English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
externalities U اثرات خارجی
spillover effects U اثرات خارجی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
cloud chamber effect U اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
Other Matches
positive externalities U صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
exterior angle U زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
external symbol dictionary U فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
impurity U جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
foreign exchange U پول خارجی ارز خارجی
outwork U استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
range effects U اثرات برد
thermal effects U اثرات حرارتی
range effects U اثرات بردی
secondary effects U اثرات ثانوی
shoaling effect U اثرات کم عمق
side effects U اثرات جنبی
side effects U اثرات فرعی
spread effects U اثرات نشر
spread effects U اثرات پراکندگی
technological spillover U اثرات فنی
comulative action U اثرات کلی
chain effects U اثرات زنجیری
linkage effects U اثرات زنجیری
controlled effects U اثرات کنترل شده
emergent U مضر اثرات ناشیه
desired effects U اثرات مورد نظر
equipotent U دارای اثرات برابر
contingent effects U اثرات احتمالی انفجار هستهای
wind load U سربار ناشی از اثرات باد
accidentalism U اثرات تابش نورمصنوعی براشیاء
posthypnotic U ناشی از اثرات بعدی خواب مغناطیسی
controlled effects U جنگ افزارهای با اثرات کنترل شده
failure U خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی
failures U خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی
wilson U پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies U عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
troop safety U حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
bioastronautics U مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
stochastic model U نمایش ریاضی سیستم که حاوی اثرات اعمال تصادفی است
exchanged stabilization fund U مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
estrogen U ماده که بطورطبیعی درگیاهان وجوددارد ودارای اثرات حیاتی مشابه است
palette U تصویر نمایش داده شده با استفاده از قالب نادرست و اثرات نامط لوب رنگها
palettes U تصویر نمایش داده شده با استفاده از قالب نادرست و اثرات نامط لوب رنگها
anti- U روش کاهش اثرات لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها
information hiding U یک مفهوم طراحی نرم افزاری که هدف ان کاهش اثرات متقابل بین قسمتهای یک برنامه است
aliasing U اثرات بصری نامطلوب تصاویرتولید شده کامپیوتری درنتیجه استفاده از روشهای نادرست نمونه برداری staircasing
electrodynamics U شاخهای از علم فیزیک که درباره اثرات جریان برق برمعناطیس یا روی جریانهای الکتریکی دیگر یاروی خودشان بحث میکند
soft U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softer U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softest U که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
solid-state U وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
epistasis U اختفای اثرات یک نژاد بوسیله نژاد دیگری
epistasy U اختفای اثرات یک نژاد بوسیله نژاد دیگری
dump U نقط های در برنامه که برنامه و داده اش در محل ذخیره سازی حفظ شده اند تا از اثرات خطاها جلوگیری شود
exception U روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
exceptions U روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
phosphor U صفحه نمایش پوشیده شده که تصاویر نمایش داده شده در زمان طولانی تر از تنظیم مجدد برمی گرداند و اثرات نور را کم میکند
back berm U سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
external U خارجی
externals U خارجی
exogenous U خارجی
abextra U خارجی
oversea U خارجی
foreign U خارجی
exterior U خارجی
exteriors U خارجی
gringos U خارجی
outer U خارجی
international line U خط خارجی
exosphere U خارجی
outboard U خارجی
outward U خارجی
exotic U خارجی
gringo U خارجی
outsides U خارجی
peripheral U خارجی
outsider U خارجی
outsiders U خارجی
aliens U خارجی
outside U خارجی
extra U خارجی
extra- U خارجی
extras U خارجی
alien U خارجی
extraneous U خارجی
extern U خارجی
exoteric U خارجی
angle of emergence U زاویه خارجی
alien enemy U دشمن خارجی
adventitious U خارجی الحاقی
foreign particle U جسم خارجی
foreign loan U وام خارجی
foreign law U حقوق خارجی
external reference U ارجاع خارجی
foreign currency U ارز خارجی
external docuhentation U مستندات خارجی
foreign deposit U سپرده خارجی
arris U زاویه خارجی
external force U نیروی خارجی
foreign policy U سیاست خارجی
external operation U عملیات خارجی
external load U بار خارجی
immission U انتشار خارجی
external label U برچسب خارجی
external interrupt U وقفه خارجی
imbody U صورت خارجی
external pressure U فشار خارجی
foreign trade U تجارت خارجی
outer fix U رمپ خارجی
external menory U حافظه خارجی
foreign trade U بازرگانی خارجی
acrotic U بیرونی خارجی
actine U قسمت خارجی
foreign reserves U ذخائر خارجی
external reference U مرجع خارجی
external memory U حافظه خارجی
exterior ballistics U بالیستیک خارجی
extrinsic U بیرونی خارجی
exosphere U قسمت خارجی جو
external storage U انباره خارجی
external storage U حافظه خارجی
external control U کنترل خارجی
external cost U هزینه خارجی
external store U انباره خارجی
external sort U جورکردن خارجی
external command U فرمان خارجی
exterior varnish U جلای خارجی
exterior varnish U لاک خارجی
external security U امنیت خارجی
external armature U ارمیچر خارجی
external benefits U فواید خارجی
external circuit U مدار خارجی
external combustion U احتراق خارجی
external reperence U ارجاع خارجی
external symbol U علامت خارجی
external thread U دنده خارجی
external transaction U معاملات خارجی
concrete object U عین خارجی
foreign aid U کمک خارجی
face U نمای خارجی
faces U نمای خارجی
foreign bill U برات خارجی
foreign currencies U پولهای خارجی
extrinsic factor U عامل خارجی
external variable U متغیر خارجی
externalities U پی امدهای خارجی
ectoparasite U انگل خارجی
externalization U خارجی کردن
external delay U تاخیر خارجی
exteroceptive U محرک خارجی
externalized U خارجی کردن
externalize U خارجی کردن
incarnation U صورت خارجی
incarnations U صورت خارجی
load U بار خارجی
loads U بار خارجی
slough U پوسته خارجی
overseas trade U معاملات خارجی
overseas agent U نماینده خارجی
outwork U سنگر خارجی
outward opening U دهانه خارجی
guest U انگل خارجی
guests U انگل خارجی
outside view U منظره خارجی
outside view U نمای خارجی
outside power U جریان خارجی
outside diameter U قطر خارجی
renvoi U تبعیدشخص خارجی
fanades U نمای خارجی
facades U نمای خارجی
externalizes U خارجی کردن
facade نمای خارجی
externalizing U خارجی کردن
externalising U خارجی کردن
apophyge U منحنی خارجی
externalises U خارجی کردن
apophysis U منحنی خارجی
externalised U خارجی کردن
superior planets U سیارههای خارجی
superior conjunction U مقارنه خارجی
spillover costs U هزینههای خارجی
spillover benefits U منافع خارجی
apothesis U منحنی خارجی
strange U خارجی غریبه
strangest U خارجی غریبه
facade U نمای خارجی
outside cause U علت خارجی
impurity U اتم خارجی
negative externalities U زیانهای خارجی
load curve U خم بار خارجی
foreign national U تبعه خارجی
foreign national U ملیت خارجی
foreign exchange U مبادله خارجی
foreign exchange U ارز خارجی
foreign exchange U پول خارجی
foreign exchange U تعویض خارجی
inflow of foreign funds U ورودسرمایههای خارجی
landfall U بویه خارجی
landfalls U بویه خارجی
outness U کیفیت خارجی
outer planets U سیارات خارجی
outside caliper U کولیس خارجی
outer connection U اتصال خارجی
outer wall U دیوار خارجی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com