English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Car no. 6 is leading. U اتوموبیل شماره 6 ازهمه جلوتر حرکت می کند (درمسابقات )
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
draw away U جلوتر از دیگران حرکت کردن
from the four winds U ازهمه طرف ازهمه جهت
Why should I buy a foreign car in preference to an Iranian car? U چرا اتوموبیل ایرانی رابگذارم ویک اتوموبیل خارجی ( فرنگی ) بخرم ؟
chalk U شماره سریال حرکت
chalks U شماره سریال حرکت
chalked U شماره سریال حرکت
chalking U شماره سریال حرکت
chalk number U شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
Your train will leave from platform 8. قطار شما از سکوی شماره 8 حرکت خواهد کرد.
long shot U کسیکه درمسابقات
quarterfinal U دوره یک چهارم نهایی درمسابقات حذفی
nominating U تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
nominates U تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
nominate U تعیین اسب برای شرکت درمسابقات اینده
worst- U بدتر ازهمه .
down to the ground U ازهمه جهت
on all hands U ازهمه طرف
worst U بدتر ازهمه .
most U بیش ازهمه
periclinal U ازهمه سو شیب گیرنده
of all hands U ازهمه طرف درهرحال
station number U شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
in the last resort U پس ازنومیدی ازهمه وسائل دیگر
break the news <idiom> U اول ازهمه خبر را رساندن
DTMF U روش شماره گیری با دستگاه تلفن که در آن هر شماره یک TONE ایجاد میکند مقایسه شود با Pulse Dialling
count off U شمارش به ترتیب شماره بترتیب شماره " بشمار "
cleek U چوب شماره 4 چوبی یا اهن شماره 1 گلف
Everybody stands in awe of him. U ازهمه زهر چشم گرفته است
forrarder U جلوتر
frontrunner U جلوتر
forrader U جلوتر
farther U جلوتر
they exceeded us in number U شماره انها از شماره مابیشتر بود
furthered U دوتر جلوتر
furthers U دوتر جلوتر
further U دوتر جلوتر
preengagement U کار جلوتر
furthering U دوتر جلوتر
previous U اسبقی جلوتر
pole position U جلوتر از همه در صف [مسابقه]
outdistancing U خیلی جلوتر از دیگری افتادن
outdistance U خیلی جلوتر از دیگری افتادن
outdistances U خیلی جلوتر از دیگری افتادن
to go on U جلوتر رفتن سلوک کردن
outdistanced U خیلی جلوتر از دیگری افتادن
motor car U اتوموبیل
motor cars U اتوموبیل
floorboard U کف اتوموبیل
floorboards U کف اتوموبیل
To back up the car . U اتوموبیل راعقب زد
the car goes nice and fast U اتوموبیل بد نمیرود
A private car. U اتوموبیل شخصی
cycle car U اتوموبیل دوچرخهای
lay reference number U شماره ترتیب کاشتن مین شماره مشخصات مین کاشته شده
an isaiah flower U گلی که شماره و شکل پرچمهای ان با شماره و شکل مادگیهای ان برابر باشد
anisandrous flower U گلی که شماره و شکل پرچمهای ان با شماره و شکل مادگی ان برابر باشد
To get into (ride in)a car . U سوار اتوموبیل شدن
He was run over by a car. U اتوموبیل اورازیر گرفت
two seater U اتوموبیل یا هواپیمای دو نفره
To start (switch on ) the car (engine). U اتوموبیل راروشن کردن
The car ran over mylegs. U اتوموبیل از روی پایم رد شد
The car had no licence ( number ) plate . U اتوموبیل بی نمره بود
upped U جلوتر از رقیب در مسابقه بودن به مقدار یک بخش یابیشتر
up U جلوتر از رقیب در مسابقه بودن به مقدار یک بخش یابیشتر
upping U جلوتر از رقیب در مسابقه بودن به مقدار یک بخش یابیشتر
The car hasnt got enough pull for the uphI'll. U اتوموبیل سر با لائی را نمی کشد
Dont stick your head out of the car window. U سرت را از پنجره اتوموبیل درنیار
Our car was stuck in the U اتوموبیل ما در گه گیر کرده بود
Several cars collided. U چندین اتوموبیل بهم خوردند
Signal a car to stop . U علامت بده که یک اتوموبیل بایستد
It is a compact car. U اتوموبیل جمع وجوری است
Her car brushed mine . She rammed my car . U با اتو موبیل اش مالید به اتوموبیل من
I intend to buy a car . U خیال دارم یک ماشین ( اتوموبیل ) بخرم
The car in front is obstructintg us. U اتوموبیل جلویی به ما راه نمی دهد
This is a very solid car. U این اتوموبیل خیلی محکم است
The police officer took down the car number . U افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
This car is of Iranian make (manufacture). U این اتوموبیل ساخت ایران است
WI'll you give the car a wash (wash – down) please. U ممکن است لطفا" اتوموبیل رابشوئید
Let the car cool off. U بگذار اتوموبیل یکقدری خنک بشود
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
He smuggled the car into England ( across the British frontier ) . U اتوموبیل را قاچاقی وارد مرز انگلستان کرد
New and used cars are sold here . U انواع اتوموبیل های نو وکهنه بفروش می رسد
The car engine doesnt run ( work ) . U موتور اتوموبیل کارنمی کند ( از کار ؟ فتاده )
pull over U اتوموبیل را بکنار جاده راندن کنار زدن
This car is assembled in Iran. U این اتوموبیل رادرایران سوار می کنند (مونتاژ )
This car can hold 6 persons comefortably. U دراین اتوموبیل راحت 6 نفر راجامی گیرند
This car is heavy on petrol ( gas ) . U این اتوموبیل مصرف بنزینش زیاد است
This car wI'll do beautifully . U این اتوموبیل قشنگ بدرد مان می خورد
military impedimenta U شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
The car is now in perfect running order . U اتوموبیل الان دیگه مرتب وخوب کارمی کند
to come in first U پیش ازهمه رسیدن زودترازهمه رسیدن
bow wave U موج ضربهای در سرعتهای مافوق صوت که جلوتر از لبه حمله جسمی که فاقد لبههای تیز میباشد بوجود می اید
wave U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waving U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waved U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
waves U حرکت سیگنال که مرتب زیاد و کم میشود در حین حرکت آن در رسانه
feints U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinted U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feinting U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
feint U فریفتن با حرکت دروغین حرکت فریبنده بازو برای بازکردن گارد حریف
mouse U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
mouses U نرخ حرکت نشانه گر در صفحه نمایش در مقایسه با مسافتی که شما mouse رد حرکت می دهید
route order U ترتیب حرکت در روی جاده حرکت به ستون راه
stock number U شماره فنی انبار شماره انبار
trackball U وسیلهای برای حرکت نشانه گر روی صفحه که با حرکت دادن توپ موجود در محفظه کنترل می شوند
stroking U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
fish tailing U حرکت نوسانی یا تاب [تریلر در حال حرکت]
cruising U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruises U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
cruise U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
strokes U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
cruised U سرعت حرکت در اب دریانوردی کردن حرکت دریایی
stroked U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
tapes U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
stroke U حرکت کامل با پارو حرکت توام دست و پا
move off the ball U حرکت سریع از نقطه معین پس از حرکت توپ
taped U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
tape U وسیله تبدیل حرکت دورانی به حرکت خطی
The two cars had a head –on collision. U دو اتوموبیل شاخ به شاخ شدند ( تصادم از جلو)
precede U جلوتر بودن از اسبق بودن بر
precedes U جلوتر بودن از اسبق بودن بر
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
compound motion U حرکت صلیبی حرکت عرضی و طولی
counter clockwise U حرکت عکس حرکت عقربههای ساعت
aberration جابجائی زاویه ای فاهری در جهت حرکت نافر که نتیجه ترکیب سرعت حرکت نافر و سیر نورمیباشد
drags U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
dragged U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
drag U حرکت دادن mouse هنگام پایین نگهداشتن دکمه برای حرکت دادن یک تصویر یا نشانه روی صفحه
mouses U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
mouse U وسیله نشانه گر که با حرکت دادن آنرا روی سطح مسط ح کار میکند. و با حرکت دادن آن
relative U که حرکت نشانه گرروی صفحه نمایش مربوط مربوط به حرکت وسیله ورودی است
momentum U سرعت حرکت شتاب حرکت
. The car is gathering momentum. U اتوموبیل دارد دور بر می دارد
angle of depression U میدان حرکت لوله توپ در زیرافق زاویه حرکت زیر افق لوله
skull U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
moving havens U مناطق ازاد از نظر حرکت زیردریاییها مناطق امن حرکت دریایی
skulls U حرکت دادن پارو یا دست در اب حرکت دادن قایق بجلو یا عقب
travelling overwatch U راهپیمایی با پوشش حرکت راهپیمایی با استفاده ازمراقبت حرکت با اتش
bounding overwatch U حرکت خیز به خیز با پوشش حرکت با اتش و مانور
node U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
nodes U ابتدا یا انتهای مسیر حرکت مقاطع مسیر حرکت
quadrature encoding U سیستمی که جهت حرکت mouse را مشخص میکند. در یک mouse مکانیکی , دو احساس WS و سیگنال حرکت عمودی و افقی آنرا تشخیص می دهند. با این روش این سیگنالها ارسال می شوند
three U شماره 3
code U شماره
number generator U شماره زا
threes U شماره 3
sixes U شماره شش
line number U شماره خط
one U شماره یک
ten U شماره 01
file number U شماره صف
six U شماره شش
dyad U شماره دو
number U شماره
ones U شماره یک
numbers U شماره
numeral U شماره
the t. number U شماره کل
numerals U شماره
number U شماره
the total number U شماره کل
back numbers U شماره کهنه
baffy U چوب شماره 5
issues U موضوع شماره
numbering U شماره گذاری
issued U موضوع شماره
issue U موضوع شماره
auto U شماره تلفن
account number U شماره حساب
unity U شماره یک واحد
book U شماره بازیگرخطاکار
dial U شماره گرفتن
dialed U شماره گرفتن
dialled U شماره گرفتن
dials U شماره گرفتن
numbered U شماره دار
autos U شماره تلفن
extension U شماره فرعی
logs U شماره تلفن
personal U شماره تلفن ها
slug U کد شماره صفحه
telephone numbers U شماره تلفن
telephone number U شماره تلفن
slugged U کد شماره صفحه
slugs U کد شماره صفحه
evaluating U شماره یا عدد
evaluates U شماره یا عدد
evaluated U شماره یا عدد
evaluate U شماره یا عدد
books U شماره بازیگرخطاکار
log U شماره تلفن
upshot U اخرین شماره
serial number U شماره پیاپی
serial number U شماره سریال
serial number U شماره سری
back number U شماره کهنه
serial numbers U شماره پیاپی
number plates U پلاک شماره
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com