English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (21 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
What's the charge per week? U اجاره آن برای یک هفته چقدر است؟
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
What is the price per week? U قیمت برای یک هفته چقدر است؟
What's the charge per day? U اجاره آن برای یک روز چقدر است؟
What ist the price per night? U اجاره آن هر شب چقدر است؟
What's the charge per mile? U اجاره هر مایل چقدر است؟
under lease U وقتی مستاجر اصلی ملک برای مدتی کمتر از مدت باقیمانده اجاره خودش ملک را اجاره دهد
time charter U اجاره وسیله نقلیه برای مدت معین اجاره کشتی برای مدت معین
for a week U برای یک هفته
Please allow for at least two weeks' notice [to do something] [for something] [prior to something] . U درخواست می شود که لطفا دو هفته برای پیشگیری [کار] اعطاء کنید [تا ما ] [برای چیزی] [قبل از چیزی] .
What is the price per night? U قیمت برای یک شب چقدر است؟
to borrow for ... weeks U برای ... هفته قرض گرفتن
write me every week U هر هفته برای من نامه بنویسید
per U برای هر ساعت یا روز یا هفته یا سال
What is the price for bed and breakfast? U قیمت برای تخت و صبحانه چقدر است؟
Tune in next week for another episode of 'Happy Hour'. U هفته آینده کانال [تلویزیون] را برای قسمت دیگری از {ساعت شادی} تنظیم کنید.
holiday cottage U ویلای اجاره ای برای تعطیلات
tc U اجاره دربست برای مدت معین
lease U واگذاری یا اجاره وسیله برای مدتی
leases U واگذاری یا اجاره وسیله برای مدتی
charter U اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
chartering U اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
chartered U اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
charters U اجاره وسیله حمل جهت کاری خاص قرارداد اجاره وسیله حمل اجاره کردن کل کشتی
voyage charter U اجاره دربست کشتی برای سفری مشخص
time charter U اجاره کردن وسیله نقلیه برای مدت معین
moonlight fliting U گریز از خانهای هنگام شب برای رهایی از پرداخت اجاره
ground landlord U کسی که زمینی را برای ساختمان کردن اجاره میدهد
these room let well U نمیتوانیم برای اطاقهایم اجاره نشین پیدا کنم
leases U کانال ارتباطی مثل خط تلفن که برای استفاده اجاره شده است
lease U کانال ارتباطی مثل خط تلفن که برای استفاده اجاره شده است
chater party U اجاره نامه یا قرارداد اجاره کشتی تجاری
farms U اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
Lease (rental) agreement. U اجاره نامه (قرار داد اجاره )
farm U اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
farmed U اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
telpak U سرویسی که توسط شرکتهای همگانی مخابراتی برای اجاره کانالهای با پهنای باندزیاد بین دو یا چندین نقطه ارائه می گردد
lease U اجاره نامه اجاره دادن
leases U اجاره نامه اجاره دادن
letting U اجاره دادن اجاره رفتن
lets U اجاره دادن اجاره رفتن
let U اجاره دادن اجاره رفتن
weekends U اخر هفته تعطیل اخر هفته
weekend U اخر هفته تعطیل اخر هفته
rental U اجاره بها اجاره
leasing U اجاره کردن اجاره
How much? U چقدر؟
any U چقدر
how far <adv.> U چقدر
what U چقدر
in what way <adv.> U چقدر
how far U چقدر
to what extent <adv.> U چقدر
How much is that? U چقدر بدهم؟
How much is it? U آن چقدر است؟
how much U چقدر چه اندازه
any U چقدر هیچ
week U هفته
weeks U هفته
weekly U هفته به هفته
weeklies U هفته به هفته
a week U یک هفته
per week U هر هفته
How much did you spend? U تو چقدر خرج کردی؟
how deep is that well? U گودی ان چقدر است
How long will it take? چقدر طول می کشد؟
How far is it to ... ? تا ... چقدر راه است؟
What is the price ...? قیمت ... چقدر است؟
How much is that? U هزینه اش چقدر است؟
How tall are you ? what is your height ? U قدت چقدر است ؟
What is the price ...? قیمت ... چقدر است؟
How far is it to ... ? چقدر تا ... راه است؟
What is the price ...? قیمت ... چقدر است؟
How much is the fare to ... ? کرایه تا ... چقدر است؟
A whole week U یک هفته تمام
hebdomad U هفت هفته
eight day U هفته کوک
triweekly U هر سه هفته یکبار
to morrow week U از فردا یک هفته
passion week U هفته مصیبت
weekdays U روز هفته
f.service U نمازمعمولی هفته
fair market U هفته بازار
weekday U روز هفته
this d. a week U یک هفته از امروز
last week U هفته گذشته
next week U هفته گذشته
running days U ایام هفته
week end U اخر هفته
inside of a week U کمتر از یک هفته
inside of a week U در یک هفته کمتر
midweek U میان هفته
How far is it to the airport? U تا فرودگاه چقدر راه است؟
Much as I raked my brain . U هر چقدر به مغزم فشار آوردم
What wI'll be woll be. U هر چقدر قسمت با شد همان می شود
What is the exchange rate? U نرخ تبدیل چقدر است؟
How dirty the house is ! U چقدر خانه کثیف است
What's the charge per hour? U کرایه هر ساعت چقدر است؟
How long does it take by car? با اتومبیل چقدر طول می کشد؟
how long U تاکی تاچه وقت چقدر
How long does it take on foot? پیاده چقدر طول می کشد؟
What is the charge per day? U کرایه روزانه چقدر است؟
How much is my telephone bill? U صورتحساب تلفنمان چقدر میشود؟
one anxious week of waiting U یک هفته انتظار با نگرانی
Weekend U تعطیلات آخر هفته
I will be staying a few days U من میخواهم یک هفته بمانم.
nrxt monday U دوشنبه این هفته
feria U یکی از ایام هفته
week day U روز معمولی هفته
How far is it from Tehran to Karaj? U ازتهران تاکرج چقدر راه است ؟
What is the price excluding meals? U قیمت بدون غذا چقدر است؟
What's the fare to the airport? U نرخ کرایه تا فرودگاه چقدر است؟
What's the damage? U چقدر خرج روی دستم می افتد؟
What was your net profit? U خرج دررفته چقدر منفعت کردی ؟
What's the fare to Manchester? U کرایه تا شهر منچستر چقدر است؟
what is this book worth? U این کتاب چقدر ارزش دارد
How far is it to this address? U تا این آدرس چقدر راه است؟
It is immaterial how rich he may be . U مهم نیست چقدر ثروت داشته با شد
How far is it to city centre? U تا مرکز شهر چقدر راه است؟
How deep is the swimming pool ? U گودی این استخر چقدر است ؟
embryos U جنین کمتر از هشت هفته
Within the next few weeks . U درعرض چند هفته آیند ؟
embryo U جنین کمتر از هشت هفته
at least four times a week U کم کمش چهار بار در هفته
capacitor U تا دو هفته نیرو فراهم کند.
ferial U مربوط بمیان هفته عیدی
We stayed at the seaside for one week . U یک هفته کنا ردریا ماندیم
passion week U هفته پیش از رستاخیز مسیح
how much can I overdraw on my account? U چقدر بیش از اعتبار می توانم از حسابم بردارم؟
to see what [mettle] he is made of <idiom> U تا ببینیم او [مرد] چقدر توانایی [تحمل] دارد
What's the fare to city centre? U نرخ کرایه تا مرکز شهر چقدر است؟
What's the fare to this address? U نرخ کرایه تا این آدرس چقدر است؟
How long is the River Nile? U طول وعرض رودخانه نیل چقدر است ؟
weekender U کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
She comes here at least once a week . U دست کم هفته ای یکبار اینجا می آید
bank holiday U روزهای هفته که بانکها تعطیل هستند
I had my car broken into last week. U هفته پیش از ماشینم دزدی کردند.
Every day of the week but Sundays. U همه روز هفته غیر از یکشنبه ها
Maundy Thursday U پنجشنبه هفته عذاب ورنج عیسی
sempiternal U رخ دهنده دومرتبه در هفته نیم هفتگی
fetuses U جنین بیش از هشت هفته حمل
foetus U جنین بیش از هشت هفته حمل
semiweekly U رخ دهنده دومرتبه در هفته نیم هفتگی
foetuses U جنین بیش از هشت هفته حمل
I'm still not quite sure how good you are. U من هنوز هم نمی دونم که تو واقعا چقدر خوب هستی.
Do you still remember how poor we were? U آیا هنوز یادت میاد، که چقدر فقیر بودیم.
Trade ( business ) is slack this week . U این هفته بازار ( تجارت ) کساد است
I'm really looking forward to the weekend. U من مشتاقانه منتظر تعطیلات آخر هفته هستم.
sublease U اجاره فرعی دادن حق اجاره بمستاجر فرعی دادن
They must give not less than 2 weeks' notice. U آنها باید این را کم کمش دو هفته قبلش آگاهی بدهند.
to shoot one's mouth off <idiom> U چیزهایی را بگویند که به مردم نباید گفت [مثال چقدر پول درمی آورد ماهانه]
I worked ten hours a day this week and my boss bit my head off for not doing my share of the work! U من این هفته روزی ده ساعت کار کردم، اما رئیسم بخاطر کم کاری توبیخم کرد!
Thank God it's Friday! [TGIF] U خدا را شکر امروز جمعه است! [چونکه شنبه و یکشنبه آخر هفته کار نمی کنند]
Thank goodness U خدا را شکر امروز جمعه است! [چونکه شنبه و یکشنبه آخر هفته کار نمی کنند]
kiosks U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
kiosk U فضایی در صفحه نمایش برای داده کاربر و کامپیوتر برای تامین اطلاعات کلی برای عموم
locatio U اجاره
leasing U اجاره
let U اجاره
hires U اجاره
lets U اجاره
rent-free U بی اجاره
lease U اجاره
leases U اجاره
hiring U اجاره
hired U در اجاره
letting U اجاره
rent free U بی اجاره
hire U اجاره
rent U اجاره
tenanted by U در اجاره
to hold by lease U در اجاره
on lease U در اجاره
factor payments U اجاره
how much do i owe you U چقدر بشما بدهکار هستم چقدرباید بشما بدهم چقدرطلب شمامیشود
to charter U اجاره کردن
lease U اجاره دادن
tenant U اجاره دار
bailer U اجاره دهنده
affreightment U اجاره کشتی
get out U اجاره دادن
back rent U اجاره پس افتاده
tenant U اجاره کردن
tenancy U اجاره داری
lease holder U اجاره دار
bailor U اجاره دهنده
leasing U اجاره داری
to let out U اجاره دادن
hired U اجاره شده
lessee U اجاره دار
crop rent U اجاره محصول
subject of hire U مورد اجاره
farming U اجاره کاری
farms U اجاره دادن به
farmed U اجاره دادن به
farm U اجاره دادن به
leaseholders U اجاره دار
to hold by lease U با اجاره گرفتن
leaseholder U اجاره دار
to hold by lease U اجاره کردن
lease U اجاره کردن
charter U اجاره کشتی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com