English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
happened <past-p.> U اتفاق افتاده
occurred <past-p.> U اتفاق افتاده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
accidental U آنچه تصادفی اتفاق افتاده است
allopatric U جداگانه اتفاق افتاده
cry over spilt milk <idiom> U شکایت وناله از چیزی که بتازگی اتفاق افتاده
bay U چه قبل اتفاق افتاده است
Other Matches
behind the times <idiom> U از مد افتاده عقب افتاده فرهنگی
confederacies U اتفاق
confederacy U اتفاق
cases U اتفاق
case U اتفاق
flukes U اتفاق
fluke U اتفاق
accidents U اتفاق
accident U اتفاق
leagues U اتفاق
coincidences U اتفاق
chance U اتفاق
chanced U اتفاق
chances U اتفاق
chancing U اتفاق
event U اتفاق
events U اتفاق
league U اتفاق
occurrences U اتفاق
occurence U اتفاق
confederation U اتفاق
confederations U اتفاق
accidence U اتفاق
fortuity U اتفاق
accidentalness U اتفاق
lague U اتفاق
hap U اتفاق
accidentalism U اتفاق
joinder U اتفاق
togetherness U اتفاق
happenings U اتفاق
togtherness U اتفاق
coincidence U اتفاق
occurrence U اتفاق
happening U اتفاق
unity U اتفاق
federal U اتفاق
come to pass U اتفاق افتادن
unison U اتحاد اتفاق
hap U اتفاق افتادن
confederative U اتفاق کننده
fortuitism U عقیده به اتفاق
fall out U اتفاق افتادن
to be played out [enacted] U اتفاق افتادن
disunion U عدم اتفاق
befell U اتفاق افتادن
chance U اتفاق افتادن
come about U اتفاق افتادن
chanced U اتفاق افتادن
consensus of opinion U اتفاق اراء
Accidentally . By chance. U بر حسب اتفاق
renewal of the convention U تجدید اتفاق
incidentally <adv.> U برحسب اتفاق
consensus U اتفاق اراء
it happened U اتفاق افتاد
supervention U اتفاق ناگهانی
betide U اتفاق افتادن
by a unanimity vote U به اتفاق اراء
acts of God U اتفاق قهری
act of God U اتفاق قهری
by a unanimous U به اتفاق اراء
chancing U اتفاق افتادن
chances U اتفاق افتادن
casualist U معتقد به اتفاق
Accompanied by. Together with . U به اتفاق (همراه )
accidentally <adv.> U برحسب اتفاق
tide U اتفاق افتادن
to play itself out U اتفاق افتادن
fortuitously <adv.> U برحسب اتفاق
occur U اتفاق افتادن
coincidentally <adv.> U برحسب اتفاق
accidently <adv.> U برحسب اتفاق
as it happens <adv.> U برحسب اتفاق
unanimously U به اتفاق اراء
at random <adv.> U برحسب اتفاق
by accident <adv.> U برحسب اتفاق
by a coincidence <adv.> U برحسب اتفاق
by chance <adv.> U برحسب اتفاق
unanimity U اتفاق اراء
by happenstance <adv.> U برحسب اتفاق
by hazard <adv.> U برحسب اتفاق
occurred U اتفاق افتادن
befalling U اتفاق افتادن
befallen U اتفاق افتادن
occurs U اتفاق افتادن
befalls U اتفاق افتادن
occurring U اتفاق افتادن
befall U اتفاق افتادن
sure thing <idiom> U حتما اتفاق افتادن
fortuitously U برحسب اتفاق اتفاقا
way the wind blows <idiom> U چیزی که اتفاق میافتد
happen U رخ دادن اتفاق افتادن
it is bound to nappen U مقدراست اتفاق بیافتد
What a coincidence ! U چه تصادف ( اتفاق )عجیبی
happens U رخ دادن اتفاق افتادن
happened U رخ دادن اتفاق افتادن
consentaneous U دارای اتفاق اراء
in the wind <idiom> U بزودی اتفاق افتادن
occurred U رخ دادن یا اتفاق افتادن
occur U رخ دادن یا اتفاق افتادن
occurring U رخ دادن یا اتفاق افتادن
it is of frequent U بسیار اتفاق میافتد
It never occurred again دیگر اتفاق نیفتاد.
as one man U به اتفاق مانند یک مرد
fortune U اتفاق افتادن مقدرکردن
fortunes U اتفاق افتادن مقدرکردن
occurs U رخ دادن یا اتفاق افتادن
hold breath U منتظر یک اتفاق بودن
previously U زودتر اتفاق افتادن
by chance U برحسب اتفاق یاتصادف
unanimity U اتفاق ارا هم اوازی
fallen U افتاده
riper U جا افتاده
old hat U از مد افتاده
crest fallen U افتاده
elliptic U افتاده
the meshes of a sieve mesh U در هم افتاده
ripe U جا افتاده
old fashioned U از مد افتاده
ripest U جا افتاده
downfallen U افتاده
out of date U از مد افتاده
mellow U جا افتاده
flagging U افتاده
archaic <adj.> U از مد افتاده
whacked <adj.> U از پا افتاده
modest U افتاده
meek U افتاده
low U افتاده
mellowed U جا افتاده
mellowing U جا افتاده
whacked U از پا افتاده
unassuming U افتاده
footworn U از پا افتاده
mellows U جا افتاده
coincide U دریک زمان اتفاق افتادن
commoners U آنچه اغلب اتفاق میافتد
common U آنچه اغلب اتفاق میافتد
gives U اتفاق افتادن فدا کردن
leaguer U عضو مجمع اتفاق ملل
give U اتفاق افتادن فدا کردن
coincides U دریک زمان اتفاق افتادن
giving U اتفاق افتادن فدا کردن
Accidents wI'll happen . U جلوی اتفاق رانتوان گرفت
hazards U اتفاق در معرض مخاطره قراردادن
hazarding U اتفاق در معرض مخاطره قراردادن
hazard U اتفاق در معرض مخاطره قراردادن
hazarded U اتفاق در معرض مخاطره قراردادن
coincided U دریک زمان اتفاق افتادن
commonest U آنچه اغلب اتفاق میافتد
coinciding U دریک زمان اتفاق افتادن
immediate U آنچه یکباره اتفاق افتد
dowm U از کار افتاده
he fell prone U دمر افتاده
demimonde U عقب افتاده
impassionate U بهوس افتاده
hanging gale U اجاره پس افتاده
in register U روی هم افتاده
jugate U روی هم افتاده
unregarded U ازقلم افتاده
with fingers interlocked U با انگشتان در هم افتاده
copybook U پیشپا افتاده
old hat U پیش پا افتاده
tatty U پیش پا افتاده
winded U از نفس افتاده
out-of-date <idiom> U از مد افتاده (دمد)
unassertive U افتاده حال
short winded U از نفس افتاده
short of breath U از نفس افتاده
long face U لب و لوچه افتاده
mity U کزم افتاده
noneffective U از کار افتاده
not operationally ready U از کار افتاده
nutant U پایین افتاده
obvolute U رویهم افتاده
out of order U از کار افتاده
outland U دور افتاده
proleptic U پیش افتاده
protrudent U بیرون افتاده
deferred U عقب افتاده
deferred credits U درامد پس افتاده
retarded U عقب افتاده
lowly U صغیر افتاده
overlapping U رویهم افتاده
meshed U درهم جا افتاده
back rent U اجاره پس افتاده
deadline U از کار افتاده
lowliest U صغیر افتاده
backrent U اجارهء پس افتاده
slack U جای افتاده یا شل
lowlier U صغیر افتاده
delayed U به تاخیر افتاده
arrear U بدهی پس افتاده
outlying U دور افتاده
compromised U در خطراکتشاف افتاده
compromised U به خطر افتاده
hors de combat U از کار افتاده
installed U از کار افتاده
lame duck U از کار افتاده
remotely U دور افتاده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com