتی
vital index U شاخص حیاتی
vital interest U مصلحت حیاتی
vital area U منطقه حیاتی
biogeography U جغرافیای حیاتی
critical intelligence U اطلاعات حیاتی
elanvital U نشاط حیاتی
biocatalyst U کاتالیزورهای حیاتی
elanvital U نیروی حیاتی
oeuvre U کار حیاتی
homeostasis U تعادل حیاتی
essential supply U اماد حیاتی
urgent priority U تقدم حیاتی
life zone U منطقه حیاتی
lebensraum U فضای حیاتی
critical U حیاتی بحرانی
physicochemical U وابسته به خواص فیزیکی وشیمیایی اجسام
plastomer U اجسام چند وجهی سخت وجامد
deep draw U ساختن اجسام مقعر از ورقه فلزی
stereography U فن نمایش اجسام جامد برسطح مستوی
ballistics U علم حرکت اجسام پرتاب شونده
dioptrics U مبحث انکسار نور در اجسام شفاف
dry measure U مقیاسات واوزان اجسام خشک وجامد
kinetic theory U فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
wham U صدای بهم خوردن اجسام جامد
EXE file U در یک سیستم عامل مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان میکند فایل حاوی داده دودویی برنامه است . فایل مستقیم از طریق سیستم عامل قابل اجراست
plasmalemma U پروتوپلاسم منطقه خارجی یاخته
plasma membrane U غشاء خارجی سفیده یاخته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com